به نقل از سایت دویچه وله آلمان:۶۰ سال است که یک قطعه پلاستیک کوچک و به ظاهر کماهمیت، ناجی مادر و پدرهایی شده است که با ورود نوزادی به خانه، در حسرت خواب راحت شبانه هستند. این ناجی چیزی نیست به جز "پستانک" که برای ظهورش باید دعاگوی دو پزشک آلمانی بود
شیونهای شبانه و جیغهای بنفش روزانهی نوزادان تاریخی به قدمت آفرینش انسان دارند و کسی نیست که با این تک نوازی شیرخوارهها ناآشنا باشد. در این بین پدران و مادران بدون شک جزو شنوندگان دائمی به شمار میآیند که هر بار نیز به دنبال راهی برای قطع کردن این کنسرتهای تک نفره هستند. ظهور شیءارزشمندی به نام "پستانک" در ۶۰ سال پیش، البته ربطی به خاموش کردن گریههای شبانه نوزادان نداشته است، هر چند که امروزه بیشترین خدمت را در این زمینه ارائه میکند.
عادت مکیدن در نوزادان از پیش از تولد و زمانی که هنوز در رحم مادر هستند با مکیدن انگشت شستشان شروع میشود. مصریان باستان قرنها پیش، نوعی از پستانکهای گِلی را درست کرده بودند که به شکل حیوانات کوچکی بودند که درون آن ها را با عسل پر میکردند و برای آرام کردن نوزادان در دهان آن ها میگذاشتند.
در قرن ۱۹ میلادی گل جای خودش را به کیسههای پارچهای کوچکی داد که با خردههای نان پر میشدند. پیامد چنین پستانکی در برخی موارد خفگی نوزادان و یا پوسیدگی دندانهای اولیه آن ها بود.
در اواسط قرن ۱۹ میلادی نوع پلاستیکی از پستانکهای کائوچویی به بازار آمد که آنها نیز دارای مشکلات عدیدهای از لحاظ بهداشتی و همچنین ایمنی بودند. صدها سال طول کشید تا سرانجام نوع قابل اعتمادی از پستانک به وجود بیاید.
در ماه آگوست سال ۱۹۴۹ دو پزشک آلمانی، به نامهای دکتر ویلهلم بالترز و آدولف مولر نخستین پستانک به شکل امروزی را تحت عنوان "مکنده آرامشبخش طبیعی و متناسب با فرم فک" ساختند. این ساخته امروزه نیز تحت نام تجاری "NUK" شناخته میشود که مخفف دو صفت طبیعی و متناسب با فک در زبان آلمانی است.
موجهای مخالف و موافق
دکتر مولر یک دندانپزشک بود که در مطبش بیماران خردسالی را میپذیرفت که دچار عارضههای فک و دندان بودند که عامل اصلی ایجاد آن ها تنها مکیدن انگشت شست بود. از سوی دیگر او مشاهده کرد در مقایسه با این گروه، کودکانی که به مدت کافی با شیر مادر تغذیه شده بودند، دارای چنین مشکلاتی نیستند.
از همین رو به کمک دکتر بالترز، متخصص فک و دهان، پروتزی پلاستیکی را ساخت که تا اندازهی زیادی به سینهی مادر شباهت داشت. تا به امروز در شکل پستانک تغییرات قابل توجهی به وجود نیامده است و تنها در ساخت قسمتی که در دهان جای میگیرد، از سیلیکون و لاتکس استفاده میشود.
با این حال پستانک در عمر ۶۰ سالهی خود مخالفتهای فراوانی را هم از سر گذرانده است. با اینکه خوردن پستانک از مکیدن انگشت شست سالمتر است اما با این همه برخی از متخصصان معتقدند که این وسیله موجب میشود تا نوزاد نتواند به درستی شیر را از سینهی مادر بمکد. دلیل این امر نیز در این است که نوک سینهی مادر به همراه زبان نوزاد، اصلیترین عوامل شکلدهی فک کودک به شمار میروند، اما در هنگام مکیدن پستانک زبان هیچ حرکت فیزیولوژیکی را ندارد.
گروهی نیز به پژوهشهایی استناد میکنند که نشان دادهاند کودکانی که پستانک میخوردند غالبا دچار عفونت گوش میانی میشوند و همچنین زودتر از موعد نیز از شیر گرفته میشوند.
در مقابل بررسیهای دیگری نیز در رابطه با مزایای پستانک انجام گرفته است. نتایج برخی از این پژوهشها حکایت از آن دارند پستانک از پوسیدگی دندانها جلوگیری میکند البته تنها به این شرط که والدین پستانکهای آغشته به مواد غذایی نظیر شکلاتهای صبحانه را در دهان کودک نگذارند. پرفسور هاینریش فار در همین رابطه میگوید: «پستانک به طور یقین جایگزین شیر دادن به نوزاد و آرام کردن اوست، هرچند امروزه والدین پا را فراتر میگذراند و با مالیدن عسل یا شکلات به سر پستانک باعث پوسیدگی دندان نوزادشان میشوند.»
دردسر بازپس گرفتن پستانک
در دنیای تجاری امروز که تنوع در آن حرف اول را میزند، پستانک نیز بدون گزند نمانده است و میتوان روی آن تصاویر شخصیت های نامدار داستانی، آرم تیمهای مطرح فوتبال و حتی نقش دندانهای خونآشام را نیز مشاهده کرد!
البته اگر دادن پستانک به نوزادان در سالهای اولیه تا حدی در آرام کردن آن ها موثر است، در عوض گرفتن آن ها از پستانک برای خود داستان دیگری دارد. برای این کار والدین مجبور به روی آوردن به حقههای فراوانی هستند؛ از سیاه کردن سر پستانک گرفته تا مالیدن کمی خردل به آن یا سر هم کردن داستان فرشتهی مهربانی که شبانه پستانک را با خود برده و در عوض هدیهای را به جای آن گذاشته است. هر کدام از این راهها نیز دردسرهای خاص خود را دارند تا جایی که برخی مواقع منجر به پشیمانی پدر و مادرها میشوند از اینکه چرا اصلا از همان ابتدا به نوزادشان پستانک دادهاند!
درهر صورت این "مکندهی آرامشبخش طبیعی و متناسب با فرم فک" در عمر ۶۰ سالهی خود تا آن اندازه حق به گردن نوازادان داشته است که امروزه مادر و پدرهای فراوانی را دعاگوی پدیدآوردندگانش کند.