تقویت هوش فرهنگی کودکان به سادگی رخ نمیدهد. این کار فرایندی بیانتهاست و به همان اندازه که نیازمند خارج کردن آموختههای غلط قبلی از ذهن کودک است، مستلزم فراگیریهای جدید نیز هست.
همه ما در ابتدا این تصور را داریم که داشتن هوش فرهنگی ناشی از شناخت فرهنگهای دیگر است ولی در واقع برای تحقق بخشیدن به آن، باید در حقیقت فرهنگ خودمان را به خوب بشناسیم. باید بدانیم چه چیزهایی در جوهره فرهنگی ما هست و چه چیزهایی نیست و اگر نکتهای وجود دارد که با اصول فرهنگی ما مطابقت ندارد آن را تغییر دهیم. برای شکستن مرزهای فرهنگی باید آموختههای قبلی خود را از ذهن خارج کنیم و تمام عادات، باورها و رفتارهایی که ما را عقب نگه میدارد اصلاح کنیم.
فراموش کردن آموختههای غلط قبلی دقیقا همان چیزی است که بسیاری از بزرگسالان با آن دستبهگریبان هستند. تعصبات به طور خاص میتوانند در اعماق ذهن افراد باقی بمانند که این تعصبات نیاز به بازبینی فردی مستمر دارد؛ اما در مورد کودکان، با راهنمایی درست میتوان تقویت هوش فرهنگی آنها را به طور کاملا طبیعی انجام داد.
اکنون این سوال پیش میآید که چگونه میتوانیم والدین و راهنمای خوبی برای آنها باشیم؟
چطور میتوانیم آنها را برای تقویت هوش فرهنگی شان تشویق کنیم؟
از چه راهی تجربههای خود را به فرزندانمان ارزانی بداریم و الهامبخش آنها در ادامه راهشان باشیم تا در آینده افرادی با هوش فرهنگی بالا باشند؟
بعضی از پدر و مادرها در تحقق این منظور مشترک به من کمک کردند تا فهرستی از روشهای تقویت هوش فرهنگی کودکان گرد آورم. نظر شما درباره روشهای زیر چیست؟
راههای تقویت هوش فرهنگی کودکان
۱. سفر کردن
نخستین راه برای تقویت هوش فرهنگی کودکان از راه علاقهمند کردن آنان به فرهنگهای دیگر، ایجاد تجربههای دستاول از آن فرهنگها برای کودکان است. امروزه سفر به دور دنیا بسیار سادهتر و ارزانتر از گذشته است. البته باید هوشیار بود که فرهنگ برخی از نقاط دنیا دقیقا شبیه فرهنگ خودمان است. در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ اطرافمان هم مرکزهایی وجود دارد که در آنها فستیوالها و مراسمی برگزار میشود که دستکم بخشی از آنها مربوط به فعالیتهای فرهنگی کشورهای بیگانه است، بنابراین نیازی نیست که برای دیدن و کسب تجربههای فرهنگی آن کشورها به خود زحمت رفتن به سفرهای طولانی را بدهیم. آن مراکز را پیدا کنید و کودکان را به فعالیتهای آنان علاقهمند و ترغیب نمایید.
در پیوند با این مطلب:
۲. در خانه بمانید
اگر به کودکان فهم کاملی از فرهنگ خودشان بدهیم، این شناخت منجر به بالا رفتن قدرت درونی آنها میشود. داستان خواندن برای بچهها یکی از مهمترین راههای آشنا کردن آنها با فرهنگ، به روشی سرگرمکننده است. از میان تمامی افراد برجسته و شاخص کتابم، فکر میکنم «رول خوزا» بهترین جمعبندی را از فایدههای قدرت درونی ارائه کرده است. وی میگوید: «همانطور که بزرگ میشدم، جوهره درونم مانند لنگری سنگین، وزن من را ثابت نگاه میداشت و سپس آن لنگر به من اجازه میداد که به مکانهای دورتری نقل مکان کنم. میدانید که میتوان در رودخانه بزرگ فرهنگهای مختلف شناور بود اما جوهره درونی، چنان لنگری است که میدانید با داشتن آن در نهایت از فرهنگ خود خیلی دور نخواهید شد.»
۳. یادگیری حسی
کودکان در خردسالی بیش از هر زمانی دیگری از زندگیشان به یادگیری حسی پاسخ میدهند. هر کسی که کودک نوپایی داشته باشد، میداند که آنها در این سن دنیا را از راه دهانشان کشف میکنند! برای تقویت هوش فرهنگی کودکان، بدون در نظر گرفتن سن و سال کودکان، آنان را با غذاهای جدید و بازیها مختلف، همچنین بازیهایی که در میان نسلهای مختلف رواج دارد، موسیقی و حتی حرکتهای موزون آشنا کنید. این کار همچنین به آنها یاد خواهد داد که یادگیری میتواند حسی یا فیزیکی باشد و صرفا فرایندی ذهنی نباشد.
۴. مطالعه
افرادی که از هوش فرهنگی بالایی برخوردارند همواره علاقه شدیدی به شناخت بقیه مردم دارند. مطالعه یک از بهترین راههای تقویت هوش فرهنگی در کودکان است که با آن میتوان کودکان و بزرگسالان را به همدلی با شخصیتهای داستان و موقعیتهایی ترغیب کرد که به طور کامل با آن بیگانهاند. مطالعه به ما میآموزد که هزاران راه و روش برای قهرمان شدن در دنیا وجود دارد.
۵. کودکان خجالتی
برخی از کودکان به طرز غیرقابل باوری خجالتی هستند اما اگر کمی آنها را ترغیب کنیم که از محدوده امن خود خارج شوند، بسیاراحتمال دارد که به معاشرت با سایر مردم و تجربه فرهنگهای دیگرعلاقهمند شوند. فعالیتهای دستهجمعی مانند ورزشهای همگانی و کارهای گروهی خارج از مدرسه، راههای مناسبی برای غلبه کودکان بر بیتجربگی و ناپختگیهای نخستین آنها است. این فعالیتها برای کودکان زمینه ایجاد رابطه با کودکانی را فراهم میآورد که ممکن است به لحاظ فرهنگی شبیه آنها نباشند.
۶. شام خوردن با افراد مختلف
کودکان و بزرگسالان را سر میز غذا از هم جدا نکنید. این کار شما به کودکان القا میکند که افراد نسلهای مختلف چیزی برای یاد دادن به هم ندارند و در چنین موقعیتهای اجتماعی (مانند مهمانیها) هرکس باید سرش به کار خودش باشد. هنگامی که افراد، بدون درنظر گرفتن موقعیت و سن کنار هم بنشینند این کار باعث فرو ریختن مرزهای فرهنگی میان نسلهای مختلف میشود و در نتیجه، احتمالا این امر منجر به گفتگوهای جالبتر و غیرمنتظرهتری بشود که تقویت هوش فرهنگی را در پی خواهد داشت.
۷. کاری کنید که دوستان کودکتان در خانه شما احساس راحتی کنند
طبیعتا کودکان شما تمایل دارند که دوستان خود را به خانه دعوت کنند. تمام تلاشتان را بکنید که خانه برایشان جایی امن و خوشایند باشد، مخصوصا وقتی کودک شما دوستانی دارد که به لحاظ فرهنگی شبیه او نیستند یا شما میدانید که دوستی آنها دوامی نخواهد داشت.
۸. تعصبات فرهنگی را در نطفه خفه کنید
اگر در جمع کودکان شاهد این بودید که فرزندتان با تعصبات فرهنگی خاصی صحبت یا رفتار میکند، وظیفه شماست که به سرعت جلوی این کار را بگیرید. به خاطر داشته باشید که شروع رفتار متعصبانه در کودکان با تعصب داشتن روی جنسیتشان شکل میگیرد؛ به ویژه اگر آنها دارای خواهر و یا برادر باشند.
۹. امروزه مشکل جوانان این است که...
همان طورکه انتظار نداریم فرزندانمان پیشفرضهای خود را از دیگران براساس نژاد و جنسیت جمعبندی کنند، هیچ وقت جملهای بکار نبرید که در آن رفتار گروه سنیشان را به آنها تعمیم دهد. این کار آنها را منزوی و بیعدالتی را به آنان تحمیل میکند و بدتر از آن منجر میشود که یاد بگیرند تعمیم دادن خصوصیات رفتاری و اخلاقی به افراد عملی قابل قبول است.
۱۰. مانند بچه ها رفتار نکنید!
بچه شدن و بچگانه حرف زدن میتواند گاهی برای ما بزرگترها وسوسهانگیز باشد. نحوه تقابل با افرادی که متفاوت صحبت یا رفتار میکنند یکی از آزمونهای کلیدی برای کسانی است که در حال تقویت هوش فرهنگی یا سنی خود هستند. خانه بهترین مکان برای کودک است که این کار را یاد بگیرد. بدترین نتیجهای که بچگانه حرف زدن ما دارد این است که کودک در جواب ما همان شیوه صحبت کردن خودمان را تقلید میکند.
۱۱. مهمترین بخش: برای کودکتان الگو باشید
چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما الگوی رفتاری فرزندانمان هستیم. آنها دقت میکنند که ببینند چه کارهایی انجام میدهیم و به چه چیزهایی باور داریم. صادق باشید و تعصبات خود را بپذیرید. به آنها توضیح دهید که چگونه در تلاش هستید که به آنها توجه نشان دهید. نترسید که آنها ببینند شما هم هنوز در حال یادگیری هستید. یک فعالیت خاص را با کودکتان انجام دهید. کاری که هر دویتان به یک اندازه آن را بلد هستید و میتوانید از آموختن کنار هم و اشتباهاتی که میکنید لحظات شادی برای خودتان بیافرینید. درنهایت، اگر میخواهیم کودکان در آینده، جوانانی متفکر و پرسشگر بار بیایند و از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند، باید خودمان هم چنین جنبههایی را از خود نشان دهیم.