۲۱ فوریه برابر با دوم اسفند روز جهانی زبان مادری، در سراسر دنیا گرامی داشته میشود. کتابک به این مناسبت گفت و گویی با حبیب فرشباف انجام داده است. او به بهره گرفتن از زبان مادری برای آموزش زبان رسمی باور دارد. تجربههایش در مقام آموزگار کودکان ترک زبان پشتوانه این باور است.
- به عنوان یک آموزگار و با توجه به تجربههایتان در آموزش زبان فارسی در میان کودکان ترک زبان، اهمیت آموزش به زبان مادری از نظر شما چیست؟
به نظر من اصلی ترین مسئله در امر آموزش، استفاده از راحت ترین و آسان ترین روش است. همواره آموزش بر مبنای معلومات و آموختههای قبلی صورت میگیرد. آموزش ابتدا به ساکن اگر غیر ممکن هم نباشد بسیار مشکل است و پرهزینه خواهد بود. همه میدانیم که یادگیری زبان مادری بسیار راحت و کم هزینه است. کودک شش سالهای که زبان مادری را میداند گنجینهای از واژهها و مفاهیم را در ذهن خود ذخیره کرده است.
برای آموزش زبان رسمی، میتوان از واژههای مشترک زبان رسمی و زبان مادری استفاده کرد. من به عنوان یک ایرانی ضمن این که به زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و زبان مشترک مردم ایران و هم به عنوان زبانی که آثار گرانبهایی به نظم و نثر به جهان فرهنگ و هنر ارزانی داشته است، احترام قایل هستم. در عین حال، آموزش به زبان مادری هر ملت و هر اقلیتی را حق طبیعی و انسانی هر فرد می دانم.
- شما برای آموزش کودکان از ادبیات فلکلور آذربایجان استفاده کردید. چرا ادبیات؟
قبلا یادآوری کردم که بر این باورم آموزش بر مبنای آموختههای قبلی انجام میگیرد. فکر میکنم هنوز هم کم تر کسی را در آذربایجان میتوان پیدا کرد که گنجینهای از فرهنگ شفاهی بایاتی، ترانه، شعر و .... را در حافظه خود نداشته باشد. شاید این امر در مورد تمامی اقوام مختلف مصداق داشته باشد. بنابراین میتوان با استفاده از این دانستهها که ریشه در رگ و خون مردم عادی دارد برای آموزش صداها و واژههای جدید استفاده کرد. ادبیات، حاصل بلافصل احساس و عاطفه است. ادبیات، گرمی و لطافت احساس را با خود به کلام میآورد. ادبیات افزون بر پرورش حسهای ظریف و انسانی، فضای کلاس را پر عاطفه و صمیمیت میکند.
- به جز در مسئله آموزش، اهمیت پرداختن به زبان مادری را در چه میدانید؟
به نظر دانشمندان، انسان با زبان است که محیط خود را درک میکند و نظام فکری انسان با زبان شکل می گیرد. زبان وسیله بروز خلاقیت است. روانشناسان اعتقاد دارند دوازده سال نخست زندگی از نظر فراگیری زبان دوران تطبیق به شمار میرود و پس از آن دوران یادگیری فرا میرسد. یعنی در دوازده سال نخست زندگی، شخص ضمن فراگیری زبان، با استفاده از زبان فرا گرفته، خود را با محیط اطراف تطبیق میدهد و نظام فکریاش شکل میگیرد.
کامل نشدن نظام فکری و شخصیتی فرد عوارضی مانند کاهش خلاقیت و ضعف بیان را به همراه خواهد داشت. انسان در هویت اصلی خود به خود باوری میرسد و اعتماد به نفس پیدا میکند. در این مورد میتوان به ضعف قدرت بیان و تفاوت فاحش قدرت بیان و روابط عمومی فارس زبانها و غیرفارسها اشاره کرد. موارد بی شماری شاهد بوده ایم که یک کودک غیرفارسی زبان از مطرح کردن پرسش خود در کلاس خودداری می کند.
افت تحصیلی دانش آموزان مناطق غیرفارسی زبان برطبق آمار آموزش و پرورش دقیقا حاصل بیتوجهی به زبانهای مادری تبارهای مختلف ایران است که زیان این بی توجهی شامل همه ایرانیان حتی فارسی زبانان نیز خواهد شد.
- آیا با وجود رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون، هنوز هم آموزش به زبان مادری همان جایگاه پیشین را دارد؟ چرا؟ در دنیای امروز زبان مادری چه اهمیتی دارد؟
رادیو و تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی میتوانند نقش بسیار مثبتی در راستای آموزش زبان مشترک و پیوند برادرانه همه اقوام ایرانی داشته باشند. همچنان که رواج اینترنت و استفاده از رایانه میتواند وسیله بسیار مفیدی برای آموزش زبان جهانی و پل ارتباطی بین انسانها باشد. هر چند زبان این کشورها به دلیل داشتن پشتوانه علمی و اقتصادی رواج بیشتری خواهد یافت ولی من بر این باورم هر گاه سو نیتی در کار نباشد فراگیر شدن این وسایل، خود به خود موجب از بین رفتن زبان چه در عرصه ملی و چه در عرصه جهانی نخواهد شد.
اما بیتوجهی به زبان مادری میتواند به جدایی عاطفی کودک از پدر و مادر و بالاخره اطرافیان وی بیانجامد، که این خود سر آغاز مشکلات روانی و شخصیتی و اجتماعی فراوان خواهد شد. یعنی بیگانگی با زبان مادری که رکن اصلی فرهنگ است، می تواند به بیگانگی با کل گذشته شخص منجر شود و سرانجام سبب بیهویتی فرد گردد. در جهانی که یک آفتابه شکسته برای موزهها حکم کیمیا را دارد چه طوری میتوان شاهد از بین رفتن زبانهای اقوام مختلفی بود که دستآورد هزاران ساله انسان ها روی کره خاکی است؟
در واقع هر زبانی دریچه متفاوتی از نگرش انسانها به جهان هستی است. تک تک این زبانها گنجینههای ارزشمندی هستند که مستحق محافظت و شکوفاییاند. هر زبانی هر چقدر هم دورافتاده و مهجور باشد، حاصل سالهای سال دسترنج انسانها است.
امروزه سازمانهای جهانی تلاش میکنند با بررسی و محافظت از زبانهای متفاوت از زبانهایی محافظت کنند که افراد اندکی با آن صحبت میکنند و در حال نابودی هستند. به عنوان مثال سازمان یونسکو برای حفظ و رشد زبانهای موجود در جهان، روز ۲۱ فوریه را روز جهانی زبان مادری اعلام کرده است. زیبایی جهان انسانی به زیبایی تنوع و رنگارنگی انسانها و فرهنگ آنها است. رنگین کمان همه ملتها است که به دل مینشیند. بختیار واهاب زاده شاعر آذربایجانی میگوید:
بیررنگی یوخ!
من گویلرین مین رنگینی سئویره م
بیرگولو یوخ!
من گول لرین چلنگینی سئویره م
که برگردان فارسی آن چنین است:
تنها یک رنگ را نه!
من تمام رنگ های آسمان را دوست دارم
تنها گلی را نه!
من از گل ها، تاج گل را دوست دارم
- امروزه برخی از پدر و مادرها از یاد دادن زبان مادری به فرزندانشان خودداری میکنند نظرتان در این باره چیست؟ مسئولیت والدین در این باره چیست؟
محدود کردن زبان به گفتار و نوشتار به معنی محدود کردن حوزه زبان است. به طور کلی نظامهای نمادین و زبان تمثیلی، تئاتر و اشاره و تصاویر همه در حوزه زبان جای میگیرند. اولیایی که بچههایشان را از آموزش زبان مادری محروم میکنند، ظلم بزرگی در حق فرزندانشان روا میدارند. چنین کودکانی با جزء جزء محیط زندگی خود بیگانه میشوند. این کودکان از لذت فهم ترانههایی که عاشقها در مراسم جشن و سرور میخوانند محروم میشوند. آنها از درک معنی بایاتیهایی که در مراسم مختلف با تم و آهنگ فضای حاکم تنیده شده باز میمانند. با محیط اطراف خود و با هم سالانشان نمیتوانند روابط صمیمی برقرار کنند و به نظر من در دراز مدت دچار خود کم بینی و کمبود اعتماد به نفس خواهند شد.
- چگونه پدر و مادر میتوانند کودکان و نوجوانان را از اهمیت زبان مادری آگاه کنند؟ بهترین شیوه از نظر شما چیست؟
با گسترش وسایل ارتباط جمعی روز به روز تاثیرگذاری پدر و مادر بر امر تربیت فرزندان کم رنگ تر میشود و به تدریج این امر به برنامهریزان آموزشی و گردانندگان رسانهها واگذار میشود. هویت طلبی نیازی است که در شرف جهانی کردن و تهدید هویتهای سنتی بروز پیدا میکند. در محیط جغرافیایی متفاوتی که ساکنانش زبانهای متفاوتی دارند تاکید بر یک زبان خاص و تحقیر زبانهای دیگر حاصلی جز واکنشهای تندروانه زبانهای مغلوب نخواهد داشت. در این جوامع، تبعیت از حقوق دمکراتیک افراد و احترام متقابل به تمامی اقوام و فرهنگهای مختلف امری ضروری است. الویت دادن و پرداختن به موقع به مسائل ضروری در زمان و مکان معینی چه بسا میتواند از لغزشهای احتمالی اجتماعی جلوگیری کند. آشنا کردن جوانان با فرهنگ و ارزشهای ملی و قومی خود و آشنایی با میراث فرهنگی و ادبی و شخصیتهای ملی و تاریخیشان، آنها را به هویت و سرزمین خود علاقمند میکند و از لغزشها باز میدارد.
- سال ۲۰۱۰ سال جهانی دوستی فرهنگ ها بود. در مقیاس ملی چگونه باید به کودکان و دانش آموزانمان آموزش دهیم که با حفظ هویت قومی که زبان یکی از نمودهای آن است، به فرهنگ اقوام دیگر احترام بگذارند؟
خواندن و نوشتن به زبانهای مادری حق طبیعی همه انسانها است، که هم در قانون اساسی کشورمان و هم در تمامی منشورهای جهانی که از حقوق انسانی افراد دفاع میکنند مورد تاکید قرار گرفته است. کشور ایران نیز مثل بیشتر کشورهای جهان از اقوام و فرهنگهای مختلفی تشکیل شده است. وجود اقوام مختلف با زبانها و فرهنگهای گوناگون، با اینکه این اقوام و ملت ها در کشورهای جداگانه یا در قلمرو جغرافیای یک کشور باشند، هرگز به خودی خود موجب تفرقه و رودررویی ملل و اقوام مختلف نیست. مگر این که اشخاص یا گروههایی با هدف مشخص به این امر دامن بزنند. دوره آموزش ابتدایی به عنوان مهم ترین رکن و زیربنای تعلیم و تربیت، بیشترین تاثیر را در ساختار شخصیتی و علمی و اخلاقی دانشآموختگان دارد. وحدت و یگانگی اقوام مختلف ایران باید از آغاز آموزش کودکان و از کتابهای درسی و کل نظام آموزشی مورد توجه قرار گیرد. ای کاش تمامی دانش آموزان کشورمان به کتابهای تاریخ ادبیات کودکان دسترسی داشتند و با چشمان خود میدیدند که چه طور تمامی کودکان با هر زبان و فرهنگی چه رنجها و آرزوهای مشترکی دارند و آنگاه، هر کسی به زبان خود ترانههایشان را با هم سر میدادند و سرود زندگی را به پرواز درمیآوردند.
که شعر گلی است که احتیاج به خورشید صلح دارد تا بشکفد و در هر جا پرندگان آواز بخوانند و قلبها برای ساختن آیندهای سعادت بار بتپد، گل شعر خواهد شکفت.