زهره حیدری شاهی، منتقد کتابهای کودک و نوجوان که در یازدهمین جشنواره نقد کتاب شایسته تقدیر شد گفت: حوزه کودک عرصه بی دفاعی است که پی در پی آماج تهاجم نویسنده نماها و شاعر نماها قرار میگیرد بی آن که آب از آب تکان بخورد. حیدری شاهی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره ویژگیهای یک نقد خوب توضیح داد: فکر میکنم استدلال قوی و قابل دفاع ناقد در برخورد با اثر مورد نقدش یکی از مهمترین ویژگیهایی است که نظر داوران را به خود جلب میکند. همچنین برخورداری از انصاف و اخلاق در نقد و تحلیل درست، و دقیق دیدن و مطالعه اثر از همه زوایا، همچنین توجه به نقاط قوت به همان میزان که به نقاط ضعف اثر توجه میشود و نیز رعایت احترام به اثر و پدیدآورنده، از نکات مهم یک نقد خوب است.
حیدری شاهی ادامه داد: واقعیت این است که نقد کتاب در ایران هنوز وضعیت بسامانی ندارد و هنوز کارشناسان، دست اندرکاران کتاب و تولید آن و حرفهایهای نقد حرفهایی میزنند که اندکی مایوس کننده است. آنها از کتابهایی به نام کتابهای ترجمه که نویسندههای ساختگی دارد، سخن میگویند! از کتابسازیهای سازمان یافته، از مطالبی به نام نقد که ربطی به این مقوله ندارند و ناقدانی که پنبه کتابی را نخوانده میزنند یا بر عکس مجیز و ثنای آن را می گویند... ناقدانی که نمیدانند کیفیت و کمیت نقد رابطه مستقیم با کیفیت و کمیت کتابهای خوب دارد.
حیدری شاهی عنوان کرد: ما هنوز وضعیت قابل قبولی در حیطه نقد نداریم و این مساله عوامل مختلف و متعددی دارد. از کم کاری و سهل انگاری ناقدان گرفته تا نبود عرصهای برای ارائه نقد دلسوزانه و مسئول. آکادمیک نبودن نقد و فرمولی، کمّی و پایاننامهای بودن بسیاری نقدها، و نیز کمبود نقد تحلیلی و بین رشتهای، از دیگر عوامل تاثیرگذار در وضعیت نامطلوب موجود در فضای نقد است. البته برای گذر از آستانه و ورود به نقد مطلوب، به برنامهریزی، فکر، برخورد علمیتر و جدیتر با مساله، صرف بودجه مناسب، همکاری دانشگاهها و انجمنها و تشکلها و متولیان و صاحبنظران بخش خصوصی، آگاهی از تجربیات کشورهای دیگر و بهکارگیری افراد آگاه و حداقل تشویق همین عده، نیاز داریم که مسئولانه و با وجود کمبود منابع تلاش میکنند بر دانش خود بیفزایند تا نقدهای بهتری
با وجود مثبت بودن ماهیت وجودی جشنواره نقد و قدردانی از عملکرد یازده دوره آن احتمال میدهم که تقلیل جوایز مادی به نصف به دلیل اما و اگرهای بودجهای، اثر روانی منفی بر ادامه و کیفیت کار ناقدان برگزیده و شایسته تقدیر بگذارد.
ارائه دهند و وضعیت کلی نقد و کتاب را در جامعه را بهبود بخشند.
این منتقد نقدی هم بر عملکرد این دوره جشنواره نقد داشت و گفت با وجود مثبت بودن ماهیت وجودی جشنواره نقد و لزوم قدردانی از عملکرد یازده دوره این جشنواره، احتمال میدهم که تقلیل جوایز مادی این جشنواره به نصف به دلیل اما و اگرهای بودجهای، آثاری منفی به لحاظ روانی بر ادامه و کیفیت کار ناقدان برگزیده و شایسته تقدیر بگذارد. برای ناقدی که در قبال نقد یک اثر به فرموده خود مسئولان این جایزه، باید شش ماه تمام وقت بگذارد تا عاقبت حق التالیفی دریافت کند که به لطیفه پهلو میزند، چه انگیزهای برای کار بیشتر میماند؟ تازه اگر مجالی برای ارائه اثرش بیابد!
حیدری شاهی یادآوری کرد: نقد هر اثر با کمیت و کیفیت آن رابطه مستقیم دارد اما مسالهای بسیار مهم وجود دارد که برای بهبود وضعیت کتاب پیشتر از نقد باید به آن توجه شود. در اینجا میخواهم از نشر کتاب نماها یا شبه تالیفهایی بگویم که نقد پذیر نیستنذ. اگر نقد را برجسته کردن نقاط قوت و تشخیص نقاط ضعف اثر بدانیم. وقتی اصولاً چیزی وجود ندارد، از چه نقاط ضعف و قوتی میتوان سخن گفت؟ درباره هیچ، چه چیز میتوان گفت؟
در حوزه کودک هر ساله با انبوه آثاری مواجه هستیم که هیچ موردی برای نقد کردن و در واقع سنجیدن هم ساختار و هم محتوا در چنته ندارند. اینها از کجا می آیند؟ به همان دلیلی که گفتم هیج ناقدی هم نمیتواند آنها را برگزیند و نقد کند. بعد چه پیش میآید؟ هیچ!
وی افزود: پدیدآورندههای این آثار به ناروا نام شاعر و نویسنده را یدک میکشند. آنها دچار خودباوری کاذب می شوند و در همه جا این افتخار را به خود سنجاق میکنند. بله نویسنده بودن افتخاری ازلی و ابدی است. منکر این هم نیستم که مخاطب بالاخره خودش کتابش را انتخاب میکند و عاقبت هم کتابهای خوب ماندگار میشوند اما تولید و عرضه انبوه این گونه آثار، خطر بزرگتری است که بیش از کمبود نقد، جامعه را تهدید میکند. کثرت آثاری از این دست خواه ناخواه سلیقه جمعی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و راه را برای تولید بیشتر این گونه پدیدهها بازخواهد کرد. باید برای جلوگیری از نشر این کتابهای پوچ تدبیری اساسی اندیشیده شود. انتظار آن که آگاهی خوانندگان را از طریق نقد بالا ببریم تا این موج سرکش رافروخوابد انتظاری بیهوده است.چه نقدی؟ نقد چه؟!
این منتقد درباره وضعیت داستان کودک و شعر کودک گفت: حوزه کودک عرصه بیدفاعی است که پی در پی آماج تهاجم نویسنده نماها و شاعر نماها قرار میگیرد بی آن که آب از آب تکان بخورد. من و دوستانم در شورای کتاب کودک هر ساله شاهد فهرست عریض و طویلی از کتابهای چنین افرادی هستیم؛ کتابهایی که شمارشان دربرابر تعداد انگشتشمار کتابهای مناسب، واقعا تاثرآور است.
وی افزود: این کتابها با تیراژهای بالا مرتباً به چاپ میرسند و چون معمولا از قیمت پایینتری برخوردارند بهتر پخش و فروخته میشوند. در این میان شعر کودک بسیار مظلومتر از داستان کودک است. شعر به دلیل سهل و ممتنع
شعر کودک بسیار مظلومتر از داستان کودک است. شعر به دلیل سهل و ممتنع بودن و داشتن دامنه وسیعی از تعاریف و قالبها به اشتباه این وسوسه و جسارت را در بعضی برمیانگیزد که به میدان بیایند و زورآزمایی کنند. ناشرانی هم هستند که بدون دانش کافی در این زمینه و بدون بهره گیری از کارشناسان آگاه یا حتی بدون حداقل آشنایی با کودک و شعر کودک، دست به انتشار آنها میزنند.
بودن و داشتن دامنه وسیعی از تعاریف و قالبها به اشتباه این وسوسه و جسارت را در بعضی برمیانگیزد که به میدان بیایند و زورآزمایی کنند. ناشرانی هم هستند که بدون دانش کافی در این زمینه و بدون بهره گیری از کارشناسان آگاه یا حتی بدون حداقل آشنایی با کودک و شعر کودک، دست به انتشار آنها میزنند. آنچه بیشتر جای تعجب دارد آن است که آنها به راحتی از فیلترهای اداره مجوز کتاب هم عبور میکنند!
حیدری شاهی در ادامه به ویژگیهای شعر و شاعر خوب کودک اشاره کرد و گفت: شعر کودک به میزان زیادی مبتنی بر ویژگیهای فردی شاعر است. ذوق و هنر ذاتی و نگاه زیبابین و روح خلاق و نزدیکی به دنیای کودک و نوجوان از نظر روحی و علمی از ویژگیهای یک شاعر خوب کودک و نوجوان است. شعر کودک باید بر آمده از دنیای او دغدغههایش، غمها و شادیهایش و متناسب با زندگی و تجربههایش باشد.
وی افزود: تجربهها، پندها و اندرز ها و خاطرههای دوران کودکی شاعر بزرگسال حرفهایی نیستند که بر دل و جان کودک و نوجوان بنشینند و لذت درک و کشفی شیرین را به او بچشانند. حتی اگر شاعر در وزن و قافیهپردازی چیره دست اما از دنیای کودکی و نوجوانی دور باشد یا اگر واژگان ساده و کودکانه شعرش، مفاهیم بزرگسالانه بر دوش بکشد، لحظه مشترکی بین شاعر و مخاطبش به وجود نخواهد آمد و شعر چیزی را در او بر نخواهد انگیخت جز ملال و شعر زدگی.
این منتقد عنوان کرد: امروزه شعر کودک نسبت به گذشته در قالب و محتوا گسترش بیشتری پیدا کرده است. قالبهای نو و مدرن پای خود را به شعر کودک و بیش از آن شعر نوجوان باز کردهاند و با توجه به تغییرات سریع در سلیقه ها و نیازهای مخاطبان، با رعایت اصول زیباییشناختی و در حدود تعاریف شعر، قالبهای جدید مجال خود نمایی یافتهاند. باید با تیزبینی درجه اقبال مخاطبان به این قالبهای نو را دریافت.
وی در توضیح بیشتر سخنانش گفت: تعاریف اصولی و اساسی شعر همان تعاریفی است که در گذشته بزرگان ما برای شعر داشتهاند. ماهیت شعر برای گروه های سنی مختلف یکی است و تعاریف ثابت شعر با اندک ملاحظاتی از جمله در زمینه روانشناسی رشد برای شعر کودک نیز قابل استناد است.
حیدری شاهی گفت: البته کودکان گروه سنی خردسال به دلیل ویژگیهای روانشناسانه و ذاتیشان همچنان اشعار موزون، هیجانهها و شعرهای غنی از موسیقی شاد و وزن کوتاه را میپسندند، به راحتی از بر و در بازیهایشان شادمانه تکرار میکنند. طبعا هر چه موسیقی شعر طبیعی تر و بر آمده از چینش واژگان درست و زیبا و ترکیب درست جمله هاو عبارتها و اوزان کوتاه باشد کودکان آنها را بهتر به یاد میسپارند و بیشتر تکرار میکنند. این ویژگی را امروزه کمتر در کار شاعران تازه کار می بینیم و به همین دلیل میشود گفت شعر شاعران گذشته و دیروز هنوز در بین کودکان دیروز و امروز ارج و قرب بیشتری دارد.
وی بر اثرگذاری نقد بر تولید آثار بهتر تاکید و یادآوری کرد: در این سالها شاهد تغییرات اساسی در نحوه کار شاعران قدیمی بودهام؛ همانها که روزگاری را در نخوت و بی شعری و تکرار خود میگذراندند و مطمئن هستم که پس از دیدن نقد آثارشان از ناقدان مختلف به تغییرات نو و هنرمندانه روی آوردند. در همین ساها بزرگان شاعری دیده ام که با بزرگ منشی و سعه صدر از نقد آثارشان سپاسگزاری کردهاند. همچنین شاهد تغییر مثبت دیدگاه پدیدآورندگان کتاب نسبت به منتقدان آثارشان بودهام و نیز تبدیل دلخوریها به دوستیها. حتی حساسیت و دقت ناشران بسیاری به نقد آثارشان قبل از انتشار هم در سالهای اخیر رشد نمایانی داشته است. پس امیدوارم این هوای تازه همچنان فضای جامعه نشر را عطرآگین کند و فرهنگ نقد در جامعه ما رنگ و رویی تازه بگیرد.