کتاب «روز استخر» داستان گروهی از جانوران است که از شیرجه زدن در استخر میترسند. خرگوش کوچولو که تا حالا شیرجه نزده از آنها می پرسد که چه چیز شیرجه زدن اینقدر وحشتناک است و هر کدام از جانوران از دید خود به او توضیح میدهد. در نهایت، وقتی خرگوش تصمیم میگیرد به مربی بگوید هیچوقت شیرجه نخواهد زد، مربی میآید و به آنها میگوید که ترس درواقع از قوهی تخیل آنها میآید و شیرجه زدن اصلاً ترسناک نیست.
1. با کودک دربارهی ترسهایش گفتگو کنید. میتوانید با توجه به سن و روحیات کودک از بعضی از پرسشهای زیر استفاده کنید:
- آیا چیزی هست که از آن بترسی؟ چه چیزی ترسناکی دربارهی آن وجود دارد؟
- وقتی میترسی چه کار میکنی؟
- یادت میاید آخرین بار از چه چیزی ترسیدی؟ (از کودک بخواهید اگر دوست داشت از تجربهاش صحبت کند.).
- آیا تابهحال توانستهای یکی از ترسهایت را کنار بگذاری؟ چطور این کار را انجام دادی؟
- ترسیدن چه ضررها و چه فایدههایی دارد؟ (میتوانید با یکدیگر جدول درست کنید.)
- آیا میتوانی ترسهایی که به نظرت خندهدار میرسند نام ببری؟
- ترس به نظر تو چه رنگی است؟
- وقتی میترسی چه شکلی میشوی؟
- معمولاً وقتی میترسیم چه تغییراتی در بدنمان رخ میدهد؟
- تاحالا شده کاری را امتحان نکرده باشی اما از آن بترسی؟
2. تصویرگر کتاب در نشان دادن ترس جانوران از تکنیک بزرگنمایی استفاده کرده است و همین باعث شده ترس آنها برای مخاطب بامزه شود. معنای بزرگنمایی را به کودک بگویید و از او بخواهید اگر دوست دارد ترس خود را با بزرگنمایی نقاشی کند.
3. عروسک انگشتی یا ماسک شخصیتها را درست کرده و نمایش داستان را اجرا کنید.
4. خواندن این کتاب، بهانهی خوبی است که همراه کودکمان به استخر برویم و اوقات خوشی سپری کنیم.
5. میتوانید به همراه کودک دربارهی جانورانی که در کتاب حضور دارند پژوهش کنید و پوستر بسازید یا انیمیشنهایی با چنین شخصیتهایی ببینید.