در داستان پسر جوان و درخت در "درخت بخشنده"ی "شل سیلور استاین"، موضوع ارتباط مناسبی که انسان باید با طبیعت داشته باشد، مطرح شده است.
در این داستان، رابطهی پسر با درخت، دستخوش یک سری دگرگونیها میشود. هر یک از مراحل این فرایند دگرگونی، بهطور همزمان، یک مرحله از رشد انسان و انواع منابع قابل دسترس برای برطرف نمودن نیازها و آرزوهای انسان در آن مرحله را نشان میدهد.
تا مدتهای بسیار، با دنبالهروی از هدایت کتاب مقدس، فیلسوفان بر این باور بودند که انسانها بر دنیای طبیعت مالکیت داشتهاند. که به این معنی بود که انسانها میتوانستند هر آنچه را برای مقاصدشان مناسب بود، با اشیای طبیعت بکنند. همهی این چیزها تنها برای ما بودهاند. ولی بهویژه از نیمهی آخر قرن بیستم، که نتایج ویرانگر چنین پنداشت خودپسندانهای هرچه بیشتر آشکار شد، فیلسوفان تلاش میکنند از آنچه که رابطهی مناسبتری با دنیای طبیعت میبینند، ماهرانه سخن برانند. یک پیشنهاد رایج این است که ما باید به خودمان بهعنوان پیشکاران جهانی بنگریم که باید همانگونه که هست برای بازماندگانمان باقی بماند. ماهیت دقیق چنین ارتباط مباشرانهای بسیار مورد بحث قرار گرفته است، زیرا این پرسش را دربردارد که آیا دنیای طبیعی، خود به تنهایی، حقوقی دارد که انسانها میباید به آنها احترام بگذارند.
پرسش دربارهی راه مناسب برای انسانها در رفتار با اشیای طبیعت آشکارا در "درخت بخشنده" ارائه شده است. هدف شما در بحث دربارهی این کتاب با کودکان این است که آنها را وادارید با تمرکز بر چگونگی تغییر ارتباط پسر با درخت در مراحل مختلف، دربارهی این که چگونه باید با اشیای طبیعت رفتار کنیم، بیاندیشند. در آغاز، پسر از درخت و ویژگیهای گوناگون آن بهعنوان منبعی برای لذتش استفاده میکند، ولی طوری که به درخت آسیب نمیرساند. میتوانیم این ارتباط را به این روش توصیف کنیم: پسر جوان به درخت و تمامیت آن احترام میگذارد. ولی در سه مرحلهی بعدی – که نوجوان، جوان و بزرگسال میشود – رابطهی پسر، بیشتر و بیشتر خط مشی ویرانکنندهای را در پی میگیرد، چنانکه اول سیبهای درخت را برای فروش برمیدارد، بعد شاخههای درخت را میبُرد و سرانجام تنهاش را میبرد. وقتی پسر بهصورت پیرمردی برمیگردد، رابطهی تعرضی کمتری را با آنچه از درخت باقی مانده – تنهاش - در پیش میگیرد و فقط روی آن مینشیند و استراحت میکند. با بحث دقیق دربارهی این که چه نوع رابطهای با درخت مناسب است و چرا، کودکان طرح پرسشهای زیربنایی در اخلاق زیستمحیطی را سَر خواهند گرفت.
پرسشهایی برای بحث فلسفی
عنوان: بخشش و نوعدوستی
درخت به بخشش به پسر ادامه میدهد تا آنجا که دیگر چیزی برای بخشیدن باقی نمیماند. از سوی دیگر، پسر چیزی به درخت نمیدهد.
۱. آیا فکر میکنید پسر خودخواه است؟ چرا یا چرا نه؟
۲. آیا برای (توصیف) کسی که به بخشیدن ادامه میدهد، بدون این که به فکر خودش باشد یا توقع دریافت چیزی را در مقابل داشته باشد، واژهای هست؟
۳. چرا فکر میکنید درخت، پس از بخشیدن تنهاش به پسر، خوشحال نیست؟
عنوان: ماهیت بخشش و هدایا
در داستان، درخت هدایای فراوانی به پسر میدهد.
۱. آیا هرگز چیزی را بخشیدهاید و بعد آرزو کردید که ایکاش نبخشیده بودید؟
۲. آیا بخشیدن چیزی آسانتر نیست اگر دریافتکننده واقعاً از هدیه قدردانی کند؟
۳. وقتی شما چیزی را به کسی میدهید، آیا توقع دارید در مقابل، چیزی دریافت کنید؟
۴. وقتی چیزی به شما داده میشود، آیا احساس میکنید به کسی که به شما هدیه داده، چیزی مدیون هستید؟
۵. آیا چیزی را که واقعاً نیاز دارید به کسانی که دوستشان دارید اگر واقعاً به آن احتیاج داشته باشند، نیز خواهید داد؟
عنوان: ماهیت دوست داشتن
در ابتدای کتاب خواندیم که درخت، پسر را دوست داشت.
۱. چرا فکر میکنید درخت در ابتدا پسر را دوست داشت؟
۲. چرا فکر میکنید پسر، درخت را دوست داشت؟
۳. آیا (این) دو «دوست داشتن» از یک نوعاند؟
۴. آیا مردم برای دوست داشتن کسی به دلیل نیاز دارند؟
۵. آیا شما با کسانی که دوستشان دارید متفاوت از آنها که (دوستشان) ندارید، رفتار میکنید؟
۶. وقتی کسی را دوست دارید، چگونه به او نشان میدهید که دوستش دارید؟
۷. آیا هرگز از کسی که دوستش داشتهاید برای این که مدتی ترکتان کردهاند، یا چون کاری کردهاند که شما خوشتان نمیآمد، خشمگین شدهاید؟
۸. آیا میتوانید همزمان هم کسی را دوست داشته باشید و هم از او خشمگین باشید؟
عنوان: شادمانی
درخت بعد از بخشیدن تنهاش به پسر واقعاً خوشحال نیست.
۱. آیا پسر در پایان داستان خوشحال است؟
۲. آیا درخت خوشحال است؟
۳. اگر شما جای درخت بودید، خوشحال بودید؟ چرا؟
۴. آیا هرگز کاری را تنها برای خوشحال کردن کسی کردهاید؟
۵. آیا خوشحال کردن دیگران، شما را خوشحال میکند؟
۶. آیا برای خوشحال بودن به دیگران نیاز دارید؟
۷. آیا برای خوش حال بودن به دلیلی نیاز دارید، یا میتوانید بدون هیچ دلیلی خوشحال باشید؟
۸. آیا میتوانید همزمان هم خوشحال باشید و هم غمگین؟