کتاب «اما و مامان و مامانی» داستانِ آفتابپرست کوچولوییست که حوصلهاش سر رفته و میخواهد با مادربزرگش قایمباشک بازی کند.
مادربزرگش چشم میگذارد و میشمرد و اِما جایی برای قایم شدن میگردد. در جستوجوی یک جای خوب، اِما به همه جا سرک میکشد و به همین بهانه پیش حیوانات مختلفی میرود و ماجراهای کوچک و سادهای را پشت سر میگذارد.
کتاب «اما و مامان و مامانی» با این جمله آغاز میشود:
«اِما، اِماست. مامان، مامانِ اِماست؛ و مامانی، مامانبزرگِ اِماست.
ولی مامانی، مامانِ مامان هم هست. هم خیلی ساده است، و هم خیلی سخت.»
مخاطب کودک، در همان ابتدای داستان با جملات و دیالوگهایی ساده، با نسبتها و روابط انسانی بیشتر آشنا میشود و همینطور که با داستان پیش میرود، میتواند درک و شناخت بهتری از احساسات بزرگترها، ماهیت، شخصیت و ویژگیهای فردی خودش پیدا کند.
در کتاب «اما و مامان و مامانی»، با آفتابپرست بازیگوشی سر و کار داریم که برای پیدا کردن یک جای خوب، دست به ماجراجویی میزند و تصویرگر اثر «کاترین شِرِر» از این فرصت استفاده میکند و در پی ماجراجوییهای اِمای کوچک، در فریمهای تصویریاش معماهایی طرح میکند که ذهن کودک را وادار میکند تا در انبوه رنگها و تصویرهای مختلف، آفتابپرستی را پیدا کند که یکی از تواناییهای منحصربهفردش، همرنگشدن با چیزهای مختلف است.
«لورنتس پاولی»، نویسنده کتاب «اما و مامان و مامانی»، در این کتابِ تصویری بسیار ظریف و هنرمندانه نکات اخلاقی و اجتماعی مختلفی را به مخاطب کودک آموزش میدهد. او میکوشد تا در قالبِ بازی قایم باشک و روبهرو شدن شخصیتِ اصلی داستان با شخصیتهای مختلف، حیوانات کمتر شناخته شده مثل لِمور و تمساح و ... را به کودک معرفی کند.
اما نکتهای که داستانِ تصویری «اما و مامان و مامانی» را میتواند به یک اثر درخشان و موفق تبدیل کند، این است که نویسنده با انتخابِ آفتابپرستهایی در سنین مختلف (کودک، جوان و کهنسال) بسیار ظریف و هوشمندانه دغدغهها و نگرانیها و محدودیتهای هر گروه سنی را مطرح کند و نقطهای از داستان که آفتابپرست کوچولو پی به شباهتِ محدودیتهایش با مامانبزرگش میبرد، «کودکی» و «کهنسالی» هنرمندانه با هم پیوند میخورد و کودک میتواند درک بهتری از نگرانیها، محدودیتها و باید و نبایدها داشته باشد.
کتاب «اما و مامان و مامانی»، برای گروه سنی بالای چهارسال مناسب است.