کتاب درباره احساسات کودکان (شناسایی و درک کردن و کنار آمدن با آن ها)

<p>تشخیص دادن و درک احساسات یکی از مهارت‌های مهمی است&nbsp;که در&nbsp;کودکان به مرور&nbsp;رشد پیدا می‌کند. آموزش احساسات به کودکان کمک می‌کند تا با احساسات و هیجان‌های خود&nbsp;و دیگران آشنا شوند و در زمان مواجه با آن بدانند چه کاری باید کنند.&nbsp;این کار به کودک شما کمک می‌کند تا نه تنها احساس‌های مختلف را بشناسد، بلکه با دیگران همدلی کند و ارتباط نزدیک تری با آن ها برقرار سازد.</p>

زیر دسته بندی ها
کتاب «وسلی‌آباد» درباره‌‌ی وسلی، پسربچه‌ای ۸-۷ ساله است که از نظر فکری با بچه‌های هم‌سن و سال خود وجه اشترکی ندارد. او تابع مد نیست و سرش به کار خودش گرم است اما این موضوع نگرانی والدینش را برمی‌انگیزد. وسلی در تابستان در باغچه‌ی خانه گل‌کاری و باغبانی می‌کند، اما نه گیاهانی معمول مثل گوجه فرنگی و کلم که سایر همسایه‌ها می‌‌کارند.
یکشنبه, ۶ مهر
«لطفا چراغ را روشن بگذار» یک داستان تخیلی با چاشنی طنز درباره ترس از تاریکی و هیولاست. شاهزاده کوچولو می‌خواهد چراغ روشن باشد تا بچه هیولا به اتاقش نیاید. از طرفی بچه هیولا هم ‌می‌خواهد چراغ روشن باشد تا دختر کوچولو به اتاقش نیاید.
چهارشنبه, ۱۹ شهریور
آیا شما هم در برخورد با موقعیت‌های ناشناخته، احساس «نگرانی» می‌کنید؟ مثلاً اگر کسی بگوید: از فردا باید به مدرسه جدیدی بروید، یا تمامی همسایه‌های شما قرار است یک دفعه تغییر کنند، چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ با این احساس چه می‌کنید؟ کتاب « اگر این طوری بشود چی؟ » داستان دختری به نام «دیزی» را روایت می‌کند که خانه جدیدشان را دوست ندارد، چون نگران مدرسه، معلم و دوستان تازه و همسایه‌هایی که نمی‌شناسد است. اما خوشبختانه «دیزی» این احساس را نادیده نمی گیرد و ....  
دوشنبه, ۸ آبان
در یک شهر بزرگ پسر کوچولویی با پدر و مادرش زندگی می کند. پسر کوچولو از تاریکی شب می ترسید و دوست ندارد تنها در اتاق بماند یا تنهایی به دستشویی برود. او از مادرش می خواهد که هنگام خواب چراغ را روشن بگذارد چون فکر می کند که یک گرگ در اتاقش است.
سه شنبه, ۱۹ اردیبهشت
"کل ماتیوز" پانزده ساله دوران تبعیدش را در جزیره ای در آلاسکای امریکا می گذراند. او مجرم است همکلاسی اش "پیتر" را چنان با عصبانیت کتک زده و سر او را به زمین کوبیده که پیتر دیگر نمی تواند مانند یک انسان سالم راه برود و زندگی کند.
چهارشنبه, ۳۰ آذر
غاز کوچولو و بز کوچولو در همسایگی هم زندگی می کنند و با هم دوست هستند. آن ها با هم به مهد کودک می روند و با هم بازی می کنند و البته گاهی هم دعوا. امروز غاز کوچولو از دست بز کوچولو خیلی عصبانی است چون بز کوچولو پشت سر هم وسط حرفش پریده است و به او گفته: "منقار تق تقو". به نقاشی اش خندیده، قلعه ی شنی اش را خراب کرده و به او شاخ زده است. اما این یک روی ماجراست و بز کوچولو هم حرف هایی برای گفتن دارد.
یکشنبه, ۴ مهر
داستان کتاب «دستی که بوسه می‌زند» راز قدیمی مامان راکنی را بیان می‌کند که نسل اندر نسل به او منتقل شده، راز آرامش و جدایی، رازی که همه در سنی باید آن را بدانیم و بپذیریم تا بتوانیم جدایی را تاب بیاوریم.
سه شنبه, ۲۱ اردیبهشت
پسر کوچولو احساس کرد که از اعماق وجودش یک چیز وحشتناک بالا می آید؛ بالا، بالا، بالا، می آید تا اینکه ... کتاب تصویری خشم قلمبه با متنی کوتاه و تصاویری تاثیر گذار حس عصبانیت را به گونه ای خلاقانه و متفاوت نشان می دهد.
شنبه, ۲۶ دی
هنگام بازی فوتبال توپ نوی آلفونس ابری گم می شود. آلفونس آبری توپ جمع کن ـ که پسربچه ای است کوچک تر از خودش – را گناهکار می داند. برای همین مشت محکمی به صورت پسر می زند. شب هنگام خواب آلفونس همه ی ماجرا را دوباره به یاد می آورد؛ به مشتی که به صورت پسرک زده است، به خونی که از دماغ پسرک جاری شده فکر می کند. آلفونس به شدت نگران پسر است. خوابش نمی برد، انگار هیولایی همان نزدیکی است ... می ترسد ...
سه شنبه, ۲۴ آذر
برروی جلد کتاب مرد مقوایی نوشته شده است :‌"از سری داستان های ترسناک". شاید پیش از این که این کتاب را برای خواندن و سپس سهیم شدن با کودکان در دست بگیرید،‌ ‌از خود بپرسید که داستان های ترسناک چگونه داستان هایی هستند و آیا می توان خواندن آن را به کودکان و نوجوانان توصیه کرد؟ در پاسخ باید گفت که داستان های ترسناک گونه ای از ادبیات داستانی کودکان است که از اواخر سده بیستم محبوبیت زیادی در جهان یافته است.
یکشنبه, ۲۲ آذر
"بنجی فاولی"، معروف به "موش"، به خاطر یک لحظه اشتباه حالا مجبور است که با "مارو همرمن" و پسری که ژاکت مشکی پوشیده، درگیر شود. همرمن با آن هیکل گنده‌اش الان باید توی دبیرستان باشد، نه توی دبستان؛ ولی بنجی ناخواسته او را مسخره کرده و حالا باید آماده درگیر شدن با او بشود. بنجی چه کاری می‌تواند بکند؟ فرار کند، مخفی شود ... یا با او روبرو شود؟
سه شنبه, ۱۹ آبان
«برادلی چاکرز» مزخرف‌ترین بچه مدرسه بود، یک هیولای تمام عیار. هیچ چیز به اندازه تنبیه شدن او، بچه‌های دیگر را خوشحال نمی‌کرد. او در کلاس «خانم ایبل» در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر می‌نشست، چون دیگر عقب‌تر از آنجا جایی برای نشستن او نبود؛ تا اینکه «کارلا» به مدرسه آنها آمد ... و برادلی تبدیل به دوست ‌داشتنی‌ترین پسر مدرسه شد.
جمعه, ۱۲ تیر
داستان، ماجرای پسر بچه ای تنهاست كه زمانی لاك پشتی داشته. يك روز لاك پشتش گم می شود. حالا بعد از چند سال كه محلشان عوض شده است و به خانه و محله و مدرسه ای جديد آمده اند با پسری روبه رو می شود كه آن لاك پشت را به يادش می آورد.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
فرانکلین نمی‌تواند بدون چرخ‌های كمكی دوچرخه سواری ‌كند، اما دوستانش می‌توانند. او كه بر سر این موضوع اعتماد به نفس خود را از دست داده است، تصمیم‌ می‌گیرد دیگر دوچرخه‌سواری نكند.
سه شنبه, ۱۲ آذر