عادت کتاب خوانی؛ کی و کجا شکل می‌گیرد

اصل‌های پذیرفته شده و یا جمله‌های قصاری هست که هر بار صحبت از کتاب می‌شود آن‌ها را بیان می‌کنند. مثل این‌که « کتاب‌خوانی بسیار مفید است» کتاب موجب پیشرفت علمی، فرهنگی و اجتماعی می‌شود.

کتاب‌خوانی اندیشه انسان را گسترش داده، احتمال موفقیت او را در جامعه بالا می‌برد و... » این مطلب به جای خود بسیار خوب است و باید مورد تاکید قرار گیرد ولی گمان نمی‌کنیم در مورد این مطالب نیازی به توضیح و تفسیر زیاد باشد. من مایلم بیشتر در مورد کتاب‌خوانی در جامعه صحبت کنم. درباره‌ی زمینی که باید بذر کتاب‌خوانی را در آن بکاریم.

آغاز کتاب خواندن در کجا شکل می‌گیرد؟ برای خیلی‌ها در مدرسه اما آیا کتاب درسی خواندن واقعاً کتاب خواندن است؟ من این دو را از هم جدا می‌کنم. کتاب‌درسی را ابزار پیشرفت کم‌دوام می‌دانم ولی کتابی را که تأثیرگذار باشد، روی ذهن و روی خلاقیت و روی نظام ارتباطی و اندیشگی اثر جدی داشته باشد و در شخصیت انسان نفوذ کنند و شخص نه از سر اجبار با روزمرگی و گرفتن نمره، بلکه داوطلبانه به سوی آن میرود، عامل پیشرفت مدام می‌دانم. این نوع از کتاب‌خوانی را باید پایه‌ی خواندن به حساب آورد اما پایه‌ی خواندن را در چه مرحله‌ی سنی و در کجا باید گذاشت؟ در خانواده و پیش از دبستان.

خانواده؛ نقطه آغاز کتاب ‌خوانی

آری خانواده همان زمین مناسبی است که باید بذر کتاب‌خوانی را در آن کاشت. خانواده، مهد تربیت کودک، نخستین و مناسب‌ترین جایی است که کتاب‌خوانی را به‌صورت یک عادت در شخصیت کودک جای می‌دهد. بدیهی است منظور از کتاب‌خوانی کودک، این نیست که او ابتدا با سواد شود و سپس کتاب بخواند، عشق به خواندن در ارتباط میان اعضای خانواده پیدا می‌شود. این یک پدیده‌ی ارتباطی است. من تمایل به کتاب و خواندن را در کنار ارتباط کشف کردم. مادرم برایم کتاب می‌خواند، می‌دیدیم پدرم کتاب می‌خواند و گاهی با هم می‌خواندیم.

همین جا می‌خواهم تاکید کنم که خواندن برای کودک یکی از اساسی‌ترین روش‌های تربیتی و در عین حال شکل‌دهنده به عادت کتاب‌خوانی است که می‌توان تا سال‌های سال از آن بهره‌مند شد. این تصور نادرستی است که فقط قبل از باسوادشدن کودک باید با او کتاب خواند. کتاب خوب و ادبیات مرز سنی نمی‌شناسد. شاید از جهاتی گروه‌خوانی کتاب در خانواده در سن‌های بالاتر ضروری‌تر باشد این روشی مطمئن، سالم و کارآمد برای ایجاد ارتباط ایجاد تفاهم و اصلاح اندیشه‌ها و آموزش بسیاری از نکات اجتماعی است خیلی از بحث‌ها را که نمی‌شود به‌طور مستقیم مطرح کرد، از طریق گروه‌خوانی می‌توان به‌راحتی با کودکان و نوجوانان در میان گذاشت و گروه‌خوانی موجب انسجام خانواده و ایجاد محبت بین اعضای آن می‌شود.

کتاب‌خوانی را نباید کاری دشوار و پرهزینه و وقت‌گیر قلمداد کرد، باید آن را به‌سادگی و در‌عین‌حال با توجه و انتخاب خوب، انجام داد. تصور کنید گروه‌خوانی افسانه‌ی عمونوروز (گردآوری مرحوم صبحی) در آغاز سال‌نو در خانواده چقدر نشاط آور خواهد بود و در‌عین‌حال هر کس می‌تواند از آن اثر احساس مناسبی به‌دست‌بیاورد.

بستر خواندن را باید در خانواده ببینیم، با خانواده‌ها کار کنیم، کتاب‌هایی را پدید آوریم که وقتی فرزندی روی زانوی مادر نشسته، بتوانند با هم بخوانند باید به‌طور پیوسته، بارها و بارها با خانواده‌ها مطرح شود که کتاب خواندن، قصه گفتن و بحث‌های جمعی درباره‌ی کتاب، مشارکت سازنده را به کودکان می‌آموزد و از نظر ارتقای قابلیت‌های زبانی، تفکر، استدلال، اطلاعات و همچنین محبت و احساس مسئولیت بسیار کارساز است.

دو سال پیش از طرف یونسکو سال جهانی خانواده اعلام شد کشور ما باتوجه به جایگاه خانواده در فرهنگ ایرانی، حرف‌هایی در این زمینه داشت شورای کتاب کودک، هم خواندن با خانواده را مطرح کرد. ولی از آنجا که شورا تنها نقش پژوهشی دارد، فقط توانست توصیه‌هایی بکند در زمینه‌ی اجرایی، سازمان‌های دیگری می‌توانند و باید ایفای نقش کنند. ما باید بکوشیم خانواده‌ها نسبت به اهمیت کتاب‌خوانی، آگاهی پیدا کنند و ارزش این عمل را بشناسند. زیرا تا ارزش یک کار شناخته نشود، جایی در زندگی مردم پیدا نمی‌کند.

با توجه به جایگاه خانواده در امر کتاب‌خوانی و ضرورت ایجاد عادت به آن از سن کودکی است که تجربه‌هایی مثل ایجاد «شورای کتاب کودک» اهمیت پیدا می‌کند.

شورای کتاب کودک، یک تجربه‌ی موفق

شورای کتاب کودک، تشکل داوطلبانه‌ی علاقه مندان به کتاب‌خوانی کودکان و نوجوانان است، سازمانی است که با سرمایه‌ی اندک افراد، بدون کمک دولتی و یا فراخوانی کمک انسان‌های مسئول و علاقه‌مند به کارهای فرهنگی و زندگی کودکان ایران، شکل گرفت و طی سال‌ها با کار داوطلبانه اعضاء توانسته است خدمات ارزنده‌ای به ادبیات کودکان و نوجوانان بکند.

کارهای پژوهشی، بحث‌ها و بررسی کتاب، تشویق نوجوانان به نوشتن و کارهایی از این دست که توسط شورا اجرا می‌شود. زمینه‌های فکری خوبی به پدید آورندگان کتاب کودک داده است. یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توان به آن اشاره کرد، تهیه فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان است. انجام چنین کار عظیمی که مشابه آن در کارهای دولتی مستلزم سازمانی بسیار بزرگ است. توسط جمع علاقه مندی که به‌صورت داوطلب کار می‌کنند، تحقق یافته است.

فضای فرهنگ نامه پر از تحرک است، شاید این فضای کوچک یکی از پرتحرک‌ترین مراکز فرهنگی کشور باشد. در آنجا پیش از مدرک، تخصص مطرح است من وقتی به دانشکده می‌روم، می‌گویم حیف که دانشگاه این قدر پر شور نیست کاش می‌شد دانشگاه هم به‌همین‌صورت علم پرور باشد. در شورا هر چه هست از روی علاقه و شوروشوق است. به‌همین‌دلیل خستگی جایی ندارد. جز ویراستاران و سایر همکارانی که تمام وقت در آنجا کار می‌کنند دیگران یعنی حدود ۹۰ درصد از نویسندگان و مدیران فرهنگ نامه، کارشان را به شورا اهدا می‌کنند.

طی سال‌ها فعالیت، کادر متخصص در همه‌ی زمینه‌های ادبیات کودکان و ویراستارانی خبره و کاردان در شورا ساخته شده و شورا در عمل به‌عنوان یک مرجع قابل‌اعتماد و عامل تأثیرگذار شناخته شده است. انجام چنین کارهای بزرگی بدون مدیریت لایق قابل تصور نیست. در هر جای مملکت که چنین کارهایی صورت می‌گیرد مدیران کاردان و دلسوز حضور فعال دارند. سرپرستی خانم توران میر هادی بسیار مهم است. ایشان علاوه بر مدیریت، همه زندگی و دارایی خود را در خدمت به این کار گذاشته‌اند.

باید تلاش کنیم که مثلث معلم، دانش آموز و کتابخانه در نظام آموزش و پرورش شکل بگیرد و کتابخانه به‌عنوان قلب مدرسه عمل کند و در آن جا نبض دانش اندوزی و تحقیق و خواندن به طور دائم بزند.

متأسفانه در شرایط کنونی ناشران هر اثری را که خلاق‌تر و نوتر باشد، دیرتر می‌پذیرند و هر چه را که شبیه کارهای پول ساز قبلی باشد، بهتر قبول می‌کنند و این مانع پیشرفت در کار نشر پویا ست.

طرح خورجین؛ یک تجربه دیگر

گفتیم برای گسترش کتاب‌خوانی باید زمینه را در خانواده فراهم ساخت. در این زمینه طرح‌های مختلفی پیشنهاد و اجرا شده است یکی از موفق‌ترین آن‌ها «طرح خورجین کتاب» است که توسط کتابخانه عمومی حسینه‌ ارشاد و با همکاری شورای کتاب کودک اجرا شد. ده خورجین هر کدام حاوی ده جلد کتاب برای ده خانواده که همدیگر را نمی‌شناختند، انتخاب شد کتاب‌ها به‌خوبی انتخاب شده بودند و هرکدام به جنبه‌ای از زندگی خانواده مربوط می‌شد هر یک از خانواده‌ها یک خورجین را به خانه می‌برد و ماه بعد در روز معین، همه در کتابخانه حسینه‌ ‌ارشاد جمع می‌شدند و خورجین‌ها رد و بدل می‌شد. در همان حال بحث و گفتگو درباره‌ی کتاب‌ها صورت می‌گرفت و خانواده‌ها بیشتر با همدیگر آشنا می‌شدند. در این روز معین خورجین‌ها عوض می‌شد. خانواده‌ای که خورجین شماره یک را برده بود، آن را پس‌می‌داد و مثلاً خورجین شماره ۳ را می‌گرفت و به همین ترتیب پس از ده ماه، هر یک از خانواده‌ها، همه کتاب‌های ده خورجین را (یعنی صد جلد کتاب) خوانده بودند.

نکته مهم در این طرح، داوطلبانه بودن آن بود. اطلاعیه‌ای در کتابخانه حسینیه ارشاد زده شد و خانواده‌هایی آمدند که علاقه‌مند و در جستجوی تجربه‌های تازه بودند. روزهای اول دیده می‌شد که برخی از خانواده‌ها به‌خاطر تفاوت‌های فرهنگی و رفتاری و مثلاً تفاوت در لباس و برخوردهای اجتماعی، به سختی همدیگر را می‌پذیرفتند ولی در ماه‌های آخر، آنها کاملاً با یکدیگر صمیمی شده بودند. هنوز هم هر کدام از آنها ویژگی‌های خود را داشت ولی علیرغم تفاوت‌ها به تفاهم بهتری رسیده بودند. این تجربه به ما نشان داد که با روش‌های ابتکاری می‌توان کتاب‌خوانی را رشد داد.علت موفقیت این طرح را باید در چند عامل جستجو کرد.

کتابداران و متخصصانی که طرح را اجرا می‌کردند، شخصیت‌هایی بودند که خوب انتخاب شده بودند هم به کار خود وارد بودند و هم به این طرح علاقه داشتند.

مجموع کتاب‌ها نیز خوب گلچین شده بود که خود ایجاد علاقه می‌کرد.

مشابه این طرح به‌طورآزمایشی هم اکنون در یک مدرسه برای همه دانش آموزان اجرا می‌شود. در این مورد هم نقش مدیر بسیار مهم است. به‌طور‌کلی در این گونه طرح‌ها، عامل اساسی همان مجری طرح است.

جمع‌بندی ما تا اینجا می‌تواند در این چند سطر خلاصه شود.

بستر کتاب‌خوانی را باید در خانواده سراغ گرفت. در عین حال رشد کتاب‌خوانی مستلزم برنامه‌ریزی برای اجرای طرح‌های مناسب در جامعه مورد نظر است. خلاقیت نیز باید در قالب برنامه‌های مدون ارائه شود و مجری این گونه طرح‌ها عامل موثر در موفقیت آن‌هاست.

نگارش کتاب و مدیریت نشر

علاوه بر طرح‌ها و برنامه‌هایی که می‌توان برای گسترش کتاب خوانی اجرا کرد، باید کتاب خوب به جامعه ارائه شود. به ویژه در مورد کودکان این امر حائز اهمیت بسیار است. دراین مورد لازم می‌دانم یادآوری کنم که برای کودکان، تألیف بسیار شیرین‌تراز ترجمه است ما به مجموعه کاملی نیاز داریم از تألیف و ترجمه، افسانه و داستان واقعی و کتاب‌های مذهبی و علمی و... همه باید به تناسب ارائه شوند. در حال حاضر در واقع هیچ برنامه‌ریزی صحیحی دراین باره وجود ندارد. ناشر ممکن است هرچه را نویسنده یا مترجم بیاورد بپذیرد یا رد کند. مهم‌ترین نکته در کار نشر و گسترش کتاب خوانی کشف تنوع و خلاقیت است. درحالی که متأسفانه در شرایط کنونی ناشران هر اثری را که خلاق‌تر و نوتر باشد، دیرتر می‌پذیرند و هرچه را که شبیه کارهای پول ساز قبلی باشد، بهتر قبول می‌کنند و این مانع پیشرفت در کار نشر پویا است.

در همه جای دنیا بنگاه‌های انتشاراتی معتبر، پدید آورندهی آثار و حتی فرهنگ ساز هستند. آنها سازماندهی می‌کنند که ویراستاری، تصویرگری و همه امور به بهترین نحو انجام شود و اغلب با برنامه‌ریزی و فعالیت هدفمند مجموعه‌های مختلفی را تدارک می‌بینند که خوانندهی کتاب را در انتظار دریافت کتاب‌های تازهتر قرار می‌دهد.

اکنون در کشور ما حوزه تصمیم گیری کتاب کودک وضع رضایت بخشی ندارد تصویرگر می‌خواهد موضوع خوب و جدید طراحی کند که بسیار کم پیدا می‌شود ابزار او گران و اغلب ناقص است. محدودیت‌های دیگری نیز به خاطر کمبود بحث‌های نظری و تجربه وجود دارد. در حالی که تصویرگر نیاز به شناخت و همچنین نیاز به رقابت دارد نمایشگاه‌های تصویرگران بعد از انقلاب در زمینه‌ی شناخت و ایجاد رقابت در عرصه‌ی تصویرگری نقش ارزنده‌ای ایفا کرده است. همچنین جا دارد از تجربه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در سال‌های گذشته به واسطه مدیریت هنری لایق خود منشاء اثر تحولات مبتنی بود، یاد کنیم.

در برنامه‌ریزی تولید کتاب کودک، واسطه‌ها و مدیران فرهنگی نقش مهمی دارند. برای مثال مرحوم ایرج جهانشاهی در انتشارات فاطمی وقتی مجموعه‌ی واژه را انتشار داد، بسیار موفق بود. او باعث شد که کارهای نو به سوی آن مجموعه سوق پیدا کند. وی پیش از آن در انتشار مجله‌های پیک درایت خود را در شناخت دنیای کودکان و نوجوانان نشان داده بود و برای اولین بار توانست به طورجدی به زبان قابل فهم و جذاب برای کودکان ایرانی مطالب علمی و اجتماعی را توضیح دهد. کارهایی که جهانشاهی در شکل گیری فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان کرد نیز بسیار ارزنده بود. او نمونه‌ای است که نشان می‌دهد نقش مدیر آگاه چقدر می‌تواند مهم باشد.

ما باید ده‌ها مدیر سازمانده در بین ناشران داشته باشیم که به واسطه آنها تیم‌های توانمندی از نویسندگان، مترجمان، تصویرگران، ویراستاران، و مشاوران فراهم آوریم با یک یا ده کتاب خوب نمی‌توانیم خلاء موجود را پر کنیم.

وقتی بخواهیم جوانان ما مثلا با ایران آشنا شوند، بهتر است به جای یکی، پنجاه اثر داشته باشیم اکنون آشکار است که برای شناساندن ایران به نوجوانان منابع مناسبی دراختیار نداریم. بررسی‌های ما در شورای کتاب کودک نشان می‌دهد که کارهای نو و ناب و حرکت‌های جدی سازمان یافته خیلی کم است.

در زمینه‌ی کتاب‌های دینی تعداد آثار ارائه شده بالا رفته است ولی کتاب‌های علمی ما هنوز ۹۸ درصد ترجمه هستند این یک فاجعه است. یعنی هیچ پژوهشگر ایرانی نمی‌تواند از ایران به مورچه نگاه کند، هیچ عکاس ایرانی نمی‌تواند از مورچه عکس بگیرد! برخی از ناشران و مسئولان فرهنگی خیال خود را آسوده می‌دارند که ما لازم نیست در این زمینه‌ها کار تازه‌ای انجام دهیم. زیرا دیگران قبلاً کار را انجام داده‌اند. در جائی که مستند به ایران و ایرانی بودن و بومی بودن و بیان ملموس و مبتنی بر تجربه ی نزدیک، تأثیر بسیار مهمی در فراگیری دارد. کودک و نوجوان ما باید یاد بگیرد که به پژوهش مستند ایرانی احترام بگذارد و عادت نکند که همیشه چشمش به دست دیگران باشد.

متأسفانه، پژوهشگرانی که بتوانند موجز و دقیق و صحیح و بدون ابهام بنویسند، خیلی کم داریم. به ویژه در زمینه مطالب علمی یعنی کسانی که بتوانند بنویسند و تنها مترجم نباشند ناچارم بار دیگر نگرانی خود را از نظام آموزشی و از دانشگاه‌ها ابراز کنم که چنین کسانی را تربیت نمی‌کنند. شاید باید مراکزی در خارج از دانشگاه‌ها به صورت آزادتر و با حضور افراد علاقه‌مند دانشگاهی و غیر دانشگاهی تأسیس شود که با حوصله، پیگیر این مسائل باشد تا پس از چند سال نتایج خوبی به بار آورد.

خلاصه می‌کنم برای انتشار کتاب‌های علمی مناسب نوجوانان باید پژوهشگران، دانسته‌های خود را به طور منظم و طبقه‌بندی شده بنویسند، ساده نویسان آن‌ها را ساده نویسی کنند، عکاسان و تصویرگران آن‌ها را تجسم بخشند و طراحان و صفحه آرایان آن‌ها را به بهترین نحو ارائه دهند. در آن صورت فعالیت چشمگیری در عرصه‌ی نشر پدید خواهد آمد.

ترویج فرهنگ کتاب خوانی

قبلاً گفته شد که خانواده نقش اساسی در گسترش کتاب خوانی دارد ولی خانواده به تنهایی نمی‌تواند کاری اساسی انجام دهد نظام پیرامون خانواده است که زمینه را به طور کلی فراهم می‌کند نمی‌خواهم به رسم معمول همه چیز را به گردن دولت بیاندازم. اما از طرفی نمی‌توان نقش نظام اجتماعی و اهرم‌های حکومتی را دراین امر نادیده گرفت.

همان گونه که اشاره شد یکی از عوامل مهم و ضروری برای توسعه کتاب خوانی وجود کتاب‌های متنوع و جذاب است تهیه فهرست‌های مناسب از کتاب‌های موجود برای نشان دادن منابع مختلف و راه دسترسی به کودکان و نوجوانان است و به وسیله‌ی این فهرست هاست که می‌توانیم خانواده‌ها را مطلع کنیم چه چیزهایی منتشر شده است.

- معرفی و تبلیغ کتاب‌های خوب و تشویق خانواده‌های به خرید آن

- حمایت مداوم عمومی از نشر البته این حمایت صرفاً به کمک‌های اقتصادی محدود نمیشود، بله مجموعه‌ی سیاست گذاری‌ها و برنامه‌هایی که راهگشا باشد مورد نظر است. به هر حال کار خوب ارائه دادن، امکانات می‌خواهد پس باید اهرم حمایت از یک طرف و اهرم تبلیغ از طرف دیگر به کمک ناشر بیاید.

آنچه در بالا به آن اشاره شد، کار ناشر نیست، بلکه باید مراکزی مثل شورای کتاب کودک یا کانون پرورش فکری و تشکل‌های مشابه، چنین کاری را انجام دهند. عملکرد شورا از سال ۱۳۴۲ که اولین فهرست را منتشر کرد، تا به امروز نشان می‌دهد که شورا توانسته است کم و بیش آثار نخبه را معرفی کند. اما آنچه مورد نظر من است، اشاعه وسیع‌تر است، مثلاً از طریق روزنامه‌ها.

چنانچه تمهیداتی که برشمردیم، به عمل آید، استقبال از کتاب و در نتیجه تیراژ بالا می‌رود. در حال حاضر تیراژ در کشور ما خیلی پایین است و در نتیجه اقتصاد نشر رونق ندارد، اما با این زمینه‌سازی‌ها علاوه بر دستیابی به هدف‌های فرهنگی، اقتصاد نشر نیز رونق می‌گیرد.

در کنار اقدامات فوق چند اقدام مهم نیز باید انجام شود که اینها به دولت و حاکمیت مربوط می‌شود.

-    توسعه کتابخانه‌های عمومی در سطح کشور

-    توسعه کتابخانه‌های مهدکودک‌ها و مدرسه‌ها و مراکز آموزشی

-    پشتیبانی صدا و سیما از طرح‌های گسترش کتاب خوانی

-    گسترش کتابخانه‌های عمومی و استفاده از کتابداران متخصص

 جامعه ما هنوز وارد فرهنگ خواندن نشده و اگر دولت و ناشران خصوصی و فرهنگ دوستان جامعه می‌خواهند وارد این فرهنگ بشوند، باید به افزایش کتابخانه‌های عمومی  که تعداد آنها به نسبت نیاز خیلی کم است، کمک شود. علاوه بر کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تهران شهرداری هم کتابخانه‌هایی در پارک‌ها و فرهنگسراها ایجاد کرده است.

ولی کتابخانه‌های عمومی علیرغم تلاش و کوشش کتابداران علاقه‌مند فاقد سازماندهی صحیح و خدمات کامل هستند این کتابخانه‌ها بیشتر به صورت نظام متمرکز اداره می‌شوند، چنین نظامی فقط از نظر خدمات فنی (مثل فهرست نویسی و... ) می‌تواند مفید باشد ولی در مجموع اگر به کتابخانه‌ها استقلال عمل داده شود خلاقیت مدیران ثمر بهتری خواهد داد. انجمن‌های کتابخانه‌ها نیز بیشتر یک تشکل تشریفاتی است و کار مردمی خود جوشی نیست این تفکر که مردم باید پول بدهند و دیگران بدون مشورت با آن مردم کارها را اداره کنند و تصمیم بگیرند، نادرست است.

یک انتقاد اساسی دیگر را نیز می‌توان در مورد کتابخانه‌های عمومی مطرح کرد و آن این که بر خلاف طبیعت این گونه فعالیت‌ها که با‌بخش وسیعی از مردم سرو کار دارد، دعوت از جامعه برای خدمات داوطلبانه، طراحی نشده است. خدمت فقط اهداء پول نیست. کتابخانه‌های عمومی ده‌ها سال است که به صورت ثابت و به دور از انعطاف و نوآوری بدون استفاده از استعداد سرشار علاقه مندان اداره می‌شود. مشکل دیگر این که از سال ۱۳۴۵ تاکنون هیچ متخصص اطلاع رسانی و کتابداری در رأس هیأت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور نبوده است. در حالی که روز به روز اهمیت تخصص بیشتر نمایان می‌شود.

کتابخانه‌های عمومی کانون‌هایی هستند که اگر خوب عمل کنند، خانواده‌ها و فرزندان‌شان به مطالعه روی می‌آورند. ولی متأسفانه در کتابخانه‌های عمومی عنایت جدی به مجموع اعضای خانواده دیده نمی‌شود.

در مورد کیفیت کار کتابخانه‌های شهرداری برای کودکان تحقیق جامعی صورت نگرفته یا من اطلاع ندارم. از فعالیت‌های کتابخانه در فرهنگسرای بهمن و فرهنگسرای خاوران احساس رضایت می‌کنم. ولی این بدان معنا نیست که هیچ کتابخانه دیگری در تهران مثال زدنی نباشد.

در میان کتابخانه‌های ایران تا آنجا که من اطلاع دارم، ارائه خدمات به همه‌ی افراد خانواده در کتابخانه‌ی حسینیه ارشاد یک نمونه مثال زدنی است و دلایل موفقیت آن عبارتند از: مدیریت تمام وقت و خلاق و پویا، کتابداران متخصص، گنجینه‌ی کتاب های خوب، فضای کافی، تأمین بودجه به روش مردمی و...

کتابخانه؛ قلب مدرسه

طبعاً دبستان و نظام آموزشی تأثیر چشمگیری در خانوده‌ها دارد. جامع تابع نظام آموزش و پرورش است. اگر کتاب خوانی و نظام کتابخانه در دبستان به خوبی سازماندهی شود و دانش آموزان به استفاده از آن عادت کنند، در سطح کل کشور و به طور فراگیر، عادت به کتاب خوانی پدید می‌آید. ما می‌بینیم در کشورهایی که پیشرفت کرده‌اند، معلم پس از درس در کلاس به دانش آموزان می‌گوید: «حالا برویم در کتابخانه ببینیم درباره‌ی درس امروز چه چیزی دارد» و‌بخش عمده‌ای از درس خواندن به کتابخانه کشیده می‌شود.

جایگاه کتابخانه در آموزش و پرورش ما مبهم است. باید تلاش کنیم که مثلث معلم، دانش آموز و کتابخانه در نظام آموزش و پرورش شکل بگیرد و کتابخانه به عنوان قلب مدرسه عمل کند که در آنجا نبض دانش اندوزی و تحقیق و خواندن به طوردائم بزند.

خانم قزل ایاغ که از کارشناسان صاحب نظر و علاقه مندان به گسترش کتاب خوانی کودکان و نوجوانان هستند، بارها گفته‌اند که کتاب‌های غیردرسی می‌توانند به نحو ساده و شیرین معلومات کودکان و نوجوانان را غنی سازند و در فراگیری درس و مطالب علمی و آموزش نیز مهارت آنها را بالاتر ببرند.

پس نظام آموزش و پرورش باید سفارش دهنده‌ی کتاب‌های غیردرسی باشد و اگر کتاب‌هایی در بازار باشد که بتواند در خدمت کتاب‌های درسی قرار گیرد، آنها را خریداری کند.

در کشورهای غربی هم که می‌گویند تیراژ کتاب‌ها بالاست، در بسیاری موارد سفارش خرید مدرسه و دبیرستان رقم قابل توجهی را تشکیل می‌دهد.

این کار یک موسسه پژوهشی است که کل نیازهای آموزشی را بررسی کند. البته معاونتی در آموزش و پرورش وجود دارد که می‌تواند عهده دار رسیدگی به این امر باشد ولی تاکنون چنین حرکتی از آن دیده نشده است.

کتابخانه‌های مدرسه‌ها نیز قابلیت جذب حمایت‌های مختلف نیروهای داوطلب را دارند. به شرطی که کسانی که در پی تأمین این حمایت‌ها هستند اهمیت کتابخانه در نظام آموزش و پرورش را باور داشته باشند. خوشبختانه اکنون نشانه‌هایی از حرکت‌های امیدبخش در برخی دبستان‌ها و دبیرستان‌ها به چشم می‌خورد، ولی باید پیام آنها حرکت کند و حرکتی آگاهانه و سازمان یافته در این زمینه صورت گیرد.

توجه به ایجاد کتابخانه‌های کوچک فعال در مراکز آموزش پیش از دبستان نیز بسیار اهمیت دارد زیرا علاقه به کتاب فارغ از درس و مدرسه در دل کودک پدید می‌آید و این علاقه در زندگی او نقش ماندگار خواهد داشت اخیراً به همت «موسسه پژوهشی کودکان دنیا » با انتشار کتاب‌های آب، آب نبات، آتش و آموزش مربیان برای قصه گویی و کتاب خوانی خلاق گام‌هایی در جهت ارائه کمک تخصصی به این گونه مراکز برداشته شده است.

نقش رسانه‌ها در گسترش کتاب خوانی

جا دارد بار دیگر بر ضرورت حمایت عمومی از کتاب خوانی و تبلیغ برای مطالعه توسط رسانه‌ها به ویژه تلویزیون، تاکید کنم. همکاران ما که در مطبوعات و سایر رسانه‌ها فعالیت دارند، باید در این زمینه با نگاه جامع تری عمل کنند.

من متأسفانه هرگز برنامه مدون ارائه شده توسط یک مرکز استوار پژوهشی با پرسنل متخصص را در زمینه‌ی کتاب و کودک در تلویزیون ندیده‌ام. البته اظهارنظرهای کارشناسی پراکنده و بیشتر از آن اظهارنظرهای سطحی به فراوانی دیده می‌شود. در زمینه‌ی تأثیر تلویزیون همین بس که خیلی از تحقیقات نشان می‌دهد که با نشان دادن یک فیلم که از روی یک کتاب تهیه شده باشد و با معرفی نویسنده‌ی آن در تلویزیون، افراد زیادی سراغ آن اثر و دیگر آثار آن نویسنده و یا آن موضوع می‌روند. علاوه براین، تلویزیون و رادیو می‌توانند با معرفی کتابخانه‌ها و کتاب‌های خوبی به صورت جذاب، جامعه و سنین مختلف را به کتاب خوانی ترغیب کنند.

پخش کتاب هم در رشد کتاب خوانی موثر است

اگر همه اقداماتی که بر شمردیم انجام شود ولی کتاب به خوبی در کشور حرکت نکند و پخش آن معیوب باشد، باز هم نتیجه‌ی مطلوب حاصل نمی‌شود. پخش کتاب به صورت یک مساله تفریحی درآمده است اغلب کتاب‌ها تنها در محدوده‌ی تهران و چند شهر بزرگ توزیع می‌شود. باید سیستم بداند چگونه می‌توان کتاب را به همه جا رساند. بدیهی است در این زمینه حمایت دولت لازم است ولی به شرطی که حمایت به انتشارات معینی محدود نشود. دولت در سال‌های اخیر به گسترش نمایشگاه‌های استانی همت گماشته که به جای خود اقدام ارزنده‌ای است ولی تنها برگزاری نمایشگاه کافی نیست.

چه بسا که مردم در آن، چند روز آمادگی خرید کتاب را نداشته باشند. کتاب باید همیشه در دسترس مردم در همه‌ی شهرهای کوچک کشور هم باشد. با این فرض که مردم کتاب نمی‌خرند، نمی‌توان از وظیفه‌ی رساندن کتاب به علاقه مندان شهرها و روستاهای ایران، چشم پوشی کرد. در هر شهری باید یک کتابفروشی عمده و دارای کتاب‌های خوب و ارزشمند وجود داشته باشد. بسیار هستند خانواده‌هایی که اگر بدانند، کتاب‌هایی را می‌توانند خریداری کنند که برای پیشرفت فرزندان‌شان موثر است، آن ها را با هر زحمتی تهیه خواهند کرد.

 

 

نویسنده
نوش آفرین انصاری
منبع
صنعت چاپ، شماره ۱۷۸، (۱۷ آبان ۱۳۷۶) : ۱۸-۱۴
Submitted by editor6 on