تجربه بلندخوانی کتاب‌های «گل‌های پیاده‌رو» و «اول می‌خواستم یک گل به تو هدیه بدهم»

آنچه می‌خوانید تجربه بلندخوانی دو کتاب با مضمونی مشترک و انجام فعالیت‌های درپیوند با آن است از زبان مربی کلاس با کودکان ۸ تا ۱۲ ساله.

 

فعالیت پیش از بلندخوانی

از کودکان خواستم به دو گروه میز سبز و قرمز تقسیم شوند. هر یک از کتاب‌ها در اختیار یک گروه قرار داده شد. از آن‌ها خواستم کتاب‌ها را باز کنند، نگاه کنند و داستانشان را به کمک هم بخوانند. همچنین درباره تفاوت کتاب‌های مصور و تصویری گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادیم و با هر گروه به‌صورت جداگانه درباره موضوع داستان، شخصیت و تغییرات تصویرها گفت‌وگو کردیم.

پرسش‌های گروه میز قرمز درباره کتاب تصویری «گل‌های پیاده‌رو»:

  • موضوع کتاب چیست؟
  • چه تغییراتی در تصویرهای کتاب می‌بینند؟
  • علت رنگی شدن تصویرها چیست؟
  • هدیه دادن گل چه تغییری در محیط ایجاد می‌کند؟

بچه‌ها هنگام پرسش و پاسخ از مضمون هدیه دادن گل به انجام کار خوب و مهربانی رسیدند. آن‌ها اشاره کردند که کندن گل کار خوبی نیست.

پرسش‌های گروه میز سبز درباره کتاب «اول می‌خواستم یک گل به تو هدیه بدهم»:

  • موضوع کتاب چیست؟
  • چرا دنبال هدیه‌های مختلف می‌گردد؟
  • قلبم را به تو هدیه می‌دهم به چه معنی است؟

 

بلندخوانی کتاب گل‌های پیاده‌رو

 

فعالیت‌های هنگام بلندخوانی

از گروه‌ها خواسته شد که کتاب‌هایشان را برای هم بخوانند (از جلدخوانی آغاز کنند تا خواندن متن، پرسیدن سوال و پاسخ دادند به پرسش‌های گروه دیگر). تصمیم هر دو گروه این بود که خواندن کتاب با مشارکت همه اعضا انجام شود. بر اساس تقسیم‌بندی، همه اعضا صفحه‌های مربوط به خودشان را خواندند. بچه‌ها از هم دیگر پرسش‌هایی درباره جزئیات تصویرهای هر دو کتاب کردند و پاسخ هم را دادند. گروه میز سبز پس از گوش دادن به داستان گل‌های پیاده‌رو گفتند‌، کندن گل کار درستی نیست و برای گروه قرمز هم یادآوری شد که در هنگام خواندن کتاب به همین نکته توجه کرده بودند.

 

اول می خواستم یک گل به تو هدیه بدهم

 

فعالیت‌های پس از بلندخوانی

از کودکان خواستم یک‌بار دیگر عنوان کتاب‌هایشان را با صدای بلند بخوانند. هر دو گروه با شنیدن دوباره عنوان‌ها گفتند که در هر دو کتاب واژه «گل» وجود داشته است. سپس از بچه‌ها خواستم درباره شباهت‌های دیگر دو کتاب با هم گفت‌وگو کنند (در این بخش هدایت‌کننده گفت‌وگو خودشان بودند). آن‌ها به این نکته اشاره کردند که در هر دو کتاب موضوع هدیه دادن و مهربانی کردن دنبال شده است. از هر دو گروه خواستم نظرشان را درباره معنی هدیه دادن قلب بگویند.

درنهایت از بچه‌ها خواستم در یک حلقه بنشینیم و بازی کنیم به این شکل که هر کسی به‌نوبت، یک کلمه با مهربان ترکیب کند و بلند بگوید، یک نفر هم اوستای بازی باشد تا کلماتی را یادآوری کند که قبلا تکرار شده‌اند. اگر کلمه‌ای تکراری بود یا کسی خاطرش نمی‌آمد نوبت رد می‌شد تا در دور بعد ترکیب جدیدی بسازد. کرگدن، فیل، خورشید، مادر، پدر، دکتر، پرنده، جنگل، معلم، آسمان، آتشفشان، میز و ... کلمه‌هایی بود که بچه‌ها با صفت مهربان ترکیب کردند. بازی را ادامه دادیم تا زمانی که همه یک‌بار اوستا شدند و بازی را تمام کردیم.

 

فعالیت های نشست بلندخوانی

 

نویسنده
سپیده قلی‌پور
کلیدواژه:
Submitted by editor71 on