تحلیل و نقد کتاب درخت بخشنده، بخش نخست

قسمت اول:

پوسته‌هایی از درخت بخشنده

«شالون آلن سیلور استاین معروف به شل سیلوراستاین، شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در ایالت شیکاگو آمریکا به دنیا آمد. او در ابتدا برای کودکان نمی‌نوشت. اما بنابه پیشنهاد یکی از دوستانش که خود نویسنده ادبیات کودکان بود، وارد این حیطه شد و نوشتن برای کودکان را آغاز کرد و به یکی از محبوب‌ترین نویسندگان کودک بدل شد. او در برخی از کتاب‌های کودکان به‌ویژه در کارهای آغازینش، خود را عمو شلبی معرفی کرده است. او در ۱۰ می ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت»۱.

عمو شلبی نویسنده‌ای‌ست نوآور و ژرف‌اندیش که با زبانی طنز و سبکی منحصربه فرد، موضوعاتی کش‌دار و چندلایه را مطرح می‌کند. وحدت پیرامون یک برداشت واحد از آثار او، کاری است به غایت دشوار. او خود نیز به این مسئله واقف بود. چندان که در مورد یکی از کاریکاتورهایش که با برداشت‌هایی متنوع مواجه شده بود، گفت: «تو کاری را ساده انجام می‌دهی و همه شروع می‌کنند به معانی عمیق از آن در آوردن».

علاوه بر این ویژگی، برخی از آثار سیلور استاین دارای گستره وسیع مخاطب هستند. به‌طوری‌که نمی‌توان برای این دسته از آثار او مخاطبی با سن ویژه در نظر گرفت. چنین آثاری تحت عنوان‌هایی چون: «بینابین‌نویسی»، «ادبیات مرزی» یا «ادبیات همه‌سالان» دسته‌بندی و تعریف می‌شوند.۲

تحلیل و نقد کتاب درخت بخشنده، بخش نخست

لینک خرید کتاب درخت بخشنده

داستان «درخت بخشنده» از جمله آثاری‌ست که دارای ویژگی‌های یاد شده است:

داستان «درخت بخشنده» حکایت‌گر یک ارتباط بین دو شخصیت داستانی است. ارتباط بین یک پسرک و یک درخت. این ارتباط در ظرف زمانی یک عمر متعارف انسانی، روایت می‌شود. داستان از مواجهه کودک با درخت آغاز می‌شود و به مواجهه یک مرد مسن با کنده پیر به جا مانده از درخت، خاتمه می‌یابد. به‌رغم این تحول اما نام شخصیت داستانی در طول داستان همچنان «پسرک» باقی می‌ماند.

این موضوع یک عامل تعلیق بین ادبیات کودک و بزرگسال است.

علاوه بر این ساختار کوتاه داستان، تصویری بودن آن، فانتزی بودن آن و جان‌بخشی به شخصیت نباتی (سخن گفتن درخت) از ویژگی‌هایی هستند که «درخت بخشنده» را در حوزه ادبیات کودک شاخص می‌کند. چندان‌که «رضی هیرمندی» -مترجمی که بسیاری از آثار سیلور استاین را به فارسی ترجمه کرده است- می‌نویسد: «نام سیلور استاین در مقام نویسنده کودکان با انتشار درخت بخشنده (۱۹۶۴ میلادی) بر سر زبان‌ها افتاد»۳

اما با وجود این ادله‌ها، موضوع داستان و مخصوصاً چندلایه و کشدار بودن آن، این اثر را به سمت ادبیات بزرگسال سوق می‌دهد. چرا که «درخت بخشنده» اثری با چند پوسته است.

قسمت دوم:

پوسته نخست: کودک و محیط زیست

داستان «درخت بخشنده» از این قرار است که روزی روزگاری درختی بود که پسر کوچکی را دوست داشت. پسرک هر روز می‌آید و به نوعی از بخشش و سخاوت درخت بهره‌مند می‌شود. با برگ‌هایش برای خود تاج درست می‌کند. از تنه درخت بالا می‌رود. با شاخه‌های درخت تاب بازی می‌کند. از سیب درخت می‌خورد و زیر سایه‌اش می‌خوابد. اما با بزرگ شدن پسرک، از انس او با درخت کاسته می‌شود، بی‌آنکه سخاوت و بخشندگی درخت کاستی گرفته باشد. پسرک به دنبال سرگرمی جدید و خرید است. اما پول کافی ندارد. درخت اجازه می‌دهد تا پسرک با فروش سیب‌هایش پولدار شود. چندی بعد پسرک برای ساخت خانه، نیاز به چوب درخت پیدا می‌کند.

درخت شاخه‌هایش را در اختیار او قرار می‌دهد...

این روند ادامه می‌یابد تا این‌که درخت چیزی برای بخشیدن ندارد جز کنده‌ای برای نشستن پسرکی که فرسوده و رنجور است.

اغلب تحلیل‌هایی که از درخت بخشنده در حوزه ادبیات کودک به عمل آمده است، درخت را در نماد «طبیعت» در نظر گرفته‌اند و از این زاویه به ارتباط پسرک (فرد انسانی) با درخت (طبیعت) پرداخته‌اند و به تحلیل سویه‌ای محیط زیستی و یا فلسفی داده‌اند.۴ مبنای این تحلیل‌ها، دو ویژگی شخصیت‌های داستانی در درخت بخشنده است: درخت با ویژگی بخشش و پسرک با ویژگی ستاندن.

بدین ترتیب سویه‌های تحلیل به نقد رفتار با محیط زیست یا مصرف‌زدگی و پدیده از خود بیگانگی (الیناسیون) انسان گرایش پیدا کرده است.

از این زاویه نگاه، «درخت بخشنده» در حوزه ادبیات کودک بدل به یک اثر حاشیه‌دار شده است. ایثارگری درخت و سوءاستفاده پسرک دوگانه‌ای‌ست که این حاشیه حول آن شکل گرفته است. چرا که حاصل دوگانه‌سازی بین «بخشش» و «ستاندن»، در پایان داستان مبهم است. اگرچه به تصریح متن، درخت خوشحال است، اما با این قید نیز روبه‌رو هستیم که: «نه خیلی زیاد».

از طرفی این پرسش مطرح است که: «حاصل بخشش درخت برای پسرک چه بوده است؟» در این‌جا نیز ابهام وجود دارد. متن در این‌باره ساکت است. تصویر نیز –دست‌کم در یک برداشت- حکایت‌گر خوشحالی پسرک نیست. او در پایان داستان در هیبتی مغموم و فرتوت بر کنده درخت نشسته است. بنابراین «درخت بخشند» از پایانی خوش برخوردار نیست.

علاوه بر موارد یاد شده، در این تحلیل بسیاری از مولفه‌های داستان چه در متن و چه در تصاویر، مغفول نهاده شده‌اند. مولفه‌هایی که تناسبی با تحلیل محیط زیستی داستان ندارند. روند رشد پسرک در طول داستان با المان‌های تصویری مربوط به این رشد، از این دست است.

شاید برای تحلیل در عرصه ادبیات کودک، چاره‌ای جز این نوع تحلیل‌ها نباشد. اما چند لایگی اثر این اجازه را می‌دهد که سراغ تحلیل‌هایی از جنس دیگر نیز رفت.

حال که درخت، بخشنده است، می‌توان دغدغه‌های محیط زیستی و فلسفی را موقتاً کنار نهاد و پوسته‌های دیگری نیز از آن برگرفت.

پاورقی: 

[۱] - پدید آورندگان ادبیات کودک از غرب تا شرق-دکتر مریم جلالی-انتشارات آرون-۱۳۹۷-صفحه ۱۴۳

[۲] - رجوع کنید به مقاله «سیلور استاین: فراسوی مرزها و معناها» - نوشته شهرام اقبال زاده-منتقد ادبی و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان-روزنامه اعتماد (۹۲/۱۲/۱۱)

[۳] - در مقدمه کتاب «مجموعه داستان‌های شل سیلور استاین» - ترجمه رضی خدادادی (هیرمندی)-نشر هستان-تهران-۱۳۸۸

[۴] - رجوع کنید به معرفی داستان درخت بخشنده در سایت کتابک و نوشتارهایی از ژاله فروهر و سحر سلطانی و توماس وارتنبرگ

تحلیل و نقد کتاب درخت بخشنده، بخش دوم

نویسنده
یاشار هدایی
Submitted by admin on