عضو کانون توسعهی فرهنگی کودکان گفت که بچههای ما بدون کتاب ارتباط کافی با محیط پیرامونشان پیدا نمیکنند و بهتدریج دچار لکنت اجتماعی میشوند.
به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رضا خاکینژاد، روزنامهنگار و عضو کانون توسعهی فرهنگی در این زمینه افزود: کودکان و ما والدین وقتی فرزندمان لقلقهی زبان پیدا میکند، به سرعت بهترین پزشک کشور را پیدا میکنیم تا او را درمان کند اما به لکنت اجتماعی اهمیت نمیدهیم. لکنت اجتماعی را کتاب چه چیز درمان میکند.
وی در نشست بررسی وضعیت کتاب کودک و نوجوان و چشمانداز آیندهی آن، ضمن برشمردن آسیبهای اجتماعی و تاریخی که بعضا ماندگار خواهند بود، به نقش «کلمه» در آموزش به بچهها اشاره کرد و گفت که باید به بچهها بگوییم از این واژهها استفاده کنند و جهان اطرافشان را کشف کنند؛ کلمههایی که در کتاب و از طریق کتاب به دست میآید.
این فعال فرهنگی یکی از دلایل استقبال اندک از کتابها را کمکاری رسانهها برشمرد و اضافه کرد: شدیدا نسبت به رسانهها و صدا و سیما انتقاد دارم، چون کتابها در آن دیده نمیشوند. ما ستون و صفحهی ثابتی برای معرفی کتاب کودک و نوجوان نداریم، باید کاری بکنیم که بچهها دنبال کتاب بروند.
وی با نقل خاطرهای گفت: یادم هست یک کتابخانه با هزار جلد کتاب در یکی از روستاهای خراسان افتتاح شد، برای بازدید رفتیم و دیدیم که کتابها همه فرسوده هستند. اول فکر کردیم که کتابها از ابتدا کهنه بودهاند، اما بعد فهمیدیم آنقدر این کتابها استفاده شدهاند به این روز درآمدهاند. همهی کتابها در روستا دست به دست میچرخیده.
او تصریح کرد که بچههای ما منتظر کتاب هستند و باید آن را به کودکانمان برسانیم.
خاکینژاد که در حاشیهی هفدهمین جشنوارهی کتاب کودک و نوجوان سخن میگفت، توجه به رویاهای کودکان را از واجبات دانست و افزود: هر انسانی از کودکی یک کارخانهی رویاسازی دارد. این کارخانه در تمام طول زندگی فعال است، مگر اینکه متوقفش کند و تا آن زمان ما یکسره در حال رویاسازی و رویاپردازی هستیم. ما برای رسیدن به رویاها باید بیاییم آسیبهای در مسیر را ببینیم، شیب و مسیر عبورمان را طوری طراحی کنیم که بتوانیم در آن به راه حل هم برسیم. اگر پنجاه سال هر روز مطالعه کنیم سالی ٣۶۵ کتاب میشود و در طول ۵٠ سال عمر مفید هم بین ١٧ تا ١٨ هزار کتاب!
البته او باز هم تاکید کرد که این رقم در مقابل عناوینی که چاپ میشود و در مقابل دانش بشری، عددی نیست.
وی در بخش دیگر این میزگرد، ورود بخش خصوصی به بازار کتاب را مناسب دانست و با اشاره به سخنان مدیر کتابخانهی مرجع کانون که از رقم ٩٠٠ کتابخانهی کانونی برای کودکان خبر داده بود، گفت: من خیلی خوشحال میشدم که به جای آن، ده هزار کتابخانهی غیر دولتی داشته باشیم. چرا دولت؟ من به شخصه با تمرکز دولتی به این شکل مخالفم.
این فعال حوزهی کتاب، توجه به روستاها را از امور مهم دانست و ادامه داد: من از منظر روزنامهنگاری صحبت میکنم که ۴٠ سال است با وضعیت روستاها و عشایر آشنایم، میدانم در روستاهای ما چه میگذرد. ما روستاهایی داریم که هنوز در فقر و محرومیت بهسر میبرند. ما باید در روستاها بگردیم، نقش کلمه را در آنجا کاربردی کنیم و بچههای مناطق محروم را با کتاب آشنا کنیم.
او تاکید کرد که باید از فضای شهری عبور کنیم و به روستا برسیم، به بچههایمان باور داشته باشیم. به کسانی که حقشان است بپردازیم تا از ثروتهای مملکت که همان کودکان و نوجوانان هستند حمایت کنیم. خوشحالم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز کارهایی در این زمینه انجام داده است.
او در پایان توجه به همین چند سال پیش رو را الزامی برشمرد و گفت: از همین امروز که شروع کنیم، ما ۶سال طلایی پیش رو داریم که اگر درست سرمایهگذاری شود میتوانیم ۶٠ سال از آن استفاده کنیم. متاسفانه در کشور ما چنین حرکتی انجام نمیشود و نگاه تا حدودی منشوری است.
خاکیپور گفت که باید ظرفیتهای آکادمیک را جدا کنیم و با نیروی خلاقه که در بسیاری از کتابخانهها وجود دارد، مطالعه و آموزش را در هم بیامیزیم؛ مانند روشی که در گذشته انجام میشده است.
این نشست از برنامههای جنبی هفدهمین جشنوارهی کتاب کودک و نوجوان بود که در آن علاوه بر خاکیپور، علیاصغر سیدآبادی، بهنوش بساک کاظمی، وحید طوفانی و حسین بکایی نیز حضور داشتند.
این جشنواره روز ٢۴ بهمن ١٣٩٣ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران به کار خود پایان داد.