کتاب «اژدهای آزمایشگاه» داستان همدلیست؛ مهربانی کردن، وقتی بقیه مهربان نیستند.
سر زنگ آزمایشگاه، یک مداد کوچک میافتد زمین. میرود زیر پای بچهها و با تن زخمی و نوک شکسته، توی آزمایشگاه جا میماند. به هوش که میآید، هوا تاریک است و در نور مهتاب، وسایل آزمایشگاه، عجیب و ترسناک به نظر میرسند. مداد سروصدا میکند و آزمایشگاه را میگذارد روی سرش. وسایل آزمایشگاه از خواب میپرند و او را بیشتر میترسانند. اسکلت میخواهد با انگشت دراز استخوانیاش مداد را بگیرد و بااش نقاشی بکشد و بِشِر دنبال حلال مداد میگردد تا حلش کند و همه از شرش خلاص شوند. نزدیک است مداد پس بیفتد که اژدهای آزمایشگاه وارد میدان میشود…
مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیتها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسهاند.
هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب میکند، درها را میبندد و قفل میزند و میرود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، میآیند وسط و هر بار یک بساطی راه میاندازند. آنوقت گاهی که از دستشان در میرود و از خودشان نشانهای بهجا میگذارند، همه چیز میافتد گردن سرایدار! بعضی موقعها هم که خرابکاری به بار میآورند و باز کاسه کوزهها سر سرایدار میشکند. خودش فکر میکند یکی میخواهد سکتهاش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم میگوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمیکند…
مجموعه «وقتی ما نیستیم» شامل «اژدهای آزمایشگاه»، «آتشفشان آزمایشگاه» و «رییس آزمایشگاه» است. در این داستانها به موازات تلاش برای ایجاد لذت و سرگرمی، مقداری هم آموزش در کار تزریق شده. شاید هم بعد از خواندن داستانها، بچهها جور دیگری به آزمایشگاه مدرسهشان نگاه کنند!
درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «اژدهای آزمایشگاه»
آویسا شرفی فارغالتحصیل رشته الکترونیک است و از سال ۸۵ کار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را با همکاری برخی از نشریات شروع کرده است.
مجتبی حیدرپناه تصویرگر مجموعه «وقتی ما نیستیم» متولد سال ۱۳۶۹ در آباده، دانشآموخته رشته نقاشی است و هم اکنون به عنوان کارتونیست فعالیت میکند و در مسابقههای بینالمللی از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، مکزیک، ایتالیا، چین جایزه برده است. از دیگر آثار تصویرگری او برای کودکان مجموعه «بچهمحل نقاشها» را میتوان نام برد.
در آزمایشگاه مدرسه، یک کارگاه خلاقیت برگزار میشود. بچهها که میروند، آزمایشگاه میریزد به هم؛ وسایل آزمایشگاه هم میخواهند خلاق باشند! مسابقه «کی از همه خلاقتره؟» میگذارند و استعدادشان را به نمایش میگذارند. حاصل اوج خلاقیت گروهیشان، شعلهور شدن آتش است. آتش کمکم جلو میرود و به مواد قابل احتراق نزدیکتر میشود. همه ترسیدهاند. اگر نجنبند آزمایشگاه منفجر میشود و همگی میروند روی هوا. باید هر جوری شده سرایدار را بکشانند آنجا. ولی چهطوری؟ سرایدار، بی خبر از همهجا، آن سر حیاط، توی اتاقش خواب است…
مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیتها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسهاند.