عذرا جوزدانی
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با عذرا جوزدانی را مشاهده کنید.
«سگ سیاه» داستان خانوادهای به نام هوپ است که یک روز از خواب بیدار میشوند و سگ سیاه بزرگی که بیرون از خانه نشسته را میبینند و همگی از سر ترس واکنشی انجام میدهند؛ به جز کوچکترین فرد خانواده که نمیترسد، بیرون میرود و با سگ رو بهرو میشود.
شنبه, ۴ دی
کتاب «درخت دستکشی» کتابی است در ستایش تفاوتها. پسرک کتاب درخت دستکشی، متفاوت با دیگران است و خود این تفاوت را پذیرفته. او میداند که متفاوت بودن باعث خنده، ناراحتی دیگران و در بعضی مواقع باعث اذیت کردنش میشود. اما پسرک خود متفاوتش را پذیرفته و از اینکه گوشهگیر است و تنهایی را دوست دارد لذت میبرد.
شنبه, ۱ آبان
کتاب «ماری ادلند، دخترک دانشمند» از مجموعه کتاب «راهت را پیدا کن»، داستان دختر کنجکاوی به نام رزی است که پرسشهای زیادی دارد و مانند یک دانشمند برای یافتن پاسخ پرسشهایش پرسشهای بیشتری طرح میکند، فرضیه میسازد و آنها را آزمایش میکند.
دوشنبه, ۱۲ مهر
«تمساحی که از آب بازی خوشش نمیآمد» داستان بچه تمساحی است که با خواهرها و بردارهایش متفاوت است و در اخر میفهمد در واقع یک بچه اژدهاست.
چهارشنبه, ۱ اردیبهشت
«بردن تمساح به مدرسه؟ هرگز!» از مجموعه کتاب «مگنولیا» درباره بردن یک تمساح به مدرسه برای معرفی طبیعت است. این ایده بسیار جذاب، اما دردسازی برای زنگ علوم است. حالا مگنولیا باید راهی پیدا کند تا تمساح را به خانه ببرد. او در آخر یاد میگیرد که خرابکاریهای خود را درست کند و هر چیزی را به کلاس نبرد.
دوشنبه, ۳۰ فروردین
«ایگی سزار، پسرک معمار» همهجا را با سازه پر کرده است، اما خانم معلم به او میگوید کلاس دوم جایی برای ساختمانها ندارد. او ناامید نمیشود و درست در زمان بحران، استعدادس را به کار میگیرد. داستان ایگی، سرشار از اعتماد به نفس، پشتکار و امید است.
شنبه, ۲۹ آذر
کتاب «رزی گودنس، دخترک مهندس» از مجموعه کتاب «راهت را پیدا کن»، داستان دختری به نام رزی است که در دبستان درس میخواند و آرزو دارد مهندس شود. اما از شکستهایش ناامید میشود تا زمانی که میآموزد از هر شکست میتواند درسهایی بیاموزد و با تلاش بیشتر موفق شود.
یکشنبه, ۲ تیر
با خواندن کتاب «ساز کالی» پیرامون خود را پر از صلح، دوستی و آرامش احساس میکنید. کتاب داستانی دلنشین از پیروزی موسیقی بر شکار و حق انتخاب مسیر زندگی روایت میکند.
چهارشنبه, ۱۵ اسفند
کتاب «آقای ببر وحشی میشود» درباره شکستن چارچوبها و شبیه خود بودن است.
شنبه, ۲۴ آذر
کتاب «بغلم کن» درباره بچه کاکتوسی است که با خانوادهاش متفاوت است و برخلاف آنها دوست دارد بغل شود.
سه شنبه, ۲۹ آبان
می گفتند شب ها و هنگام تاریکی جن ها بیرون می آیند و به رقص و پایکوبی و ساز و آواز می پردازند، می گفتند جماعتی بی خیال و بی کاره اند که فقط هنگام تاریکی دیده می شوند و ... .
موسیقی در خانواده جی جی، پسر نوجوان ایرلندی، موروثی است. هر هفته، در خانه ی آن ها بنا به سنت دیرینه در خانواده ی هلن، مادر جی جی، موسیقی اجرا می شود و مردم از دور و نزدیک در آن شرکت می کنند.
چهارشنبه, ۱۸ فروردین
باران دختر نوجوانی حدود سیزده – چهارده ساله است که همیشه روزنوشت های خود را در دفتر خاطراتش می نویسد. او با مادرش که مدیر دبیرستان است، پدربزرگ و خواهر دانشجویش، نگار زندگی می کند. پدر استاد دانشگاه است ولی از آنان جدا شده و تنها گاهی با نگار و باران گفتگوی تلفنی دارد.
یکشنبه, ۱۸ فروردین