در کتاب «سردترین روز در باغ وحش» سیستم گرمایشی باغوحش میلتون میدو خراب میشود و همه با کمک هم باید این مشکل را به شکلی حل کنند.
سردترین روز سردترین هفتهٔ سال است که در باغوحش میلتون میدو سیستم گرمایشی از کار میافتد. آخر هفته هم هست و تا بخواهد درست شود حداقل سه روز طول میکشد. همه در حال یخ زدن هستند، بهجز خرس قطبی که با غرور از جلوی جانوران دیگر رد میشود و به آنها فخر میفروشد. راه حلی که به فکر آقای پیکلِز، مدیر باغوحش، میرسد این است که هر مسئول نگهداری، جانور خودش را با خود به خانه ببرد و اول هفته که سیستم گرمایشی درست میشود برگرداند. ادامهٔ کتاب داستان جانورانی است که به خانهٔ انسانهای نگهدارندهٔ خود رفتهاند و ماجراهایی که در این موقعیت دور از ذهن و عجیب رخ میدهد. آخر هفته میگذرد و جانوران با خاطرهٔ خوش به باغوحش بر میگردند، اما مدیر و نگهدارندههای باغوحش مطمئن میشوند که دیگر هرگز نباید این تجربه را تکرار کنند و تلاش میکنند کمک مالی برای تهیهٔ تعداد زیادی پتو و کیسهٔ آب گرم جمعآوری کنند تا دفعهٔ بعد که سیستم گرمایشی از کار میافتد از آنها استفاده کنند.
درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «سردترین روز در باغ وحش»
«آلن راسبریجر» روزنامهنگار شناخته شده انگلیسی است و مدتی نیز سردبیر روزنامه گاردین بوده است. «سردترین روز در باغحش» یکی از سه کتاب او برای کودکان است که داستان آنها در یک باغوحش میگذرد و اولین تجربهٔ او در حوزه نویسندگی ادبیات کودکان است. راسبریجر در این مجموعه، باغوحش که فضایی آشنا و جذاب برای کودکان است را به عنوان مکان مرکزی داستانهایش انتخاب کرده است و در هر داستان با زبان طنز سلسله رخدادهای پشت هم و پیچیدهای را که یک رخداد ساده سرآغازشان بوده است روایت میکند.
«بن کورت» تصویرگر انگلیسی کتابهای کودکان است. تصاویر او تکمیلکننده داستانهای آلن راسبریجر هستند و کودک را به شخصیتها نزدیکتر میکنند.
کتابهای «بدبوترین روز باغوحش» و «شلوغترین روز باغوحش» کتابهای دیگر این مجموعه سه جلدی هستند.