«این درخت من است» کتابی است به نویسندگی و تصویرگری الیور تالک (Olivier Tallec) دربارهی مالکیت، حرص، ترس و از دست دادن. داستانی طنزآمیز با نگاهی مدرن به مسئلهی مالکیت و اهمیت قدردانی از داشتهها.
سنجاب کوچکِ داستان درختش را دوست دارد، یک درخت کاج که دوست دارد میوهی کاج را در زیر سایهاش بخورد. در تصویر، او تنهی بزرگ و پهن درخت را چسبیده و میگوید: «این درخت من است.» در همین اولین تصویر، در چشمهای سنجاب، هراس و ترس از دست دادن را میبینیم. هراس از اینکه غریبهای سراغ درخت او بیاید؛ درختی که سنجاب نمیتواند فقط مالک آن باشد: «اما اگر یک روز کسی به سرش بزند و بگوید که درخت من دیگر درخت من نیست، آنوقت چی؟» اگر کسی بخواهد میوهی کاج او را بخورد، چی یا زیر سایهاش بخوابد یا در شاخههایش قایمباشکبازی کند، چی؟ این پرسشها سنجاب را آزار میدهد. درخت کاج میوههای زیادی دارد و همه میتوانند از آن بخورند، اما اگر اینطور بشود دیگر درخت کاج فقط برای سنجاب نیست و درخت همه است! در تصویر سنجاب را میبینیم که پشت به درخت دستهایش را باز کرده و با چهرهای عصبانی به ما نگاه میکند و میگوید: «همه باید بدانند اینها میوههای کاج من و این هم درخت من است.»
بنابراین سنجاب برای محافظت از درختش به دنبال راهحل میگردد. شاید بهتر باشد دروازهای جلوی درخت بگذارد یا دور آن حصار و دیوار بکشد؛ البته دیوار باید خیلی بلند باشد تا دست کسی به درخت و میوههایش نرسد! با وجود این، در میان این حصار و دیوارها، سنجاب دلش برای بیرون تنگ میشود. او کنجکاو است که بداند آن بیرون چه خبر است، چند درخت کاج دیگر وجود دارد که سنجاب دورشان دیوار نکشیده و دیگران میتوانند از آنها بخورند؟ پس برای یک بار هم که شده، پشت دیوارش را میبیند: آن پشت جنگلی پر از میوه، درختان کاج و سنجاب است!
در همهی تصویرهای کتاب، حتی در همان تصویرهای ابتدایی، چشمان سنجاب پر از هراس از دست دادن است؛ وقتیکه میگوید کاج و میوههایش را دوست دارد، باز میترسد که کسی از آنها استفاده کند یا داشتههایش را از او بگیرد. خردسالان هم چنین هستند. برای آنها سخت است که بخواهند چیزی را با دیگری شریک باشند. آنها حتی نمیخواهند مادر و پدرشان را با خواهر یا برادر دیگرشان شریک شوند! دربارهی خوراکیها و اسباببازیهایشان که مسئله پیچیدهتر است.
برای همین خواندن و دیدن کتابهایی مانند این کتاب میتواند اساس گفتوگویی مطلوب دربارهی مالکیت، قدردانی و هراس از دست دادن باشد.
«این درخت من است» یک کتاب تصویری زیباست که در آن تصویرها در کنار متنْ روایت را پیش میبرند. تمام هراس سنجاب در حالت بدن و چشمان او در تصویر مشخص است. کتاب را با کودکان بخوانید و دربارهی تصویرها و جزئیاتشان با آنها گفتوگو کنید. از کودک سؤال کنید و در عین حال، به دنبال پاسخی مشخص از او نباشید. اجازه دهید ذهن کودک هنگام پاسخ دادن جستوجو کند تا بتواند مسائل کتاب را همراه با شما درک کند.
البته این کتاب برای بزرگسالان هم درسهای خوبی دارد و به آنها میگوید که قدردان داشتههایشان باشند. با وجود شبکههای اجتماعی، هر روز ما در بمباران اطلاعات و خواستههای بسیاری قرار میگیریم که نشانمان میدهند داشتههایمان در مقایسه با افراد دیگر کوچک یا حتی حقیر است. اگر هر روز بخواهیم پشت دیوارها را ببینیم و قدردان خودمان، مهر دوستانمان و عشق خانوادهمان نباشیم، یک روز میبینیم که همه را برای به دست آوردن تمامی جنگل کاج از دست دادهایم و مسیر بازگشت را هم گم کردهایم. مسیر مالکیت، به ناکجاآبادی بیانتها خواهد رسید.