مرتضی اسماعیلی سهی، تصویرگر و طراح استوری بورد گفت که بیتوجهی به تولید کتابهای کمیک استریپ در ایران، به دلیل ترس ما از نفوذ نماد ابرقهرمانهای غربی در ذهن مخاطب ایرانی است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- ملیسا معمار: کمیک استریپ به دلیل اینکه با تصاویر سروکار دارد و داستانها و مطالب مورد نظر را با زبان تصویر به مخاطب منتقل میکند، در اغلب کشورهای مطرح در حوزه ادبیات، بخش بسیار مهمی از تولیدات کتاب کودک و نوجوان را به خود اختصاص داده و سالهاست که مورد توجه ناشران و مخاطبان قرار گرفته است، درحالیکه در ایران چندان به آن توجه نشده نیست و آثار زیادی در این زمینه تولید نمیشود و تصویرسازیهای کتابهای کودک و نوجوان به نقاشیهایی محدود شده است که مکمل داستان هستند، نه روایتکننده آن. به منظور ارزیابی بیشتر این موضوع و همچنین بررسی چالشها و راهکارهای پیشرو به گفتوگو با مرتضی اسماعیلی سهی، پرداختهایم.
مرتضی اسماعیلی سهی، مؤلف و تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان و برنده جایزه نخست جهانی گرافیک (پلاک طلا و دیپلم افتخار) از نمایشگاه جهانی بولونیای ایتالیا برای کتاب «برگها»، مدال افتخار شورای کتاب کودک برای طراحی کتاب «برگها» به عنوان کتاب برگزیده سال ۱۳۶۳، دیپلم افتخار شواری کتاب کودک برای طراحی کتاب «پارچهها» به عنوان کتاب برگزیده سال ۱۳۶۴، دیپلم افتخار نخستین نمایشگاه آثار تصویرگران کتاب کودک برای کتاب «حکایت مرد و دریا» در سال ۱۳۶۸ و دیپلم افتخار نخستین جشنواره کتاب کودک است.
به توجه به سابقه طولانی که در تصویرگری کتابها و تولید آثار کمیک دارید، به نظر شما تصویرگری در کمیک استریپ چه تفاوتی با تصویرگری سایر کتابها دارد؟
تصویرگر و طراح داستان مصور دنبالهدار، علاوه بر تسلط زیادی که به طراحی دارد، باید شناخت کاملی از تیپشناسی، بیان هنری حرکت، صحنهبندی و زمانبندی، صفحهآرائی، تداوم و تسلسل تصاویر در بیان داستان و چاپ داشته باشد. برای تصویرگری یک کمیک استریپ ابتدا تصویرگر، قصههای تنظیم و دکوپاژ شده را در خیال خود مجسم میکند؛ پیش طرح (اتود) را از طریق کادربندی، فضاسازی و ترکیببندی رسم میکند؛ حجم را در نظر میگیرد و حرکت کلی و حرکت شخصیتهای داستان را نشان میدهد. در محله بعد، شخصیتهای داستان را طراحی و پردازش میکند تا جای خود را متناسب با رخدادهای قصه، بیابند، کنتراستها و تضادهای غالب و نور و رنگ را در نظر میگیرد.
آنگاه عوامل گفتاری، نوشتاری و صداهای محیطی را در طراحی و ترکیببندی خود میگنجاند. در مرحله نهایی، پس از پایان یافتن طراحی پیش طرح (اتود)، طرح اصلی کمیک استریپ را اجرا و تکمیل میکند. همچنین طراحی صحنههای مختلف برای بیان داستان مطابق سناریو، تهیه گفتوگوهای لازم برای صحنههای مختلف، صحنهآرایی و صفحهآرائی به اندازههای مطلوب، مراجعه به مدارک برای طراحی فضا در زمان داستان، ایجاد هارمونی مطلوب بین تصاویر، نوشتهها و اندازهها با توجه به حوصله خواننده، ایجاد جاذبه، زیبائی و روحیهبخشی به فضای داستان و ... نیز باید مور توجه قرار گیرد.
وضعیت کمیک استریپ را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
بیش از نیم قرن است که بازار نشر جهانی و صنعت سینما از کمیک استریپ بهره میبرند، اما در ایران بیشترین توجه در حوزه کودک و نوجوان، معطوف به نشر کتاب و مبتنی بر شعر و ادبیات بوده است. متأسفانه صنعت کمیک استریپ که رسانهای ادبی، هنری، مؤثر و دیداری است در کشور ما به خوبی شناخته نشده است. ما از رشد تکنولوژی و فراگیری روزافزون تصویر، برای نسلی که با کامپیوتر و اینترنت در حال رشد است و برایش پردازش تصویر و کلام آسانتر از تخیل انتزاعی از شعر و متن ادبی است، غافل بودهایم. واقعیت این است که این صنعت نیاز به قدرت طراحی بالایی دارد.
باوجود اینکه ما تصویرگران زیادی در حوزه کتاب کودک داریم اما همه این تصویرگران قدرت طراحی بالایی ندارند. کمیک استریپ از جمله حوزههایی است که انیمیشنکاران به راحتی میتوانند در آن کار کنند اما تصویرگران چون ذهنشان سازماندهی نشده است و خیلی سریع نمیتوانند تفکراتشان را به صورت تصاویر دنبالهدار و سلسلهای قوی بهتصویر بکشند، نمیتوانند در صنعت کمیک استریپ فعالیت کنند. متاسفانه به دلیل حمایت نشدن این صنعت از سوی بازار نشر، کمیک استریپ هنوز نتوانسته است تحول لازم را در ایران پیدا کند.
با وجود اینکه امروزه کمیک استریپ جوابگوی نیاز بخش اعظمی از مردم جهان از کودک تا بزرگسال است و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، به نظر شما دلیل این غفلت چه بوده است؟
این غفلت به دلیل وحشت بیدلیل از نفوذ نمادهای ابرقهرمانی کمیک استریپهای غربی است. درحالیکه به جای بستن در به روی این صنعت ویژه، که بهنوعی زیرساخت هنر سینما و انیمیشن به کمک هُنر استوری بورد است، با پشتوانه تاریخی و ادبیات کهن عرفانی و اساطیری و حماسی و مذهبی خویش به سادگی قادر به تولید کمیک استریپ وطنی بودیم و نباید اینچنین از قافله عقب میماندیم. ضروری است، عینک بدبینی به این رسانه هنری به دور افکنده شود و با اتکاء به هنر و نیروی بنیادین هنرمندان تصویرگر و با برنامهریزی در این زمینه، همچون صنعت سینما که راه خود را یافته است، در این هُنر - صنعت نیز جایگاه مناسب خود را پیدا کنیم.
در کشور ما چقدر ظرفیت کار تیمی برای تولید آثار کمیک در حوزه ادبیات کودک وجود دارد؟
در نیم قرن گذشته، توجه به نشر کتاب کودک با تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ایجاد رشته گرافیک و تصویرسازی در دانشگاهها، باعث شد که اکنون از وجود نیروی کافی در حوزه تصویرگری کتاب برخوردار باشیم اما متأسفانه اکثر افراد، برای کار تیمی و گروهی و طراحی قدرتمندانه ویژه تولید کمیک استریپ آموزش لازم را ندیدهاند. بیشتر فعالان این حوزه حتی از کار تیمی گریزانند مگر معدودی که تحصیلات انیمیشنی داشته و شاید جسارت پرداختن به کمیک استریپ را دارند.
هرچند دوستانی را سراغ دارم که بدون تحصیلات آکادمیک در این رشته، سالهاست با علاقه و با گرایش ذاتی خویش و با آزمون و خطا به صورت تجربی و خودآموخته، به ظرایف و نکات و ویژگیهای فنی این صنعت هنری، احاطه لازم به ظرایف این رشته را پیدا کرده و چراغ کمیک استریپ را روشن نگاه داشتهاند. این افراد قابل تحسین هستند. مشکل ما این است که در طول نیم قرن گذشته غفلت ورزیدهایم و برنامهریزی آکادمیکی برای آموزش و پرورش نیروی متخصص برای تولید کمیک نداشتهایم.
به نظر شما ضعف ما در کمیک بیشتر به ضعف تصویرگری برمیگردد یا ضعف داستانپردازی و تولید استوری بورد؟
اصولاً سینمای ما، سینمای بدون استوری بورد است، در حالیکه طراحی استوری بورد رکن و زیرساخت زیبائیشناسی تولید هر فیلمی است. این کار از هزینههای اضافی و بیراههروی ممانعت میکند، در حقیقت سینمای ما اگر موفقیتهایی داشته، بهواسطه زیرساختار زیبائیشناسی تصویر و دانش بصری و تکنولوژی نبوده است، بلکه فقط و فقط بهدلیل طهارت موضوع داستان و محتوای بکر و اخلاقی و انسانی فیلمنامه بوده است که با چاشنی هوشیاری کارگردان و توانائی هنری بازیگران خوب همراه شده است. متاسفانه اغلب تصویرگران ما برای طراحی قدرتمندانه و کار تیمی در حوزه قصههای مصور دنبالهدار آمادگی ندارند و از آن گریزانند.
با تکیه بر فرهنگ غنی هنری، ادبی و تصویری موجود در کشورمان چگونه میتوان اقدام به تولید این نوع کتابها کرد؟
ابتدا باید به تفاوت عمدهای که کتابهای کمیک استریپ با کتابهای مصور کودکان و نوجوانان دارند، اشاره شود. مهمترین تفاوت این است که در «کتابهای مصور» تصاویر بیشتر بعد بصری به قصه میدهند و بدون آنها نیز میتوان قصه را کاملاً درک کرد. به بیانی دیگر، متن قصه شامل انگاره (ایماژ) تصویر است و اگر تصویری برای آن ترسیم میشود، فقط تأکیدی بر توصیفها و توضیحات نوشتاری قصه است. اما در «کمیک استریپ» متن قصه با روش فیلمنامه تهیه میشود؛ یعنی، متن قصه با تقسیمبندی برای تصویرسازی، نوشته شده و به اصطلاح «دکوپاژ» میشود. به بیانی دیگر، بدون کمک تصاویر پیوسته و متوالی، مفهومی واضح و عینی از قصه به دست نخواهد آمد. تصویرگری کتابهای کمیک استریپ، از قانونمندی خاص خود پیروی میکند و با تصویرگری کتابهای مصور، کاملاً تفاوت دارد. در کمیک تصاویر، کارکردی فراتر از به نقش کشیدن واژگان متن دارند و برای ایجاد توازن لازم میان متن و تصویر تلاش میشود متن حتیالامکان با ایجاز و اختصار نگارش و تنظیم شود و در خدمت تصویرخوانی قرار گیرد و ابزاری برای کمک به آن باشد.
با توجه به اینکه شما تا به حال آثار زیادی برای کودکان نوشته و تصویرگری کردهاید، تا چه اندازه به تولید کتاب در این زمینه توجه داشتهاید؟
باتوجه به اینکه دوره کارشناسی در رشته گرافیک و دوره کارشناسی ارشد در رشته کارگردانی انیمیشن تحصیل کردهام، همچنین در کانون پرورش فکری نیز با عنوان طرح گرافیک و تصویرگر و انیماتور مشغول کار بودهام بنابراین گرایش خاصی به انجام کار تصویرگری و تولید انیمیشن دارم و بسیاری از استوری بوردهای فیلمهای تولید کانون پرورش فکری بخصوص انیمیشنهای وجیههالله فرد مقدم را طراحی کردهام. همچنین چندین تیزر و انیمیشن کوتاه و یک فیلم ۲۰ دقیقهای انمیشن بنام «برگ و باد» برای استودیوی فیلمسازی جوزان فیلم در سال ۱۳۷۶ ساختهام که در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در همان سالهای ۷۶ ـ ۱۳۷۵ که بحث بودن یا نبودن کمیک استریپ در ایران داغ بود و موافقان و مخالفان بسیاری وجود داشتند، با نوشتن مقالاتی سعی کردم وجوه مثبت «کمیک استریپ» را به جامعه معرفی کنم. همچنین استوری بوردی هم برای تهیه انیمیشنی از داستان رستم و اسفندیار طراحی کردم که هنوز ساخته نشده است. کتابی هم بهصورت کمیک استریپ از شاهنامه و داستان رستم و اسفندیار طراحی کردهام که آن هم هنوز منتشر نشده است.