کیوان عبیدی آشتیانی

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با کیوان عبیدی آشتیانی را مشاهده کنید.

«ویرجینیا گرگ می‌­شود» داستانی در مورد تجربه احساس ناخوشایند عصبانیت، خشم و ناراحتی یک دختر است و راه حل کنار آمدن با این احساس.
دوشنبه, ۲۹ شهریور
کتاب «عروس دریایی» داستان مواجه دختری است به نام سوزی با مرگ بهترین دوستش. سوزی بهترین دوستش «فرنی» را از دست داده است. فرنی در دریا غرق شده، در حالی که همه می‌دانند بهترین شناگر مدرسه بوده است. سوزی نمی‌تواند این حادثه را بپذیرد.
یکشنبه, ۲ خرداد
کتاب «بخشنده» داستان پسر نوجوانی به نام یوناس است. در جایی که یوناس زندگی می‌کند، جنگ، ترس و درد وجود ندارد. جامعه به شدت کنترل می‌شود و برای حفظ نظم و آرامش، افراد درباره‌ی هیچ یک از بخش‌های زندگی‌شان، مانند شغل یا ازدواج، حق انتخاب ندارند.
چهارشنبه, ۱ مرداد
معرفی نخست: کتاب «بن بست» داستان پسر نوجوانی است به نام دین واشنگتن که بسیار پرخاشگر است. دین بی‌دلیل با هم‌کلاسی‌هایش دعوا و زد و خورد می‌کند. البته از نظر خودش دلایل موجهی برای این رفتارش دارد و از اینکه هم دوره‌ای‌ها از او می‌ترسند احساس غرور می‌کند.
دوشنبه, ۲۲ مرداد
کتاب «داستان لئو» کتابی تخیلی، درباره‌ داستان یک روح مهربان تنها و علاقه‌مند به کتاب‌خواندن و نقاشی‌کشیدن است. لئو به تنهایی در خانه‌ای بدون سکنه در گرد و غبار زندگی می‌کند. هیچ کس نمی‌تواند لئو را ببیند.
سه شنبه, ۱۹ تیر
کتاب « ما یک نفر » شش ماه از زندگی دو خواهر دوقلوی بهم چسبیده، از نخستین بار حاضر شدن در مدرسه تا عمل جراحی برای جدا شدن از هم را بازگو می‌کند. گریس دختری خجول و متواضع تی‌پی، پرشور و بلبل‌زبان و کمی هم خودخواه است. آن‌ها شانزده سال در انزوا و به همراه پدر و مادر و خواهر کوچکترشان و مادربزرگ‌شان زندگی کرده‌اند.
دوشنبه, ۲۴ مهر
« کتاب گورستان » در ژانر فانتزی برای کودکان نوشته شده است و داستان کودکی را روایت می‌کند که در گورستانی متروک در میان ارواح بزرگ می‌شود. قاتل، نیمه‌شب سه نفر از اعضای خانواده را به قتل می‌رساند و به سوی اتاق آخرین قربانی خود، فرزند هجده‌ماهه خانواده می‌رود. اما او در تختخواب خود نیست. کودک نوپا به تازگی راه رفتن آموخته است و نیمه شب در خانه را باز می‌کند، به خیابان قدم می‌گذارد و سر از قبرستانی قدیمی و متروک درمی‌آورد.
چهارشنبه, ۱۲ مهر
معرفی کتاب دست نگه‌ دار دزد کتاب دست نگه‌ دار دزد داستان سگی است که ماموریت دارد کسی را که محصولات مزرعه را می دزد، پیدا کند.
دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت
فلورا ده سال دارد. پدر و مادرش طلاق گرفته اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فلورا عاشق نوشتن داستان های عاشقانه است در حالی که فلورا کمیک استریپ های فانتزی را ترجیح می دهد. فلورا تنهاست و از نظر مادرش، دختری عجیب و غریب که نمی تواند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند. داستان از آن جایی آغاز می شود که فلورا از پنجره اتاقش شاهد مکیده شدن سنجابی در جاروبرقی همسایه شان می شود. فلورا سنجاب را نجات می دهد، سنجابی که حالا دیگر یک سنجاب معمولی نیست و می تواند شعر بگوید. مادر فلورا با نگه داری سنجاب در خانه مخالف است و از این به بعد است که ماجراهای داستان شکلی دیگر می گیرند.
چهارشنبه, ۱۷ شهریور
کیتلین ده ساله نوعی بیماری اتیسم دارد. او همراه پدرش زندگی می کند. قبل از حادثه ی تیراندازی در مدرسه ی برادرش، آن ها خانواده ای سه نفره بودند، و کیتلین همچون مرغ مقلد از راهنمایی های برادرش، دون، برای کنترل رفتارهای اتیسمی اش استفاده می کرد. بعد از حادثه تیراندازی در مدرسه و کشته شدن دون، کیتلین و پدرش از این خادثه سخت آزرده و رنجور می شوند. دون پیش از کشته شدن بر روی پروژه ای اجرایی برای مدرسه اش کار می کرد که کیتلین را درگیر می کند، پروژه ای که تلاش می کند آن را به پایان برساند، پایان پروژه ای که می تواند پایان رنجی باشد که او و پدرش می کشند. تلاش های کیتلین که همیشه زندگی را سیاه و سفید می بیند و مسئولان متعهد مدرسه منجر به تغییر دید کیتلین به زندگی می شود و او کشف می کند رنگ های زندگی تنها سیاه و سفید نیستند.
دوشنبه, ۲۸ تیر
لورل دانو مادر و مادربزرگش را در توفان کاترینا از دست می دهد و سعی می کند راهی برای فائق آمدن بر دردهایش پیدا کند. او برای مدت کوتاهی در دسته ی تشویق کننده های تیم بسکتبال مدرسه قرار می گیرد و دوست تازه ای پیدا می کند. اما با وجود موفقیت در تیم و پیدا کردن دوستی خوب خاطرات رهایش نمی کنند. اورل به مواد مخدر روی می آورد و خیلی زود گرفتار طلسم ماده ای به نام ماه می شود. ماه فراموشی می آورد و لورل می تواند خاطرات دردناک را فراموش کند. اما خیلی زود همه چیز نابود می شود.
شنبه, ۱۲ تیر
ایوان گوریل آرامی است که به ندرت از چیزی ناراحت می‌شود. او در یک مرکز تفریحی بازی‌های ویدیوئی زندگی می‌کند. ایوان خاطره‌ای از گذشته‌اش ندارد و در حال زندگی می‌کند؛ عاشق نقاشی کشیدن است و به چیزی جز هنر فکر نمی‌کند... تا اینکه روبی، بچه فیل، وارد می‌شود و ایوان می‌تواند زندگی را از دریچه‌ی چشم‌های روبی ببیند.
سه شنبه, ۷ اردیبهشت
دیوید برادر کوچک کاترین، مبتلا به اوتیسم است. کاترین برای اینکه دیودی دچار دردسر نشود مقرراتی را برایش وضع می کند: چگونه باید غذایش را بخورد، چگونه با دیگران رفتار کند یا جای اسباب بازی در آکواریوم نیست و....
سه شنبه, ۲۱ آبان
در شهر تاریخی نورولت در پنسیلوانیا در سال ۱۹۶۲ مادر جک گانتوس دوازده ساله را به خاطر خلافی که انجام می‌دهد محکوم می‌کند تمام تابستان را در حبس خانگی سپری کند بنابراین زمانی که دوشیزه ولکر، همسایه مسن‌شان از او می‌خواهد که برای کمک نزد او برود می‌پذیرد زیرا فرصتی است برای فرار از حبس.
سه شنبه, ۲۱ آبان
آبیلین دختر دوازده ساله ای است که پدرش، گیدئون تاکر، او را به شهر مانیفست در کانزاس نزد یک دوست قدیمی می فرستد، شهری که خود بخشی از دوران کودکی و جوانی اش را آنجا سپری کرده است.
شنبه, ۵ اسفند
"کایرا" دختر نوجوان  یتیمی است که با پاهای کج متولد می شود و پس از مرگ مادرش می فهمد در دهکده ای که زندگی می کند طبق قوانین حاکم بر آن افراد معلول از حق زندگی کردن محروم اند. پدرش شکارچی ماهری بوده اما شایع است در یک حمله توسط جانورها در جنگل دریده و شکار شده است. کایرا نگران آینده است اما او هنرمند است و برخوردار از قدرتی بی نظیر و استثنایی در بافت پارچه با نخ های رنگی.
شنبه, ۵ شهریور
"میراندا"ی ١٢ ساله با مادرش در آپارتمانی در نیویورک زندگی می کند. نیویورک سال ١٩٧٩. مادر میراندا عاشق شغل وکالت است اما بعد از به دنیا آمدن دخترش مجبور می شود ترک تحصیل کند و اکنون در دفتر وکالت به کارهای اداری اشتغال دارد اما شغلش را دوست ندارد.
یکشنبه, ۲ مرداد
"راب" دوازده ساله که به تازگی مادرش را از دست داده تمام دلتنگی هایش را در یک چمدان بزرگ پنهان کرده و هرگز در آن را نمی گشاید. او با پدرش در یک متل در فلوریدای امریکا کار می کند. راب به نوعی بیماری پوستی مبتلاست که در اثر ناراحتی تشدید می شود.
دوشنبه, ۱۷ خرداد
سالامانكا دختر سیزده ساله ی سرخ پوست، نمی تواند فقدان مادرش را بپذیرد و به همین دلیل پدربزرگ و مادربزرگش به مدت یك هفته او را با خود به سفر می برند، سفری بلند كه در آن سالامانكا قدم های مادرش را دنبال می كند، و در این سفر بلند است که تجربه ای عمیق و سازنده کسب می کند، تجربه ای درباره ی قضاوت کردن.
یکشنبه, ۱۰ آبان