یحیی مافی را باید از پیشگامان آموزش نوین در ایران دانست. چه از حیث کار بزرگی که در کنار همسرش- معصومه سهراب- در دبستان مهران به منصه ظهور رساند، چه از حیث تجربهای که طی۸۰ سال کار آموزش و پرورش کودکان ایرانی در شورای کتاب کودک در کنار توران میرهادی نسل به نسل انتقال میداد. او در دوران جوانی با مهاجرت از شمال ایران به تهران از کارگری در چاپخانه ابوالحسن عمیدینوری کار خود را آغاز و بعدها همو بود که وی را به کار روزنامهنگاری جلب کرد. او در کنار کارگری در چاپخانه و کار در روزنامه «داد» آرامآرام به دنیای جدیدی دعوت شد که با بزرگان متنفذی حشر و نشر پیدا میکرد.
مصاحبه با الهیار صالح، علی شایگان، مظفر فیروز و بقایی آرامآرام راهی به عالم سیاست پیدا کرد. بعدها گفتوگوی طولانی با سرریدر بولارد، سفیر متفرعن انگلستان در ایران کموبیش به او ماهیت اصیلی داد که او راه و مکتبی فراسوی سیاست را پی بگیرد. یحیی مافی اگرچه کردتبار و از ایل مافی بود اما بخشی از زندگی او در شهسوار و قزوین گذشت و چون پدر و عموی متنفذی داشت سرآمد نوجوانانی شد که زودتر و بهنگامتر از دیگر همگنان خویش در مسند امور آموزشی کشور قرار گرفت.
او این بخت را داشت که در دورانی به آموزش دبستانی مشغول شد که به همت علیاصغر حکمت مدارس نوبنیادی در ایران گسترش مییافت که مبنای تغییر «ساختار کالبدی نظام آموزشی» نام گرفت. پس از آن به سبب نبود دوره دوم دبیرستان، برای کار و ادامه تحصیل در زمانه پرآشوب جنگ جهانی دوم راهی تهران شد و در همین شهر دیپلم گرفت و به دانشسرای مقدماتی رفت و بعدها سنگ بنای نظامی در آموزش کشور بر جای گذاشت که نام او در ردیف نامآورانی چون عباس یمینیشریف، ایرج جهانشاهی، دکتر محمود بهزاد و توران میرهادی قرار گرفت.
خرید کتابهایی درباره زندگی و کار یحیی مافی
او کار خود را در چاپخانه آغاز کرد و حضور در چاپخانه سبب شد با گروهی از برجسته ترین روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و سیاستمداران ایران در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی آشنا شود. این آشناییها سبب شد که به کار دستیاری در انتشار روزنامههایی مانند «داد» با صاحب امتیازی عمیدینوری که در ابتدا از نزدیک ترین یاران دکتر محمد مصدق بود، بپردازد. کار در روزنامه و تماس پیوسته با روزنامهنگاران و سیاستمداران برای او مدرسه زندگی بود و تجربههایی بسیار آموخت که در مسیر زندگی آینده بسیار بهکارش آمد. در همین دوره یحیی مافی کار آموزگاری را با تدریس در مدارس شبانه تهران آغاز و همین کار سبب شد که برای همه سالهای دیگر زندگی درگیر آموزش کودکان و نوجوانان شود.
ازدواج او با معصومه (فرنگیس) سهراب، انگیزههای او را برای کار در گستره آموزش و پرورش به شدت افزایش داد. مافی در ماههای پس از کودتای ۲۸ مرداد با همکاری سهراب، کودکستان مهر و سپس دبستان مهران را پایه گذاشت. دبستان مهران و در پی آن مجتمع آموزشی مهران برآمده از نیازهای اندیشیده شده در سطح ملی آن زمان بود. در دهه ۱۳۳۰ وزارت فرهنگ یا آموزش و پرورش برای کارآمدی این نظام به افراد دارای صلاحیت که میتوانستند آغازگر فضایی نو در نظام آموزش و پرورش ایران باشند، مجوز تاسیس آموزشگاه صادر میکرد. طی چند دهه کار مستمر در امر مدرسهداری، این زوج ثابت کردند که نقش فرهیختگان در تحول آموزشی تا چه اندازه میتواند کارساز باشد.
مدرسه مهران تا هنگام وقوع انقلاب اسلامی یکی از بهترین الگوهای آموزشی ایران را پایه گذاشت که هم برای نسلهای دیروز و هم برای نسلهای فردا پر از تجربههای گرانبهاست. حضور حلقهای از این مدارس در شهر تهران سبب شد که در سال ۱۳۴۸ انجمن ملی مدارس هماهنگ پایهریزی شود که هدف از راهاندازی آن هماندیشی برای بیان مشکلات و پیداکردن راهکارهای آموزشی و مدیریتی در سطح خرد و کلان بود.
این هماندیشیها فرصتی بود که نخبگان آموزشوپرورش ایران در آن دوره زمانی بهتر و بیشتر خود و تواناییهایشان را بشناسند. یحیی مافی و معصومه سهراب در کنار برخورداری از منابع مطالعاتی گوناگون، به سفرهای علمی باور داشتند و در دوره کار خود برای شناخت نظام آموزشوپرورش در کشورهای پیشرفته یا کشورهایی با الگوهای سوسیالیستی به آمریکا، اروپا و اتحاد جماهیر شوروی آن زمان مسافرت کردند و تجربههایی گرانبها به ارمغان میآوردند.