این یک هشدار بسیار بسیار جدی است. همه آن ها که دستی در کار دارند، همه آن ها که پدر و مادر هستند، همه آن ها که آموزگار و کتابدار هستند.
و همه ..... اگر اینترنت سواری کنید و سری به دنیای وب بزنید و بخواهید از درگاه های فارسی برای کودکان یا پایگاه ویژه کودکان خبری بگیرد، آن وقت متوجه می شوید که چقدر وضع ما اسف بار است. من که هر روزه چند ساعتی از وقتم کنار کامپیوتر می گذرد، هروقت به دنبال سایتی جالب برای کودکان می گردم، وقتی که آن را پیدا می کنم، بی اختیار از خودم می پرسم که پس کی ما به آن ها می رسیم. شوربختانه باید بگویم هرروز که می گذرد به جای این که خوش بین تر شوم، بدبین تر می شوم. زیرا با گذشت هر روز یا به طور درست تر بگویم با گذشت هر ساعت ما داریم از آن ها عقب تر می افتیم. اکنون کودکانی که در کشورهای پیشرفته زندگی می کنند بخشی از ساعت های آموزش خود را با کامپیوتر می گذرانند و از این راه با شتابی فزاینده بیش تر یاد می گیرند و پیش می روند. ما را چه شده است، چه کسی باید تصمیم بگیرد که این کار را از کجا آغاز کنیم، دولت به مفهوم عام، آموزش و پرورش، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، نهادهای مدنی و بخش خصوصی. کدام یک می توانند متولی این کار باشند؟ تجربه کار دولت و به ویژه کار در زمینه پروژه های فناوری اطلاعات نشان می دهد که این کار، کار دولت نیست. ریخت و پاش منابع مالی و رانت هایی که از این بخش سرازیر می شود، جایی برای کار واقعی نمی گذارد. هنوز تجربه تکفا (تولید و گسترش فناوری اطلاعات) برای بسیاری از نهادهای غیردولتی چیزی جز آه و افسوس باقی نگذاشته است. در حالی که در سند راهبردی این طرح، دروازه های دنیای دانایی محور بسیار رسا و زیبا نگاشته شده بود. برای نمونه در بندهای« ب » و « و» از ماده سه طرح تکفا آمده بود که نظام آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر باید درگیر توسعه فناوری اطلاعات شوند. اما اکنون بعد از گذشت نزدیک یک دهه دستاورد در این زمینه بسیار اندک و ناچیز است. سند راهبردی طرح تکفا اگرچه همواره تاکید داشت که نقش دولت تهیه زیرساخت ها است و بخش های دیگر را باید نهادهای غیردولتی انجام دهند، در حقیقت دولت چه در بخش زیرساخت ها و چه در بخش ساختارها ناتوانی خود را به نمایش گذاشت. نمونه آن موضوع دسترسی به پهنای باند یا اینترنت پرسرعت در ایران است که همچنان از بدترین وضعیت ها در جهان امروز برخورداریم. در زمینه سرعت ما در عصر اینترنت dial up هستیم که اکنون دیگر در محاسبه های آماری پیشرفت اینترنت در جهان جایی را در برنمی گیرد. در این زمینه سنجش ایران و کره جنوبی نشان می دهد که سرعت اينترنت رايگان كره جنوبي حدود ٥٠٠ برابر اينترنت پولي در ایران است. از کره جنوبی که بگذریم مالزی در این زمینه کاری کرده است کارستان. اکنون مالزی در گستره کشورش که موقعیت جغرافیایی سختی نیز دارد، اینترنت با پهنای باند ۲۲۴ مگابیت بر ثانیه را تنها با رقمی نزدیک به ۱۵۰۰ تومان یا یک و نیم دلار در ماه ارائه می دهد در حالی که در ایران اینترنت ۱۲۸ کیلو بیت برثانیه ماهیانه به طور میانگین ۱۵ هزار تومان است. یعنی ده برابر قیمت اینترنت در مالزی . اما یادمان باشد که این سرعت ۱۷۹۲ بار کمتر از سرعت اینترنت در مالزی است. و این جا یعنی اینترنت ایران ۱۶ هزار بار گرانتر از مالزی برای مصرف کنندگان هزینه برمی دارد. بازهم نکته غم انگیزتر این است که تنها زیر ده درصد از جامعه مصرف کننده اینترنت در ایران اکنون به اینترنت با سرعت ۱۲۸ کیلوبیت دسترسی دارد و ۹۰ درصد همچنان باید با اینترنت با سرعت ۵۶ کیلو بیت روزگارش را بگذراند. و البته این همه ابعاد نگرانی آور ماجرا نیست و برای بیش تر دانستن در این زمینه می توانید به این سایت سری بزنید. این موضوع در باره کشورهای دور تر از ما بود. اما وضعیت ما نسبت به کشورهای همسایه نیز بسیار ناامیدکننده است. ترکیه به آسانی و فراوانی سرعت تا ۱۰۴ مگابیت بر ثانیه را در بسیاری از نقاط کشورش برقرار کرده است. حتا وضعیت افغانستان از جنبه دسترسی کاربران به اینترنت پرسرعت از ایران بهتر است. زیرا تمرکز دولتی بر این موضوع مانند ایران وجود ندارد و به آسانی می توان به اینترنت با سرعت بالا دسترسی داشت.
در زمینه به کار گیری نسخه های پیشرفته تر از وب نیز همه چیز به زیرساخت های اینترنتی در ایران بستگی دارد. اکنون در کشورهای پیشرفته تر یا کشورهایی که سرعت اینترنت بالا است از نسخه های وب ۲ استفاده می شود و اکنون نیز بحث های تئوریک استفاده از وب ۳ آغاز شده است. وب ۲ به معنای فضای تعاملی یا درکنشی در فضای اینترنت است . اگر در وب ۱ شما تنها اطلاعات می گرفتید، در وب ۲ شما می توانید که در فضاهای مولتی مدیا به انتقال و داد و ستد اطلاعات نیز بپردازید. در وب ۳ گرید کردن grid یا به تور انداختن اطلاعات پیچیده و چندگانه در کسری از ثانیه هدف اصلی است. به گونه ای که شما می گوید چه می خواهید و آن گاه خواسته شما در برابرتان پدیدار می شود.
اکنون با همه این کمبودها و عقب ماندگی هایی که داریم، در حقیقت هر روز که می گذرد به کودکان خود بیش از گذشته جفا می کنیم و آن ها را از نعمت آموزش و بهره بردن از اینترنت و دنیای وب بیش تر محروم می کنیم. بی گمان خسارت بزرگی که از این راه به توسعه کشور وارد می شود با هیچ عدد و رقمی محاسبه پذیر نیست. برای این که بدانیم دنیا برای کودکان چه کارهایی کرده است و چه کارهایی را در دستور کار دارد،نگاهی به برخی از پروژه ها و سایت هایی که مربوط به کودکان است، می اندازیم تا وضعیت خود را دریابیم.
فرهنگنامه ها
بارزترین مشخصه دنیای دانایی محور، فرمانروایی نگرش فرهنگنامه ای است. در جهان مدرن دو دوره برای نگرش فرهنگنامه ای وجود داشته است. نخستین دوره که پس از انقلاب فرانسه آغاز شد و تا آخرین دهه های سده بیستم ادامه یافت و دوره دوم که با حضور فرهنگنامه های آنلاین وارد دوره جدیدی از زیست خود شد. در مورد فرهنگنامه نویسی برای کودکان ما هنوز در دوره کلاسیک هستیم. این دوره را نیز با این که پایان یافته است به طور کامل نپیموده ایم. اکنون یکی از پروژه های بزرگ فرهنگنامه نویسی برای کودکان و نوجوانان ایرانی که برای نگارش آن تاکنون بیش از سی سال زحمت کشیده شده است به میانه راه نرسیده، با موضوع یا مشکل چگونگی برخورد با فرهنگنامه های دیجیتال و آنلاین روبه رو شده است. برای این که فاصله ما با کشورهای پیشرفته درست دیده شود، بهتر است کسانی که با فرهنگنامه انکارتا Encarta کار کرده اند، این موضوع را برای کسانی که در ایران درگیر فرهنگنامه نویسی برای کودکان هستند، باز کنند. انکارتا فرهنگنامه ای که برای گروه های سنی گوناگون تهیه شده است، دو سطح مربوط به خردسالان و نوجوانان دارد. تعاملی بودن این فرهنگنامه و فضاهایی تصویری و مولتی مدیا که در کنار مقاله ها ایجاد شده است شوق کودکان و نوجوانان را برای جست و جو در این مقاله ها دوچندان می کند. تازه این در حالی است که انکارتا سرانجام در برابر ویکی پدیای انگلیسی دست هایش را بالا برده است و احساس ناتوانی می کند. زیرا ویکی پدیا به هر انسان به گونه ای مولف نگاه می کند که می تواند تنها با یک ثبت نام ساده کار ویرایش مقاله ها را آغاز کند یا سرشناسه هایی نو برای این فرهنگنامه بگذارد. بنیاد ویکی مدیا که ویکی پدیا یکی از اجزای آن است برای خود بخش کودکان ایجاد کرده است. این بخش نیز همان گونه که ویکی پدیا رشد می کند، با شتابی تند پیش می رود.
اما در زمینه سایت های معتبری که فضای ویژه کودکانه درست کرده اند، وضع کشورهای پیشرفته آن چنان رو به پیش است که در نگاه اول جز ناامیدی جایی برای کار نمی ماند. کودکان انگلیسی زبان یا کودکانی که به زبان انگلیسی آشنایی دارند، اگر بخواهند به سایت هایی که برای شان تدارک دیده شده است، بروند، چنین سایت هایی پیش روی شان باز می شود
این کودکان برای پرورش ذوق هنری در عرصه هنرهای تجسمی سایتی مانند این دارند:
این کودکان برای پرورش ذوق هنری در عرصه هنرهای تجسمی سایتی مانند این دارند:
اگر بخواهند درباره تاریخ طبیعت بدانند، نمونه ای از این سایت رو به سوی شان باز است:
اگر سایت های تفریحی و سرگرمی و آموزشی بخواهند چنین سایتی دارند:
اگر بخواهند بیش تر آموزش ببینند، خبر داشته باشند و کمی هم سرگرمی و مهم تر از همه گروه بندی سنی در این سایت ها رعایت شده باشد دو سایت متفاوت از بی بی سی بیانگر این موضوع است. سایت هایی که ساختارهای پیشرفته ای برپایه وب ۲ دارد:
اولی برای گروه سنی نوجوان است
و این یکی برای گروه سنی خردسالان است:
http://www.bbc.co.uk/cbeebies/
اگر تنها یک سایت بخواهند که سرتاسرش خنده و بازی و سرگرمی باشد، می توانند به اینجا سری بزنند:
اگر بخواهند به کتابخانه ای دیجیتال بروند، که البته این یک نمونه بین المللی هم هست و بسیاری از زبان ها کتاب دارد، از جمله زبان فارسی، می توانند به این نشانی بروند:
http://en.childrenslibrary.org/
اگر بخواهند سری به سپهر و کهکشان بزنند و چیزهای زیادی یاد بگیرند، نمونه هایی از این سایت ها مانند نشانی زیر برای شان فراهم است:
http://www.adlerplanetarium.org/
اگر بخواهند به موزه های مجازی برود ، نمونه ای از این سایت ها را دارند
http://www.virtualmuseum.ca/English/index_flashFT.html
اگر بخواهند گزارش ها و تازه های علمی را دنبال کند، نمونه ای مانند این سایت دارند:
http://www.sciencenewsforkids.org/
اگر بخواهند، از آموزش از راه دور استفاده کند، نمونه اش این است:
http://www.e-learningforkids.org/
و آن گاه اگر بخواهند برای نمونه از سایت هایی که در آن ها آموزش های ریاضی یا علوم و غیره است، استفاده کنند، با صدها سایت روبه رو می شوند که همه آن ها چه از جنبه ساختار و چه از جنبه محتوا قابل اعتنا هستند. در چنین وضعیتی جای ما کجاست؟ یک بار دیگر هشدار خود را تکرار می کنم و می گویم که وضع کودکان فارسی زبان در دنیای وب بسیار بسیار نگران کننده است. ما باید خودمان تصمیم بگیریم. شاید کسانی بگویند که راه حلی برای این دشواری وجود ندارد. چون کسی به فکر نیست. نه دولت و نه نهادهای خصوصی و مدنی . اما من می گویم که ما مردمی هستیم که با همت خود بخش بزرگی از آموزش و پرورش ایران را اداره می کنیم. تنها در سال ۸۶ خیرین مدرسه ساز بیش از ۸۶ میلیارد تومان به موضوع مدرسه سازی اختصاص داده اند. از دید من در دنیای امروز ، ساخت یک پایگاه علمی و فرهنگی برای کودکان در دنیای مجازی از ساخت یک مدرسه بسیار تاثیرگذارتر است. پس باید این نیکوکاران را قانع و با اهمیت دروازه های پیش رو آشنا کنیم. در آن حالت شاید دولت کمی درنگ کند و بودجه های فرهنگی را در راه های درست تری مصرف کند و سپس روزنه ای برای خروج از این وضع نگران کننده پیدا شود.