هنر بخشی از زندگی همهی ماست و به آن نیازمندیم. لذت شنیدن نوایی آرامبخش تماشای فیلمی که انگار بخشی از حرفهای ناگفتهمان را میگوید، شنیدن ترانهای که به جای ما و از زبان ما صحبت میکند و یا خواندن کتابی که ساعتها درگیرمان میکند، لذتهایی هستند که با خیلی از لذتهای دیگر قابل قیاس نیستند.
-
مرور چند دلیل برای ضرورت ایجاد علاقه در کودکان به هنر
پژوهشگران معتقدند، کودکان باید از سن کم با هنر آشنا شوند تا بتوانند اولا از لذت ناشی از علاقه به مهارتی هنری بهرهمند شوند ودر ثانی بتوانند آن چه را که گاهی نمیتوانند با کلام معمولی بیان کنند، با زبان هنر بگویند. آن چه در پی آورده میشود، دلایلی برای ضرورت آموزش هنر به کودکان است.
هنر، نماد بیرونی نیازها، احساسات، غمها و شادیهای انسان است و به همین دلیل یکی از راههای تخلیهی روحی – روانی است. بدون این مهارت، انتقال احساسات به خوبی صورت نمیگیرد.
هنر، راهی برای بازیافتن آرامش روحی و جسمی است.
هنروسیلهای برای برقراری ارتباط دنیای بیرونی ودرونی انسان است. تسلط نداشتن به هنر، امکان برقراری ارتباط با دنیای درونی و بیرونی فرد را دشوار و گاهی غیر ممکن میکند. کودکی که نتواند با زبان هنر با دنیای اطرافش مرتبط شود، رشد شخصیتیاش دچار اختلال میشود.
هنر راهی برای آرام کردن طغیانهای روحی – روانی است. یکی از دلایل درون گرایی یا حالتهای عصبی بسیاری از کودکان ناتوانی در آرام کردن طغیانهای روحی – روانی است که هنر یکی از آن راهکارهاست.
فراگیری هنر، بهترین راه برای ارتقای مهارت تشخیص، آموزش بهتر مفاهیم آموزشی و تعلیم و تربیتی، ترغیب دانش آموزان به فراگیری بهتر است.
شروع و خاتمهی یک کار هنری، فرایند انجام هر کار از ابتدا تا انتها را به دانش آموزان میآموزد؛ علاوه بر این که پی گیری و تلاش برای رسیدن به هدف را به آنها یاد میدهد.
انجام هر فعالیت هنری به ویژه به صورت گروهی، حس استقلال و مشارکت را به طور هم زمان به کودک میآموزد.
انجام هر فعالیت هنری به کودک اجازه میدهد، مهارتهای حسی و حرکتیاش را هماهنگ کند.
هنر به کودک میآموزد چه طور از محفوظات ذهنی، دیدهها و تخیلات خود به طور هم زمان برای خلق یک اثر استفاده کند.
سرعت فراگیری و به خاطر سپاری کودکانی که به هنری مسلط هستند، تا سه برابر کودکان هم سنشان گزارش شده است.
با انجام هر فعالیت هنری، کودک آن چه را که آموخته و در ذهن دارد، تصحیح میکند. مثل زمانی که چیزی را نقاشی میکند، با تصحیح اشتباهات، آموختههای پیشین نیز تصحیح میشوند.
نیاز به تمرین و تکرار برای فراگیری مهارتی، یکی دیگر از جنبههای مثبت فراگیری هنر است.
کودک با انجام فعالیت هنری، بین مفاهیم تئوری و عملی پیوند برقرار میکند.
هنر به کودک میآموزد، برای فراگیری درست هر مهارتی، باید مراحلی مثل آموزش، فراگیری، خطا و آزمون، تجربه کردن، تصحیح اشتباهها، ناامیدی و مبارزه با مشکلات ودر نهایت خلاقیت و شکوفایی را طی کند.
کودک با انجام هر فعالیت هنری، مهارت تجزیه و تحلیل ارزیابی و نتیجه گیری را میآموزد. و در نهایت، هر کودک (با ضریب هوشی طبیعی) برای فراگیری حداقل یک مهارت هنری تا مرحلهای عالی استعداد کافی دارد