کودکانی که در برنامه‌های گروه‌محور شرکت می‌کنند، سلامتی ذهنی بهتری دارند

پژوهش‌های جدید «دانشگاه بریتیش کلمبیا»۱ در شهر ونکوور کشور کانادا، نشان می‌دهد فعالیّت‌های فوق‌برنامه‌ای که در آن‌ها احساس تعلّق کودکان (در آستانه نوجوانی) به همسن‌وسالان‌شان پرورش می‌یابد، سلامت ذهنی آن‌ها را تقویت می‌کند.

به‌تازگی پژوهشی در «مجله جوانی و بلوغ»۲ منتشر شده‌است که موضوع اصلی آن مشارکت دانش‌آموزان پایه چهارم تا هفتم دبستان در انواع فعالیّت‌های فوق‌برنامه بود؛ و این که در گذر زمان، چگونه مشارکت یا مشارکت نکردن آن‌ها در این فعالیّت‌ها با سلامت ذهن آنان در پیوند بود.

پژوهشگران دریافتند که مشارکت، به‌ویژه در ورزش‌های گروهی، بیش‌تر از مشارکت نکردن در فعالیّت‌های فوق‌برنامه و همچنین بیش‌تر از مشارکت در فعالیّت‌های فردی - مانند کلاس‌های خصوصی، آموزش موسیقی و ورزش‌های انفرادی - برای سلامت ذهن سودمند است. رابطهٔ مستقیم میان سلامت ذهنی و مشارکت در فعالیت‌های ورزشی تیمی به این دلیل است که در این نوع فعالیت‌ها، احساس تعلّق قوی‌تری به همسن‌وسالان تجربه می‌شود.

پژوهشگران همچنین با بررسی چگونگی مشارکت در فعالیت‌ها در گذر زمان، دریافتند که در دوران نوجوانی و اوایل بلوغ، ترکیب فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ای که افراد جوان تمایل به مشارکت – یا مشارکت نکردن – در آن‌ها را داشتند، در طول زمان، ثابت و یا با تغییری جزئی همراه بود. کودکانی که در پایه چهارم دبستان در فعالیت‌های فوق‌برنامه شرکت نکرده‌بودند، اما در پایه هفتم به فعالیّت‌های ورزش‌های گروهی پیوسته بودند، سلامت ذهنی بهتری از آن‌ها گزارش شد. و آن را به احساس تعلّق قوی‌تر به همسن‌وسالان می‌تواند مربوط دانست.

«اِوا اوبرل»۳ استادیار «مدرسه جمعیت و سلامت جمعی»۴ و پژوهشگر در شبکه پژوهشی «همکاری یادگیری اولیه انسان»۵ می‌گوید: «آن طور که به‌نظر می‌رسد، منشأ فواید سلامت ذهنی ناشی از مشارکت در فعالیّت‌های ورزش‌های گروهی، احساس تعلق قوی‌تر به گروه همسن‌وسالان است، نه لزوماً خود فعالیّت.

نتیجهٔ بررسی ما را این‌طور نباید برداشت کرد که ورزش‌های گروهی خوب هستند و فعالیّت‌های فردی مانند آموزش خصوصی یا کلاس‌های موسیقی، خوب نیستند.»

پژوهش دیگر دانشگاه بریتیش کلمبیا، نشان داد که دانش‌آموزان دبیرستانی که در برنامه‌های موسیقی دبیرستان، مانند گروه موسیقی یا ارکستر شرکت داشتند، سطح بالاتری از پیشرفت آکادمیک در طول زمان از خود نشان داند.

اوبرل در ادامه می‌گوید: «نکتهٔ بنیادی این است که فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ای که به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد روابط معناداری با همسن‌وسالان خود ایجاد کنند، سلامت ذهنی مثبت آن‌ها را می‌توانند تأمین کنند. فعالیّت‌های گروهی مانند ورزش‌های تیمی شاید این کار را خودبه‌خود انجام دهند، اما شاید فعالیّت‌های دیگری نیاز باشد که هدفمند برخی راهکارهای الحاقی در آن‌ها وارد شود تا بهتر در پیوند بودن هم‌سن‌وسالان را بتوان تأمین کرد.»

«به دلیل فواید شرکت در فعالیت‌های فوق‌برنامه، و این که به‌نظر می‌رسد شرکت کردن و شرکت نکردن نوجوانان در این فعالیت‌ها در طول زمان ثابت است، ما باید از نوجوانان در آغاز انجام فعالیت‌ها پشتیبانی کنیم. مهم است که جوامع به این موضوع بیندیشند که چگونه چنین فعالیت‌هایی را در دسترس همهٔ کودکان می‌توانند قرار دهند، و مطمئن شوند هزینه‌ها سد راه نیستند و فعالیت‌ها را در مکان‌های در دسترس، مانند زمین‌های بازی مدارس پس از وقت مدرسه ارائه دهند تا برای کودکانی که پدرها و مادرهای شاغل‌اند، دسترس‌پذیر باشند.»

در این پژوهش، دانشمندان دستاوردهای یک بررسی را که در آن بیش از ده‌هزار دانش‌آموز شرکت کرده بودند، واکاوی کردند. این بررسی در سطح استانی، در پایه‌های چهارم و هفتم در ۳۸۳ مدرسه و سی‌وشش منطقه آموزشی در سراسر بریتیش کلمبیا انجام شد. این بررسی «ابزار توسعه سال‌های میانی»۶ نام داشت و در آن سلامت روانی، سلامت ذهنی، سلامت جسمی، روابط حمایتگرانه در دانش‌آموزان و چگونگی بهره‌مندی آن‌ها از وقت بیرون از مدرسه، ارزیابی شد. شاخص‌های سلامت ذهنی مانند رضایت‌مندی از زندگی و مثبت‌اندیشی، اضطراب و نشانه‌های افسردگی و وابستگی اجتماعی از راه احساس تعلّق به هم‌سن وسالان ارزیابی شد.

براساس گزارش‌های دانش‌آموزان، پژوهشگران چهار دسته از مشارکت‌های فوق‌برنامه‌ای را در واکاوی خود قرار دادند:

۱. «فقط ورزش»، دانش‌آموزانی که بیش‌تر در ورزش‌های گروهی و فردی شرکت کردند.

۲. «فعالیت‌های فردی» دانش‌آموزانی که بیش‌تر در برنامه‌های ورزشی، هنری، و آموزشی انفرادی شرکت کردند.

۳ و ۴. زیرمجموعه‌های «مشارکت نداشتن» و «مشارکت در همه فعالیت‌ها» بود.

این پژوهش با پژوهش‌های پیشین در زمینهٔ فعالیت‌های فوق‌برنامه و جوانان متفاوت بود. پژوهش‌های پیشین، بیش‌تر بر چگونگی شرکت نوجوانان رده سنی بالاتر و فقط در یک مقطع زمانی تمرکز داشتند.

اکنون اوا اوبرل، به بررسی دلایلی می‌پردازد که چرا برخی از نوجوانان در فعالیت‌های فوق‌برنامه شرکت نمی‌کنند، و این که آن‌ها در اوقات فراغت‌شان به‌جای مشارکت در این فعالیت‌ها، چه کاری انجام می‌دهند.

پی‌نوشت

  1. (The University of British Columbia) UBC
  2. the Journal of Youth and Adolescence
  3. Eva Oberle
  4. the school of population and public health
  5. Human Early Learning Partnership
  6. The Middle Years Development Instrument survey
برگردان:
نرگس لاجوردی
نویسنده
Cheryl Rossi
کلیدواژه:
Submitted by admin on