معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۳ - ۶ سال
در بخش معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۳ - ۶ سال به معرفی کتابهای مناسب و باکیفیت برای این گروه سنی خواهیم پرداخت. بايد توجه داشت كه گزينش کتاب مناسب و خوب باتوجه به سن كودكان از اهميت ويژهای برخوردار است. انتخاب کردن کتاب مناسب در میان انبوه کتابهایی که اکنون در بازار موجود است مشکل اساسیست. سعی کنید کتابی را برای فرزند خود انتخاب کنید که حتما آن را خوانده و محتوای آن را پسندیده باشید و احتمال میدهید برای کودک جالب توجه است و از خواندن آن لذت میبرد.
«ولام کن شب بیکله!» داستان شبی است که یک شب قهر میکند و ویوی، شخصیت اصلی داستان، باید راهی پیدا کند تا شب را دوباره به خانهاش بازگرداند! این ایدهی شگفت، داستانی برای خردسالان است. اما چنان پرداخت ماهرانهای دارد که برای بزرگسالان هم جالب و خواندنی است.
چهارشنبه, ۲۲ آذر
«دمبریده» داستانی دربارهی حلمسئله و چارهاندیشی، دوستی و همکاری است. داستان با مسئلهی گم شدن دُم یکی از شخصیتها شروع میشود!
حتماً برای شما هم پیش آمده است که وقتی میخواستید از خانه بیرون بروید، یکی از وسایلتان سر جایش نبوده است. وقتی کیف پول، سوئیچ ماشین، یک لنگه جوراب یا حتی دکمهی لباستان سر جایش نیست، چهکار میکنید؟ دنبالش میگردید و شاید هم دکمهای رنگی بهجای دکمهی سفید به لباستان بدوزید! به همین ترتیب، کودکان هم ممکن است وسایلشان را گم کنند.
یکشنبه, ۱۹ آذر
«آفتاب مهتاب چه رنگه؟» سرودهی پروین دولتآبادی از شاعران بزرگ کودکان ایران است که فلسفهی عمیق چرخش روز و شب را در خود دارد و در این چرخش خواب و بیداری، رنگها و زیباییهای زمین و آسمان، شور و جنبش زندگی کودکانه و بازی ماه و خورشید با شیواترین کلام روایت شده است. این کتابِ تصویری متناسب با موضوع و شعر آن بهصورت یکپارچه و آکاردئونی تصویرگری و طراحی شده است. تصاویر کتاب آمدن شب و روز، و آفتاب و مهتاب را بهصورت بازیگون نشان دادهاند که برای بلندخوانی و نمایش خلاق بسیار مناسب است.
سه شنبه, ۳۱ مرداد
«جینی، قورباغهی خوبی باش!» کتابی است دربارهی الگوی ارتباط بدون خشونت. جینی قورباغهی کوچکی است که برای اولین روز مدرسهاش خوشحال و هیجانزده است. اما همین یک جملهی مادرش: «جینی، قورباغهی خوبی باش!»، او را نگران و سردرگم میکند. او چطور باید قورباغهی خوبی باشد؟ موش کور فکر میکند منظور مادرش این بوده که در جنگل گم نشود، اما نظر جغد این است که مادر دلش میخواسته جینی به معلم و همکلاسیهایش سلام کند. شاید هم منظورش این بوده که جینی لباسهایش را کثیف نکند! اما در نهایت معلم جینی به او و سایر همکلاسیهایش کمک میکند تا با خوب گوش کردن، تلاش برای درک احساسات طرف مقابل و سپس گفتوگو و بیان درست احساس، نیاز و تقاضایشان منظور یکدیگر را بفهمند.
دوشنبه, ۲۹ خرداد
کتاب «گربه دارم چه زرنگ» روایتی کودکانه است که داستان گربهای پرانرژی و پرتحرک را در قالب ترانهای کودکانه روایت میکند. گربهی زرنگِ داستان از شهرها و کشورهای گوناگون دنیا دیدن میکند و در این سفر دورودراز کالاها و اجناسی را با خود میبرد و میآورد. در اولین بخش کتاب، به شغل گربه، که خریدوفروش کالاست، اشاره میشود؛ شغلی که تجربهها و سفرهای زیادی را با خود به همراه دارد.
سه شنبه, ۲۴ آبان
«برو خوکی!» داستانی ساده و شیرین دربارهی خوکی است که زندگی روزانه و معمولیاش را دوست دارد. خوکی دلاش میخواهد صبح تا شب در گل غلت بزند و کار به کار کسی نداشته باشد. اما مرغها همیشه، دوروبر خوکی، در حال بگومگو هستند و خودشان را با یکدیگر مقایسه میکنند. آنها بر سر اینکه چهکسی اول تخم گذاشته و چهکسی آخر از همه این کار را کرده، با یکدیگر رقابت میکنند؛ حتی خروس هم دوست دارد اولین کسی باشد که هر روز از خواب بیدار میشود تا قوقولی قوقوکنان به همه بگوید که بهترین است!
سه شنبه, ۲۵ مرداد
«اتاق دوستداشتنی من» داستان دختری بدون نام است که در اتاقاش خیالپردازیهای رنگین و شیرینی دارد؛ دختری که میتواند هر کودکی در هر جایی باشد.
شنبه, ۱ مرداد
«بیا با هم» مجموعهکتابی دربارهی مهارتهای سادهی زندگی است که هر کودک باید با همراهی والدین یا مربی و آموزگار آنها را انجام دهد و تمرین کند. در این کتابها، کودک در کنار خانواده، آشپزی، باغبانی، بازیافت، تمیزکاری، ساختن چیزهای تازه، کاشتن سبزیجات و خرید کردن را میآموزد و از آموختن این مهارتها لذت میبرد. این کتابها، درسهایی ساده و کاربردی برای فرا گرفتن، تعامل اجتماعی، مسئولیتپذیری و گفتوگو و همکاری است. کودک با خواندن و دیدن این کتابها میآموزد که چگونه با دیگران بهتر و مؤثرتر ارتباط بگیرد و مهارتهای آموخته را بهخوبی در کنار یکدیگر انجام دهد. ماجرای هر کتاب به صورت شعر نوشته شده است.
یکشنبه, ۲۶ تیر
خانم بَجِر هر یکشنبه به کوهِ نزدیک خانهاش میرود. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هر نیازمندی کمک میکند. او شخصیت اصلی کتاب «در راهِ کوه» است؛ کتابی که به جنبههای گوناگونی از زندگی میپردازد.
سه شنبه, ۱۴ تیر
بعضیها همیشه ناراضیاند؛ نه خودشان را دوست دارند و نه اطرافیانشان را. آنها حتی از طبیعتی که در آن زندگی میکنند هم بیزارند. بچهپنگوئنی را تصور کنید که از همه چیز حتی برف هم بیزار است. امکان دارد نظر او به خود و زندگی تغییر کند؟
یکشنبه, ۱۲ تیر
یک روز صبح، اُتو، سنجاب کوچولو، جلوی در خانهاش یک گلولهی سبز خاردار پیدا میکند. توی آن یک موجود نرم و کرکی است که مرتب میگوید: «بیب» و صدا میزند: «مامان! مامان!» اتو نمیخواهد مامان او بشود، ولی پشمالو یواش یواش وارد زندگی راحت اُتو میشود و روزگار آرام او را حسابی بر هم میزند.
دوشنبه, ۳۰ خرداد
«گودی گنده» بچهفیلی است که مثل همهی فیلها جثهی بزرگی دارد، گوشهای پهنی دارد، قدمهای سنگینی برمیدارد و خرطوم دارد. او میتواند بهخوبی تمام صداهای جنگل را بشنود و گوشهایش را تکان دهد. میتواند قدمهای بزرگی بردارد و در برکههای آب بپرد. اما او یک مشکل دارد. او با خرطومش نمیتواند صدا ایجاد کند؛ همان صدای معروف فیلها که مثل صدای شیپور است.
شنبه, ۲۸ خرداد
مجموعهی «استنلی همهکاره» دربارهی موشِ همستر سختکوشی است که در هر جلد به شکل متصدی یک شغل خدماتی ظاهر میشود. نکتهای که در همهی کتابهای مجموعهی استنلی به چشم میخورد، معرفی ماشینها و مشاغل است. شخصیتهای داستانها هم همه جزو خانوادهی موشها هستند. نویسنده سعی دارد مفهوم خدمات و همبستگی اجتماعی را با کلمات ساده و تصاویر دوبعدیِ واضح و روشن به کودکان بیاموزد.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
«گالی گِلی» نام اسب آبی است که به همراه دیگر اسبهای آبی در رودخانهای نزدیک یک جنگل زندگی میکند. اسبهای آبی در رودخانه زندگی میکنند و رودخانه هرآنچه اسبهای آبی لازم دارند به آنها میدهد. گِل برای غلط زدن در آن، غذا و آب و محیطی مناسب برای زندگی.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
«غریغرشی» کتابی است دربارهی بچهشیری که در جنگل با خانوادهاش زندگی میکند. اما به نظر میرسد که این بچهشیر تنبل است و از خوابیدن خیلی خوشش میآید. در طول داستان، خانوادهی بچهشیر تمام آموزشی را که لازم دارد به او میدهند. او نیز آموزشهای لازم را دریافت میکند اما خوابآلود است. به مرور در داستان شاهد بزرگ شدن و رشد بچهشیر هستیم.
یکشنبه, ۲۲ خرداد
تسلط ماشینها بر آدمها موضوعی است که در دههی اخیر بسیار مطرح شده و حتی بنمایهی رمانها و فیلمهای بسیاری شده است. «کریس ریدل» نویسندهی توانای کتابهای کودک در کتاب «کارگاه وندل» به سادهترین و جذابترین شکل ممکن سعی دارد به همین موضوع اشاره کند.
سه شنبه, ۳ خرداد
بازی باب گراهام با نور خورشید شگفتانگیز است. او در کتاب «خورشید چطور به خانه کوکو رسید» طلوع خورشید را بهانهای برای نشان دادن برخی رخدادها در سراسر دنیا کرده است. این کتاب، میتواند ادامهی کتاب «دکمههای نقرهای» باشد. در یکی از صفحههای کتاب، بر دیوار خانهی کوکو، دختر داستان، نقاشی او را از جودی و جاناتان میبینیم.
چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت
کتاب «دکمههای نقرهای» داستان دیدن چیزها و کسانی است که روزانه به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزها و کسانی که از ما دور هستند و نمیتوانیم آنها را ببینیم، اما شبیه همهی رخدادهای این کتاب همواره پیرامون ما در جریاناند.
دوشنبه, ۱۹ اردیبهشت
خرس دنبال برتی گذاشته در کتاب «برتی و خرس». بیمقدمه و بدون هیچ آغازی، کتاب با این جمله آغاز میشود: «چون خرس دنبال برتی گذاشته بود.» چرا کتاب این جمله را میگوید؟ چون برتی را میبینیم که دارد میدود و پشت سرش به خرسی نگاه میکند که دهانش باز است و انگار میغرد و میخواهد برتی را بخورد. غرش خرس در تصویر با هیچ واژه و نامآوایی نشان داده نشده است؛ پس شاید خرس فقط دهانش را باز کرده و چیزی نمیگوید! برتی هم پسربچهای با کلاه قرمز است که مانند همهی شخصیتهای تصویرهای پاملا آلن، تپل و بامزه است.
یکشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «تا خانه در باران» نمایشی از رخدادهای یک شب بارانی است از فاصلههای نزدیک و دور. مادری با فرزندش در راه خانه است، سوار بر ماشین. در این شب بارانی که جادهها شلوغ و لغزنده است، کودک شاهد رخدادهایی عجیب و ساده است. ما از نماهای دور و نزدیک مانند یک فیلم، نظارهگر این داستان نمایشی هستیم. از خرگوشها و موشها و ماهیها و اردکها تا حتی حلزون. از وسایل و جزئیات لباس و ماشینها، تا خیابان و آسمان و بزرگراه. همه چیز در این کتاب دیدنی است و خواندنی.
شنبه, ۱۷ اردیبهشت