مادربزرگ ها، شب یلدا و سنگ هایی برای قصه گویی

نوشته های بیشتر درباره شب یلدا

در این زمانه نام شب یلدا معمولا هندوانه، انار، آجیل و تشریفات آن را به ذهن می آورد و یادمان می رود که این شب، شب مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و شب قصه است، قصه هایی خلاق که همه را به دنیای خیال می کشد.

موسسه رنگین کمان سپید از دو هفته مانده به شب یلدا، شب‌شمار یلدا را بر دیوار آویخت و با برگزاری کارگاه "سنگ های قصه" مادربزرگ ها را به قصه گویی تشویق کرد.

اعضا و پرسنل مرکز در این دو هفته کنار هم نشستند و همدیگر را در داستان هایشان غرق کردند. آن ها سنگ ها را در دست گرفتند، لمس کردند و بر رویش نقش کشیدند. هر نقشی، هر کس را با خود به سوی داستان و خاطره ای می کشید و آرام آرام داستان های جدید بافته می شد.

ایده کارگاه "سنگ های قصه" با خواندن مطلبی با نام "تشویق کودکان به داستان گویی با کاردستی هایی از سنگ و رنگ" آغاز شد. دیدن سنگ های جادویی قصه و خواندن آن مطلب کافی بود تا ما را برای پیدا کردن سنگ به بستر خشک رود خانه زاینده رود بکشاند.

در پایان این کارگاه ها به اعضا پیشنهاد شد با نوه های خود بر روی سنگ های مختلف نقاشی کنند و شب یلدا، سنگ ها را در ظرفی بچینند و همه ی خانواده همراه هم قصه بسازنند و بشنوند.
 

کلیدواژه:
Submitted by editor3 on