تحلیل و نقد کتاب کودک و نوجوان
در این بخش از کتابک به تحلیل و نقد کتابهای کودک و نوجوان میپردازیم. در تحلیل و نقد کتابهای کودک و نوجوان باید به متن کتاب، ترجمه، تصویرگری، تناسب محتوا با گروه سنی، قطع و کیفیت چاپ توجه کرد. هر کدام از این موارد بر کیفیت کتاب تاثیرگذار هستند.
هر کتاب میتواند لایههای مختلفی از مفاهیم و آموزشها را در بر داشته باشد. در تحلیل کتابها، به این مفاهیم و آموزشها که به صورت غیرمستقیم به کودک یا نوجوان منتقل میشوند، اشاره میکنیم. موضوعاتی از قبیل دوستی، مقابله با ترس، غلبه بر خشم، اعتمادبهنفس، حفظ محیط زیست و... مفاهیمی هستند که میتوانیم در قالب کتاب به کودکان آموزش دهیم.
در این صفحه تحلیل و نقد بعضی از کتابهای کودک و نوجوان را برای شما آوردهایم تا با مطالعهی آنها، تخصصیتر به ادبیات کودک و نوجوان بپردازید.
تیلور پسر بچهای کوچک است که تصمیم میگیرد چیزی نو بسازد. اما زمانی که کارش تمام میشود و بسیار خوشحال است و به خودش افتخار میکند اتفاق بدی می افتد، سازه مخصوص او توسط عدهای پرنده خراب میشود. همه چیز زیر و رو میشود و تیلور غمگین در گوشهای کز میکند.
چهارشنبه, ۲۲ اسفند
«مراقبم باش!» قصه یوری و آقای اشنیپل است، و حتی ما. کتاب مال ماست و آقای اشنیپل درست وسط کتاب ما لمدادهاست. این آقا ظاهراً بلد نیست از کودکان مراقبت کند، اما بهخوبی میتواند چهارچوبهای یوری را که هیچ ایدهای برای بازی ندارد و هر نظری را خطرناک میداند، بشکند. حتی چهارچوب کتاب ما را هم. میخواهم بگویم «مراقبم باش!» داستان ما هم هست، ما و کتابمان و قوانینمان.
چهارشنبه, ۱۵ اسفند
خلاصه داستان:
پسری از تنهایی و تاریکی میترسد. او همیشه نگران است که گرگ سراغش بیاید. مادرش همیشه به او میگوید که گرگ به شهر و آپارتمان نمیآید و در جنگل است. اما این حرف پسر را راضی نمیکند. روزی مادر به او سیبزمینی سرخ کرده میدهد و از پسر میخواهد اگر گرگ به او هم سیبزمینی بدهد. پسر به اتاقش میرود و مشغول خوردن سیبزمینی میشود که صدایی از کمد لباس میآید که میگوید گرسنهاش است. گرگ بین لباسهاست و از پسر میخواهد که از او نترسد و فقط بهش سیبزمینی بدهد. پسر و گرگ با هم سیبزمینیخورند، بازی میکنند، نقاشی میکشند و گرگ برای پسر قصه میگوید و پسر در آرامش به خواب میرود.
چهارشنبه, ۸ اسفند
شخصیت از عناصر اساسی در ادبیات داستانی شمرده میشود. چرا که داستان بیحضور شخصیت مفهوم و معنا پیدا نمیکند. در سادهترین تعریف گفته میشود «افراد حاضر در داستان را شخصیت مینامند»۱
سه شنبه, ۷ اسفند
قسمت اول:
پوستههایی از درخت بخشنده
«شالون آلن سیلور استاین معروف به شل سیلوراستاین، شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در ایالت شیکاگو آمریکا به دنیا آمد. او در ابتدا برای کودکان نمینوشت. اما بنابه پیشنهاد یکی از دوستانش که خود نویسنده ادبیات کودکان بود، وارد این حیطه شد و نوشتن برای کودکان را آغاز کرد و به یکی از محبوبترین نویسندگان کودک بدل شد. او در برخی از کتابهای کودکان بهویژه در کارهای آغازینش، خود را عمو شلبی معرفی کرده است. او در ۱۰ می ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت»۱.
چهارشنبه, ۱ اسفند
قسمت سوم:
پوسته دوم: عشق مادرانه
بخشش بیچشمداشت درخت به پسرک در داستان «درخت بخشنده» را میتوان منطبق با تعریفی از «عشق مادرانه» دانست که «اریک فروم»۵ در کتاب «هنر عشق ورزیدن» به تبیین آن پرداخته است. فروم روال، داد و ستد در یک رابطه مبتنی بر عشق و دوست داشتن را نقد میکند و مینویسد: «عشق در درجه اول نثار کردن است، نه گرفتن»۶ از نظر فروم: «نثار کردن از دریافت کردن شیرینتر است، نه به سبب اینکه ما به محرومیتی تن در میدهیم، بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن، زنده بودن خود را احساس میکند»۷
سه شنبه, ۳۰ بهمن
خروج از محدودیت
پی تی کو ...پی تی کو... صدای آشنای دویدن اسب در قصههاست. اینکه این اسب سفید باشد یا سیاه، بلند باشد یا کوتاه، چاق باشد یا لاغر، خیلی تفاوت ندارد بلکه مهم کنشهای آن در داستان کودک است. پی تی کو...پی تی کو...۲سه داستان دارد که برای گروه سنی ب و ج نوشته شده است .
چهارشنبه, ۲۴ بهمن
مجموعه ششجلدی «من و برادرم» به رابطه خواهربرادریِ استلا و سام میپردازد. این کتابها داستانی نیستند. حادثه داستانی در این متنها رخنمیدهد، که بر محور آن فراز و فرود داشتهباشیم یا گرهافکنی و گرهگشایی. چون حادثه و گرهگشایی و گرهافکنی وجود ندارد، عمل و گفتوگوهای این دو شخصیت، و فضا و مکان و زمان، همه در یک سطح هستند. یعنی خط سیر بر مبنای منطق داستانی ندارند و همه همارزند. پس ما با داستان روبهرونیستیم (البته با کمی اغماض، در «شب بهخیر داداش» یا «آسمان و دریا کجا به هم میرسند» چرا.) اما ببینیم با چه ژانری سروکار داریم!
چهارشنبه, ۱۷ بهمن
داستان در مورد موشی است که یک روز لقمه چپ گرگی میشود. در شکم گرگ متوجه میشود که تنها نیست و گرگ قبلاً اردکی را نیز خورده و اردک مدتهاست آنجا زندگی میکند و به گفته خودش «زندگی خوبی دارد و خیال خورده شدن هم ندارد». اردک از زندگی در شکم گرگ احساس رضایت دارد و موش هم تصمیم میگیرد آنجا زندگی کند. آنها با هم زندگی خوبی داشتند؛ غذا درست میکردند، شادی میکردند و حرف میزدند.
چهارشنبه, ۱۰ بهمن
خلاصه داستان و معرفی کتاب به آب نزدیک نشو دخترم
لینک خرید کتاب به آب نزدیک نشو دخترم
دوشنبه, ۱ بهمن
دیگری از نگاه دیگر؛ سه نگاه در الان نه برنارد! (حالا نه، بچه!)
و نگاهی به ترجمه فارسی در مقایسه با متن اصلی
برنارد پسر کوچولوی است که پدر و مادرش آنقدر گرفتار کارهای روزمرهاند که از توجه به او غافل ماندهاند. برنارد سخت تلاش میکند تا توجه آن را به خود جلب کند.
دوشنبه, ۲۴ دی
همزمان با خوانش داستان «هفت اسب، هفت رنگ» در موسسه رنگین کمان سپید، آنرا در گروه پژوهش انجمن دوستداران ادبیات کودک هم جمعخوانی کردیم و مفصلاً درباره آن صحبت نمودیم و قرار شد هریک داستانی بر این مضمون بنویسند.
دوشنبه, ۱۷ دی
خلاصه داستان بنی و پستانک:
بنی، خوک کوچک، صاحب یک برادر شده بود. مادر برای آرام کردن برادر بنی به او پستانک میدهد، بنی هم پستانک میخواهد اما مادر به او یادآوری میکند که دیگر برای پستانک خوردن بزرگ شده است.
دوشنبه, ۱۰ دی
خلاصه داستان سفر به سرزمین وحشیها:
شبی پسرک لباس گرگیاش را میپوشد و شروع به شیطنت میکند. آنقدر که مادرش با لفظ «وحشی» او را خطاب میکند و او بدون شام به رختخواب فرستاده میشود.
دوشنبه, ۳ دی
خلاصهی داستان:
کودکی با خمیر بازی میکند. با خمیرش داستانهای کتاب درسی را میسازد؛ خرگوش و لاکپشت و زاغکی قالب پنیری دید. تا اینکه یکروز خمیرش به شکل زرافه ای درمیآید.
دوشنبه, ۲۶ آذر
خلاصه داستان اما فردیناند این کار را نکرد:
در اسپانیا گوسالهای به نام فردیناند زندگی میکرد که دوست نداشت مثل گوسالههای دیگر بجنگد. او فقط میخواست زیر سایهی درخت بلوط بنشیند و گلها را ببوید.
دوشنبه, ۱۹ آذر
کتاب « هفت اسب هفت رنگ » اثر محمدهادی محمدی با تصویرگری نوشین صفاخو، داستان دخترکی است که بِریس پوشیده و دچار معلولیت حرکتی است. اما این موضوع به هیچ عنوان در متن ذکر نشده و فقط در تصاویر مشاهده میشود. در تصویری که اوایل کتاب مصور شده است، تعدادی قرص و شربت بر روی میز کوچک کنار تخت و ویلچری در گوشه اتاق مشاهده میشود.
یکشنبه, ۲۲ مهر
غزل برهانی در یادداشتی نگاهی داشته به کتاب «هفت اسب هفت رنگ» اثر محمدهادی محمدی که با تصویرگری نوشین صفاخو از سوی انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شده است.
داستان فانتزی «هفت اسب هفت رنگ» داستان خیال است و رنگ و زایش؛ و بازی اعداد و کلمات. در این داستان مؤلف، نشانههای اسطورهای کلاسیک را با نگاهی مدرن به معنا کشانده است. هر کلمه و هر عدد در داستان حکایتی دارد. بیشک انتخاب عدد هفت هم در این داستان از رمز و رازی خبر میدهد.
سه شنبه, ۳ مهر
پیشدرآمدی از محمدهادی محمدی بر کتاب فانتزی «سیاسیا در شهر مارمولکها» اثر سید امین حسینیون به مناسبت بازچاپ این اثر، با نگاهی بر وضعیت کنونی ادبیات کودکان در ایران
یکشنبه, ۲۶ آذر
آنچه میخوانید یادداشتی از مهدی رجبی، نویسنده کودک و نوجوان بر کتاب «زیبا صدایم کن» نوشتهی فرهاد حسن زاده است که در نشریه دوچرخه نیز به چاپ رسیده است.
دوشنبه, ۸ آبان