فصل سرما از راه رسیده و خرسی ناچار است دوست خود روباه کوچولو را تنها بگذارد و برای خواب زمستانی به غارش برود. روباه کوچولو خیلی ناراحت است. او تلاش می کند جای خالی خرسی را با برادرانش و مجسمه ای برفی از خرسی پر کند.
اما هیچ یک دلتنگی او را تسکین نمی دهند. سرانجام با پیدا کردن یک دوست جدید دوری از خرسی برایش تحمل پذیر می شود.
داستان "بدون تو چی کار کنم" به نگرانی کودکان هنگام از دست دادن یا جدایی از دوست پرداخته و به کودکان هنر پیدا کردن دوستان جدید و کنار آمدن با جدایی از دوستان را می آموزد.