کتاب «شالگردنی با رنگهای تابستانی» حاصل دومین همکاری مشترک صفورا نیری، در مقام شاعر، و سلیمه باباخان، در مقام تصویرگر، است. صفورا نیری شاعرِ حوزهی نوجوان، شاعرِ شور زندگی، نگاه تازه به طبیعت و صلح است. آنچه شعرهای او را از شعر دیگر شاعران جدا میکند، وزن طبیعی و شناخت عمیق شاعر از بافت و ویژگیهای زبان فارسی در قالب زبانی است که سنت شعر و شاعری در آن ریشهدار است. در حقیقت، نیری ظرفیتهای زبان فارسی را به کار گرفته است تا از دریچهی احساس نوجوانان با آنها به زبان شعر سخن بگوید. او سالها برای نوجوانان سروده است و این گروه سنی را بهخوبی میشناسد.
مجموعه کتابهای شعری که نیری برای نوجوانان سروده است، حاصل یک عمر کار است و در تمام آنها، دیدگاهی ثابت دنبال میشود: نوجوان چگونه جهان را حس میکند و راه ارتباط با این جهان حسی چگونه است.
شعرهای کتاب «شالگردنی با رنگهای تابستانی» هم همین نگاه را دنبال میکنند. نخستین شعر کتاب در توصیف آرزوهای شفاف و لطافت روزهای نوجوانی است؛ روزهایی که میآیند و میروند. اما اگر تو بخواهی، از پوست جوان تو رنگ و گرما میگیرند، میدرخشند و آیندهی همیشه در پرواز و خستگیناپذیرت را میسازند!
آینده یکی از دغدغههای انسان و بهخصوص گروه نوجوان بوده، است و خواهد بود. از این منظر، شاعر بهزیبایی آن را به پرندهای همیشه در پرواز تشبیه کرده که همواره بیدار است و نمیداند خستگی چیست! استفاده از واژگان روزمره و بخشیدنِ جان و معنایی تازه به کلمات و دنیای پیرامونی از ویژگیهای اصلی شعر نیری است.
یکی دیگر از موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده است و در شعرهای این شاعر مکرر دیده میشود، ارتباط میان آدمها از راه دادودهش است. اما اینبار و در شعری که در این اثر هست، شاعر دادودهش را به خود شعر برگردانده است:
«همه را به تو میبخشم
اگر به من ببخشی خلاصهترین مهربانیات را
که باشکوهترین شعرِ جهان است.»
دغدغهی دیگر شاعر در شعرهای این مجموعه دعوت به صلح است. در بخشهای گوناگون، صلح میان پرندهها، آهوها و طبیعت را به مخاطب یادآوری میکند که با یکدیگر همنوا هستند و تنها انسان است که با انسانی دیگر جنگ دارد.
«بزرگ میشویم ما
برای جدایی
برای جنگ
برای هیاهو،
فقط ما
نه پرندهها
نه آهوها.»
یا در جایی دیگر نگاهی انتقادی به موضوع جنگ و صلح دارد:
«صلح»
کلمهای نیست برای خاک خوردن در کتابخانهها
خمیازه کشیدن در موزهها.
صلح
کلمهای است
برای دعوتی همگانی به صبحانه
بر سفرهی اقیانوس.
برای خواندنِ آواز
از حنجرهی خستهی غروب.
برای آوردن مهتاب
به شب تاریک.
کلمهای است
برای عبورِ عاشقانهی خون
از سرخ رگِ گردن.
برای گُفتن و رفتن با باد
تا دشتهای دور.
کلمهای است
که به لبها، شکل بوسه میدهد
برای نشاندن بر دستهایی
که تفنگها را زمین گذاشتهاند
تا مُشتها را
از آب و گندم، پُر کنند.
ویژگی این اثر در این است که تصویرگر کوشیده با احساس شاعر پیوند برقرار کند و شعرها را به زبان تصویر بازآفرینی کرده است. استفاده از رنگهای محدود نیز به زیبایی شعرها افزوده است.
«شال گردنی با رنگهای تابستانی» شامل ۲۱ قطعه شعر در ۴۰ صفحه است و قطع رقعی دارد. این اثر را واحد کودک و نوجوان انتشارات مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (تاک) منتشر کرده است.
این انتشارات پیش از این نیز کتابهای «با هم بزرگ شدیم درختها و من»، «منِ آبی، منِ سبز» و «کبوتری نشسته روی شانهات» را از این شاعر منتشر کرده بود.