داستانک میهمانی رفتن ملا، ملانصرالدین

جمعی از اغنیاء در خارج شهر به جهت تفریح باغی ترتیب داده بودند که نمونه خلدبرین و نزهتگاه اعلاعلیین بود روزی در فصل بهار جهت تفریح بدان مکان مینونشان درآمدند و ما را نیز جهت مزاح با خود بردند اتفاقا وسط باغ خانه ساخته بودند که چهار دور آن مفتوح و از هر طرف باد بهاری چون انفاس شکر لبان می‌وزید و دو طرف این اطاق هر طرفی هشت در داشت و دو طرف دیگر پنج در که مجموع درها بیست و چهار بود چون نشستند جهت مطایبه ملا را گفتند که این اطاق برای کدامیک از فصول اربعه نشستن در آن مناسب است ملا تاملی کرده گفت از فصل زمستان گفتند بچه مناسبت گفت به واسطه آن‌که من یک اطاق دارم که یک در دارد و ان یک در را که می‌بندم گرمی داخل اطاق انقدر می‌شود که احتیاجی به اتش ندارم و در صورتی که از بستن یک در انقدر گرمی داخل شود برای بستن بیست و چهار در چقدر گرمی داخل اطاق خواهد شد اهل مجلس از اثر فکر ملا مسرور شدند.

 

Submitted by skyfa on