کتاب «ماری ادلند، دخترک دانشمند» از مجموعه کتاب «راهت را پیدا کن»، داستان دختر کنجکاوی به نام رزی است که پرسشهای زیادی دارد و مانند یک دانشمند برای یافتن پاسخ پرسشهایش پرسشهای بیشتری طرح میکند، فرضیه میسازد و آنها را آزمایش میکند.
ماری تا سه سالگی زبان باز نمیکند. اما وقتی بالاخره صحبت میکند مشخص میشود حرفهای زیادی، در واقع پرسشهای زیادی برای گفتن دارد. ماری دختری کنجکاو است که تمام روز پرسشهایی با چرا، چی، چهطوری و کی مطرح میکند. او خانوادهای همراه دارد که گاهی از دستاش کلافه میشوند، اما در همه حال همراه او هستند. حتی اگر ماری با آزمایشهایش کل شام را هدر بدهد و گربه خانگیشان بدجوری بو بگیرد! ماری دنبال منشا بوی بد میگردد و در آخر نه تنها اعضای خانوادهاش، که همکلاسیهایش هم با او همراه میشوند تا با پرسشگری و آزمایش انواع بوها را بهتر بشناسند و بفهمند بوی بد از کجا میآید.
مجموعه کتاب داستانی «راهت را پیدا کن»، داستان کودکانی است که با دنبال کردن رویاهایشان به دستاوردهای شگرفی در بزرگسالی میرسند. از این مجموعه علاوه بر کتاب « ماری ادلند، دخترک دانشمند»، کتابهای «ایگی سزار، پسرک معمار» و « رزی گودنس، دخترک مهندس» نیز منتشر شدهاند. کتابهای کار مرتبط با کتابهای این مجموعه نیز منتشر شده است. در هر کتاب کار با نام «پروژههای بزرگ برای معماران کوچک»، «پروژههای بزرگ برای مهندسان کوچک» و «پروژههای بزرگ برای دانشمندان کوچک» 40 فعالیت مرتبط با موضوع کتاب آورده شده است تا کودکان با انجام آنها بیش از قبل فضای کاری دانشمندان، مهندسان و معماران را بشناسند.
«ماری ادلند، دخترک دانشمند» کتاب پروفروش نیویورک تایمز و مجله وال استریت بوده است.
«آندریا بیتی»، نویسنده کتاب، دانشآموخته رشته میکروبیولوژی و مهندسی کامپیوتر است. او پس از تحصیل و کار در حوزه رشتهاش متوجه شد که هنوز راهش پیدا نکرده است. بههمین خاطر سراغ علاقه کودکیاش، نویسندگی، میرود. بیتی در پایان کتاب درباره خود میگوید: «هیچ چیز در کودکی به اندازه داستان خواندن و خیالپردازی کردن، لذتبخش نبود. آن وقت بود که راهم را پیدا کردم، نویسندگی کتابهای کودک!»
تصویرگر کتاب، «دیوید رابرتس»، در یک هنرستان مخصوص طراحی درس خوانده است. رابرتس در آغاز طراح لباس بوده است، اما بعدتر با دوست شدن با دو تصویرگر کتاب کودک، مسیر زندگیش، تصویرگری کتاب کودک، را پیدا میکند. او درباره خودش در پایان کتاب میگوید: «خیلی وقتها برای پیدا کردن راهت باید از راه اصلی بزنی بیرون و صاف بروی توی جاده خاکی!»
«احمد تصویری»، مترجم کتاب، در رشته روانشناسی تحصیل کرده است. تصویری درباره خودش در ابتدای کتاب میگوید:«کم کم احساس کردم جز روانشناسی، عاشق راههای دیگر هم هستم. راهی که با بچههای فسقلی سر و کار داشته باشد یا راهی که بشود تویش چیز طراحی کرد. یا راهی که تویش یک کاغذ سفید باشد و بتوانی تا آخر دنیا، یک بند بنویسی!»