بیتوجهی به ترجمه ادبیات کودک کشورهای همجوار
غلامرضا امامی در نشست «ترجمه ادبیات کودک و نوجوان گذشته، حال و آینده» گفت: در ادبیات کودک و نوجوان سه عنصر بازی، شادی و لذت اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل آثار ترجمه در کشورمان مورد توجه قرار گرفته است.
به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان، نشست «ترجمه ادبیات کودک و نوجوان گذشته، حال و آینده» با حضور غلامرضا امامی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات کودک، عصر دوشنبه (۱۷ تیرماه ۱۳۹۸) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
غلامرضا امامی در این مراسم به دوران کودکیاش اشاره کرد و گفت: از دوران کودکی همیشه به سه کلمه مادر، مهر و ماه عشق ورزیدهام و از سه کلمه جور، جهل و جنگ منتفر بودم. به نظر من کار ادبیات کودکان هم نبردی است با جور و جهل و جنگ و عشقی است به مهر و ماه و مادر. در ادبیات کودک و نوجوان به هیچ وجه هیچ مرز زمانی، مکانی، اندیشه و ایدئولوژیک وجود ندارد و فقط انسان و یگانگی انسان مطرح است.
این نویسنده و مترجم با بیان اینکه ادبیات کودک و نوجوان هیچ دیواری را نمیشناسد، افزود: وقتی قصههای زیبای هانس کریستین اندرسن و جانی روداری را بشنویم فکر میکنیم در فضایی در اطراف ما رخ داده است، چون همین ویژگیها را دارد. کار عشق، ساختن و کار جنگ، نفرت و جنگ نابودی است و کار ادبیات کودکان و نوجوانان هم ساختن در همه زمانها و همه مکانهاست.
امامی در ادامه به بحث ترجمه در ایران اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب مشروطه در ایران انسان اصلاً ارزشی نداشت چه برسد به کودکان و نوجوانان. مردم رعیت بودند و طبیعتاً سوادی هم نبود که قصه و داستانی برای کودکان ترجمه شود و سواد در اختیار درباریان و روحانیان بود و اندکی از مردم باسواد بودند، به همین دلیل ترجمه هم وارد ادبیات و فرهنگ ما نشد و غالباً برای بچهها قصههای شفاهی میگفتند. در تحقیقی که سالها پیش انجام دادم در سال ۱۳۱۰ در مجله «افسانه» قصهای از آنتوان چخوف برای کودکان ترجمه شد. در زمان قاجاریه فقط یک قصه میبینیم که برای کودکان و نوجوانان نشر یافته به نام «اخلاق مصور» از صنیعالسلطنه که ترجمهای است از قصههای لافانته.
بعد از گذشت زمان و انقلاب مشروطیت که انسان ارزش مییابد به بچهها هم توجه میشود. بعد از سال ۱۳۲۰ تا حدی به ترجمه ادبیات کودک و نوجوان پرداخته میشود و بعد از دهه سی اوج میگیرد. در این کار بیشک انتشارات امیرکبیر با انتشار کتابهایی مانند «گردونه تاریخ»، «قصههای اندرسن»، «افسانههای گریم» و «کتابهای گریم» پیشگام است. همینطور که ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما بر قصههای شفاهی پایهریزی شده در غرب هم همینطور بوده است.
امامی، شادی و بازی را از جمله نیازهای کودکان در همه جای دنیا برشمرد و گفت: حتماً جنایتکاران تاریخ در بچگی بازی و شادی نکردهاند و در هر هنرمند بزرگی جوهری از کودک وجود دارد. و در تمام کودکان شادی وجود دارد. شادی و بازی را از بچهها نگیریم. با گسترش بازیهای کامپیوتری بچهها در خود فرو رفتهاند و شادی و بازی ندارند. درحالیکه در ادبیات کودک و نوجوان سه عنصر بازی و شادی و لذت اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل آثار ترجمه مورد توجه قرار گرفته است.
وی در ادامه به مجلات مختلفی مانند مجلات پیک و ... اشاره کرد که داستانهای ترجمه برای کودکان و نوجوانان در زمان قبل از انقلاب در آنها چاپ میشد و سپس به کارهایی که در کانون پرورش فکری در این زمینه انجام شده پرداخت و گفت: ما در کانون کوشیدیم که شاهکارهای ادبیات کودک و نوجوان را ترجمه کنیم که نسل جوان ما با دنیا آشنا شوند مانند «هوگو و ژوزفین»، «بابای شب» و «خواهران غریب» که قبل از انقلاب منتشر شد.
ایرادهایی در ترجمههای مترجمان نامدار از «شازده کوچولو» وجود دارد
امامی همچنین به کتاب معروف «شازده کوچولو» اشاره کرد و گفت: این کتاب بسیار درخشید و دنیاهای تازهای را برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان گشود. با ترجمههای درخشان محمد قاضی و احمد شاملو و ۲۴ ترجمه گوناگون دیگر مانند عبدالحسن شریفی. من تحقیق زیادی درباره این کتاب نکردم اما یکی از دوستانم که تحقیقات زیادی درباره این کتاب کرده و کتابش هم چاپ شده معتقد است که ایرادهایی در ترجمه «شازده کوچولو» وجود دارد، حتی در ترجمههای استادان بزرگ.
وی درباره کتاب «پینوکیو» نیز توضیح داد: این کتاب دنیای زیبای جهانی را به روی کودکان و نوجوانان باز کرده و به بیش از یکصد زبان ترجمه شده و فیلمها و انیمیشنهای زیادی از آن ساخته شده است و من برای نخستین بار این کتاب را از زبان ایتالیایی به فارسی برگرداندم. در همان زمان سایر ترجمههایی که از نسخه انگلیسی این کتاب به فارسی انجام شده بود را نیز ملاحظه کردم و متاسفانه باید بگویم بسیاری از این ترجمهها خوب نیستند و ایراداتی دارند و توصیه من این است که در ادبیات کودک و نوجوان، کتاب باید از زبان اصلی ترجمه شود نه اینکه نسخههای ترجمه شده آن را ترجمه کنند.
این مترجم کتابهای کودک و نوجوان افزود: کار دیگری که در حوزه ترجمه انجام دادم، ترجمه آثاری از جانی روداری یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات کودک و نوجوان، از زبان ایتالیایی به فارسی است. البته پیش از من هم دو کتاب از این نویسنده به فارسی ترجمه شده بود که ایرادها و اشکالاتی در آنها وجود دارد.
در ترجمههایی که در گذشته انجام میشد در ویراستاری اثر و سازگاری با فرهنگ ایرانی دقت میشد، اما امروزه کمتر توجهی به این موضوعات میشود و کتابها بدون ویرایش منتشر میشود. علاوه براین شاهد شکستهنویسی به لهجه تهرانی در کتابهای کودک هستیم درحالیکه در کتابهای کودک و نوجوان نباید از شکستهنویسی استفاده شود و ناشران هم توجهی به این موضوع نمیکنند.
بیتوجهی به ترجمه ادبیات کودک کشورهای همجوار
از سویی دیگر متاسفانه در ادبیات کودک و نوجوان به ادبیات کشورهای همجوار توجه نمیشود، ادبیات کودک و نوجوان کرد، فلسطین، ترکیه و عرب محشر است. بچه ایرانی با یک قصهنویس کرد یا عرب بیشتر ارتباط برقرار میکنند تا داستان در فضایی نامانوستر مانند کشورهای سوییس و سوئد روایت شود.
مساله دیگر رواج استفاده از اینترنت و فضای مجازی است. نمیتوانیم به بچهها بگوییم از کامپیوتر دست بردارند فقط میتوانیم به آنها کتابهای خوب پیشنهاد دهیم تا به مطالعه علاقهمند شوند.
یگانگی و برابری انسانها را به بچهها بیاموزیم
من نمیدانم در آینده چه میشود اما اعتقاد دارم با گسترش فضاهای مجازی، با اینکه ارتباط بیشتر شده اما عدم ارتباطات انسانی هم ایجاد شده و میزان آن کم شده است و در این راستا پیشنهاد میکنم در آینده دستاندرکاران ادبیات کودک بیشتر به امروز ایران و مادر طبیعت توجه داشته باشند و ترجمههایی درباره محیط زیست منتشر کنند و به بچهها بیاموزند طبیعت را آلوده نکنند. همچنین کتابهایی درباره یگانگی انسانها منتشر شود و به بچهها آموزش داده شود که همه انسانها با هر رنگ پوست و هر قومیت و زبانی با هم برابرند.