این کتاب به نوشته ی مولف و مترجم در پیش گفتار کتاب "محصول فرآیندی است که از یک سو به مطالعات و تحققیقات اودر حوزه ی تخصصی روان شناسی و آموزش و پرورش در مراکز علمی و پژوهشی...و از سوی دیگرمرتبط با تجربه های مستقیمی است که در کار باکودکان درسطوح مختلف تجربه کرده و با پشتوانه ی پژوهش گاه هایی همچون شورای کتاب کودک و موسسه پژوهشی کودکان دنیا معنی پیدا کرده است".
مایکل و خانواده اش تازه به این خانه آمده اند. خواهر تازه وارد مایکل، سخت بیمار است و این خانواده را در وضعیتی بحرانی قرار داده است. مادر، در بیمارستان و کنار خواهر کوچولوست و پدر مرخصی گرفته تا روزها سر و وضع خانه را سر و سامان بدهد. خانه ی بزرگ اما، قدیمی که صاحب قبلی آن، یک پیرمرد بیمار، مرده است.
"اسم من مانولیتوست. معروف به عینکی. بالاخره تصمیم گرفتم رازهایی را که تا به حال جرئت نکرده ام برای هیچ کس بگویم، برایت فاش کنم. مثلا این که به طور وحشتناکی به برادر کوچکم جونور حسادت می کنم، از ییهاد قلدر کلاس می ترسم، یک روز پدرم باعث شرمندگی من شد، آرزو دارم یک سگ داشته باشم و ملودی مارتینز عاشق من است. ولی با این حال، خواهی دید که در خانواده ام و در کلاسم، همه چیزهایی برای پنهان کردن دارند... ".
"تو به این دلیل این جایی که ابرها را ببوسی." این را خلبان می گوید، چون یک نفر در کتاب از او می پرسد که چرا این جاست و خلبان فکر می کند که راستی اصلا چرا این جاست و بعد، این پاسخ را می دهد.
ملیکا و گربه اش نام مجموعه ای با دوازده داستان کوتاه است که در سه جلد منتشر شده است. در داستان های این مجموعه ماجراهای هیجان انگیزی برای ملیکا و گربه اش رخ می دهد: در یکی از داستان های کتاب دوم گربه دل ملیکا را می دزد، یا در داستان "غول ده کله" گربه صبحانه آقا غوله توی کتاب را می خورد و توی دردسر می افتد. در "محاکمه آقا فیله" آقا فیله وارد دفتر نقاشی گربه می شود و ماجرا می آفریند و در داستانی دیگر گربه و ملیکا برای دزدیدن شازده گلابی نقشه می کشند و ....
"پاییز بود. همه ی گل های باغ خشک شده بودند و دانه هایشان ریخته بود... گل قاصدک آهسته به دانه گفت: نترس، باد، خورشید و باران مراقب تو خواهند بود. خودت را رها کن. آن وقت خواهی دید..."
نوار داستان های مورد علاقه ی آن ها را در اختیارشان قرار دهید. شنیدن چندباره ی داستان، تشخیص و تطبیق واژه های نوشته شده با واژه هایی را كه می شنوند، برای شان امكان پذیر می كند.
مون جادوگر داستان زنی جادوگر است که با عصای جادوییش شیطنت های بسیاری می کند. اما گاهی اوقات اوضاع به میل او پیش نمی رود و به خاطر این شیطنت ها مجبور می شود که جریمه های بسیاری بپردازد.
دبی چلمرز این کتاب را بر اساس تجربه های عملی خود در مراکز نمایشی نوشته است. او مربی تئاتر و مشاور امور نمایشی است. در این کتاب او به مربیان دوره های مقدماتی تئاتر نشان می دهد که چگونه مفاهیم اولیه نمایش و کار بر روی صحنه را به کودکان ٣ تا ٥ ساله آموزش دهند. مطالب آموزشی این کتاب به مربیان کمک می کند تا فعالیت های نمایشی را به شیوه ای جذاب به کودکان آموزش دهند.
در جهان معاصر پیشبرد حقوق انسانی در عرصه های مختلف زندگی فردی و جمعی، مطالبه ایی همگانی است و به طور نسبی همه ی اقشار جامعه خواهان بهبود وضعیت انسانی خود هستند. در این فرآیند بهبود وضعیت افراد آسیب پذیرتر همانند کودکان و افراد معلول از اولویت بیشتری برخوردار است.
در یک شب مهتابی که همهی خانواده در خواب و رویا فرو رفتهاند، کیت با صدای گربه از خواب میپرد: « میو، میو»
راهکارهایی برای بحث فلسفی درباره کتاب درخت بخشنده
پرسش ها از: توماس وارتنبرگ، ویراستار: جیم جانسن
بهترین دوستت را چطور توصیف می کنی؟ با داشتن این پرسش در ذهن، کودکان شما جستجویی را در روزنامه ها، نشریهها و یا واژه نامه ها آغاز میکند.
این فعالیت را اریک کارل، نویسنده و تصویرگر محبوب کتاب روباه قرمز سلام ، برای تشویق بیشتر کودکان به خواندن، به پدر و مادرها و آموزگاران پیشنهاد کرده است:
ساختن کاردستی، فعالیتی است که کودکان از آن بسیار لذت می برند. با ساختن این کتاب الفبای، علاوه بر درگیر کردن او در یک فعالیت هیجان انگیز، مهارت های خواندن، نوشتن و مشاهده علمی را در او تقویت کنید و همچنین با هم از طبیعت لذت ببرید!.
هرچقدر کودکان بیشتر بخوانند، فرصت آنها برای برنده شدن کارت شانس خواندن بیشتر است! فعالیتی مناسب برای خوانندگان خردسال و مبتدی، خوانندگان نوجوان و پیشرفته
در کتاب «اگر تو بچه من بودی»، یکی از ویژگیهای جانوران، با زبان مهرآمیز مادرانشان و تصویرهای زیبای بزرگ، بیان شده است: شنای بچه سمورها، خواب زمستانی توله خرسها، آواز خواندن بچه گرگها رو به ستارهها و....
حامی پسری پانزده ساله است که با شروع جنگ و از دست دادن پدر، مادر، خواهر و برادرش با بی بی و دایی عباس به شهر قم مهاجرت می کنند. او احساس تنهایی می کند، همه به او به چشم غریبه ای جنگ زده نگاه می کنند، اما فقط او تنها نیست! حوری دختر نوجوان همسایه با وجود داشتن پدر و برادر باز هم تنهاست.
«ای – جی» در کلاس دوم دبستان درس میخواند. او پسری بامزه است که مرتب با صحبتهایش بچهها را میخنداند و سبب سرگرمی و شادی کلاس میشود. او عاشق بازیهای کامپیوتری و فوتبال است و معتقد است برای فوتبال احتیاجی به درس خواندن و مدرسه رفتن نیست. پس چه لزومی دارد این قدر به خودش زحمت بدهد.
کتاب ماه تی نی کلاه تی تی، مجموعه ای است از بازی - ترانه ها، شعر و نمایش است. نویسنده در آغاز کتاب سخنی در مورد متن کتاب دارد و از مربیان می خواهد با ابتکار خود و کمک کودکان بخش های گوناگون کتاب را در مهدهای کودک به اجرا در آورند.
بین "هیلاری" و "سارا-کیت" دوستی عمیقی پیدا می شود که عامل آن وجود خانه و دهکده جن ها در حیاط پشتی خانه سارا-کیت است. سارا-کیت دختر عجیب و مرموزی است که هیچ دوستی در مدرسه ندارد. بد لباس و تند خوست.
آنان پنج نفر بودند. پنج نوجوان، پنج دوست. هر کدام دو نام داشتند. نام اصلی و نامی که به مناسبتی روی یکدیگر گذاشته بودند: تقی (زمان)؛ رجب ( پینوکیو)؛ قاسم (تیمور)؛ هاشم (بز) و موسی (باد). داستان در روستایی پیش از انقلاب شروع می شود.
پدر و مادر خانه نیستند و حوصله ی جودی و پیتر سر رفته است. برای همین به پارک می روند. در پارک یک صفحه ی بازی پیدا می کنند؛ از آن بازی هایی که روی مقوا خانه هایی رسم شده است و بازیکن ها با انداختن تاس باید خانه ها را طی کنند. جودی و پیتر صفحه ی بازی را به خانه می برند.