کتاب « یک جعبه پیتزا برای ذوزنقهی کباب شده » داستان زندگی یک خانوادهی متوسط شهری است. خانوادهای متشکل از پدر، مادر و یک دختر نوجوان به نام آنا. مادر آنا به موسیقی و پرورش گل علاقه دارد ولی پدرش به ریاضیات علاقهمند است و همه چیز را با اعداد و اشکال هندسی توضیح میدهد.
فصل تابستان است و آنها به منزلی جدید اسبابکشی کردهاند. آنا خیلی زود متوجه قاب عکس به جامانده از ساکنان قبلی روی ستون خانه میشود. نگاه نگران پسرکِ در عکس، ذهن آنا را به خود مشغول میکند و چیزی نمیگذرد که اتفاقهای عجیبی در خانه رخ میدهد. اتفاقهایی که آنها را مجبور میکند خانهی جدید را ترک کنند.
جمعه, ۲ آبان
کتاب «سیاسیا در شهر مارمولکها» داستان زندگی پسربچهای دهساله است که از فقر، خشونت پدر و نبود مادر رنج میبرد و با ورود به دنیایی خیالی و گذر از آن میتواند بر سختیهای زندگی روزمرهی خود چیره شود. داستان بر محور بازی فوتبال روایت میشود و نویسنده با انتخاب فوتبال، به عنوان نمادی از همدلی و کوشش برای رسیدن به هدف، به خوبی داستان را پیش میبرد و از این طریق، مفاهیم عمیق انسانی را طرح میکند؛ مفاهیمی چون امید، دوستی، همکاری، همدلی، اتحاد، کوشش، مبارزه علیه خشونت و ... .
دوشنبه, ۵ خرداد
کتاب «مهمانهای ناخوانده» بازنویسی یک قصه قدیمی است که بیشتر کودکان ایرانی این قصه را با نامهای «خانه مادربزرگه» یا «خاله پیرزن» شنیدهاند.
داستان درباره پیرزنی است که خانه کوچکی دارد و در یک شب بارانی جانوران به او پناه میآورند. پیرزن با اینکه خانهاش کوچک است، جانوران را پناه میدهد و با آنان با مهربانی رفتار میکند. صبح روز بعد، پیرزن از جانوران میخواهد که خانهاش را ترک کنند، اما آنها دوست دارند که برای همیشه نزد پیرزن بماند پس سعی میکنند که پیرزن را راضی کنند.
شنبه, ۱۶ بهمن