«آرک مارک» بازی حرکتی- نمایشی که به شکل جمعی میان نوجوانان و جوانان اصفهانی و با هدف بالا بردن هوش، قدرت و چابکی انجام میشود.
مشخصات بازی آرک مارک
شکل بازی: جمعی
جنسیت بازیکنان: مذکر
سن بازیکنان: نوجوانان/ جوانان
نوع بازی: حرکتی
ابزار بازی: کمربند، طناب
محل اجرا: محیط باز
زمان اجرا: تمام ایام سال
شرح بازی یا نحوه بازی آرک مارک
نوجوانانی که برای بازی «آرک مارک» دور هم جمع میشوند، نخست از میان خود دو تن را به سمت استادی بر میگزینند، سپس آن دو را تنها میگذارند و هر یک به سویی میروند.
دو استاد که تنها شدند میان خود نام حیوانی را انتخاب میکنند، مثلاً «اسب سیاه». آنگاه کودکان را صدا میکنند و به نزد خود میخوانند. هنگامی که بازیکنان به دور استاد جمع شدند، یکی از دو استاد سر کمربندی که در دست خود دارد به بازیکنی که بر سر رَج[1] کودکان ایستاده است میدهد و میپرسد: «آرک مارک»
بازیکن پاسخ میدهد: «اسب چارک»
استاد میپرسد: «اسب چی چی؟»
بازی «آرک مارک»
بازیکن نام اسبی را با رنگی مخصوص میبرد مثلاً میگوید: «اسب زرد». چون نام اسبی که دو استاد میان خود برگزیدهاند این نیست و او درست نگفته است، بنابراین از بازی کنار میرود. استاد برای اینکه سر کمربندی را که در دست بازیکن سوخته است بگیرد و به بازیکن پهلوییاش بدهد به او میگوید: «بده اسب زرد!» (یعنی ای کسی که نام اسب زرد را آوردهای کمربند را به دیگری بده). بازیکن سوخته بی درنگ سر کمربندی را به بازیکن کناریاش میدهد و خودش از رَج بازیکنان بیرون میرود.
استاد رو به بازیکن دیگر که سر کمربند را در دست دارد میکند و میگوید: «آرک مارک»
بازیکن میگوید: «اسب چارک»
استاد میگوید: «اسب چی چی؟»
بازیکن میگوید: «اسب سفید»
استاد میگوید: «بده اسب سفید» (چون این بازیکن هم نام اسب را اشتباه گفته است.)
بدین گونه سوال و جواب استاد با یکایک بازیکنان ادامه پیدا میکند تا اینکه یکی از آنها نام اسب را درست بگوید، استاد کمربند را به بازیکنی که نام اسب را درست برده است میدهد و میگوید: «اسب سیاه بزن!»
اسب سیاه (بازیکنی که نام صحیح اسب را برده است) با فرمان استاد به دنبال کودکان میدود و به هرکسی که میرسد شلاقی می زند. این کار ادامه دارد تا دو استاد آنها را صدا کنند. در این هنگام اسب سیاه با صدای دو استاد از تعقیب کودکان دست میکشد و به سوی آنها میدود. این بار کودکان دنبال او میکنند تا او را دستگیر کنند.
اگر اسب سیاه بتواند از چنگ کودکان بگریزد و خود را به دو استاد برساند و «سلام» بدهد و «علیک» بگیرد بازی تمام میشود؛ ولی اگر در راه به دست کودکان گرفتار شود، یکی از آنها چشم او را میبندد و دیگران هر یک چیزی از او میدزدند مثلاً یکی از آنها کمربند دست او را، دیگری کلاه سر او را، اگر کلاه داشته باشد، سومی کفش او را میدزدد، و او را با چشم بسته نزد دو استاد میبرند و چیزهای دزدی شده را به آنها میدهند. آنگاه همهی بازیکنان نزد دو استاد میآیند. اسب سیاه باید «سلام» بدهد، اگر سلام گفتن را فراموش کند، امتیازی از دست میدهد. در این وقت یکی از دو استاد از اسب سیاه میپرسد: «کمربند را کی آورد؟»
اسب سیاه باید نام کسی را که به او گمانش میرود ببرد. استاد باز میگوید: «کلاه را کی آورد؟ کفش را کی آورد؟»
اگر اسب سیاه نام دو یا سه بازیکنی که چیزهای او را دزدیده و به استادان دادهاند درست ببرد، بی آنکه به دست استاد مجازات شود کنار میرود و بازی به پایان میرسد. ولی اگر نام یکی را درست و دوتای دیگر را نادرست یا هر سه کس را نادرست گفت، به شمارهی نامهای نادرستی که برده است از استاد شلاق میخورد. همچنین اگر «سلام گفتن» را هم فراموش کرده باشد یک ضربه شلاق هم برای آن فراموشی خواهد کرد.
[1] صف، رده، خط