همه عوامل دنیا در خدمت هستند تا از آنها الهام بگیرم

گفت‌وگوی ایبنا با خالق مجموعه دایناسورها

 همه عوامل دنیا در خدمت هستند تا از آنها الهام بگیرم/ تحسین خشک و خالی دیگران برایم آب و نان نمی‌شود!

جین یولن، نویسنده مجموعه کتاب دایناسورها و کتاب پرطرفدار «به هوای دیدن جغد»، می‌گوید که برای خلق داستان‌هایش از همه اجزای طبیعت و حتی شنای اردک‌ها الهام می‌گیرد. وی که از چاپ بدون اجازه آثارش در ایران ناخرسند است عنوان می‌کند که تحسین خشک و خالی دیگران برایش آب و نان نمی‌شود!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- محمدرضا چهارسوقی امین: جین یولن، نویسنده و شاعر آمریکایی، تاکنون بیش از ۳۵۰ عنوان کتاب برای کودکان و بزرگسالان منتشر کرده و برنده سیزده جایزه ادبی معتبر بین‌المللی شده است که مدال کالدکوت، دو جایزه کریستوفر تعدادی از آنهاست. این نویسنده پرکار، که مطبوعات لقب هانس کریستین اندرسون امریکا را به او داده‌اند، همچنین ۶ دکترای افتخاری از دانشگاه‌های مختلف دارد. یولن نخستین بار با کتاب «پرنده السا» که داستانی درمورد دختری یتیم اهل بوستون بود، به شهرت رسید.

 تابه‌حال هشت عنوان کتاب از جین یولن به زبان فارسی ترجمه شده است. معروف‌ترین آنها «به هوای دیدن جغد» نام دارد که پروین علی‌پور آن را به فارسی برگردانده و از سوی موسسه انتشارات سروش منتشر شده است. این کتاب همان اثری است که یولن را در سال ۱۹۸۷ برنده نشان کالدکوت کرد. دیگر آثار ترجمه‌شده جین یولن به زبان فارسی، «هیچ می‌دونی دایناسوره، چطور غذاشو می‌خوره»، «دایناسورها چطور شب‌به‌خیر می‌گویند»، «دایناسور ریزه میزه، باز دوباره مریضه»، «با این که من دایناسورم، می‌خوام بگم دوست دارم»، «مدرسه می‌ره دایناسور، چی یاد می‌گیره دایناسور» و «در پی شباویز»، است.

اکنون این نویسنده پس از سکونت در نقاط مختلف دنیا در سن هفتاد و هفت سالگی در نیویورک آمریکا زندگی می‌کند و همچنان به نوشتن ادامه می‌دهد. با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.

روزی که برای گفت‌وگو با شما تماس گرفتم، از انتشار آثار خود در ایران بی‌خبر بودید. برای همین فهرستی از این کتاب‌ها برایتان فرستادم. کنجکاوم بدانم در این‌باره چه حسی پیدا کردید؟

وقتی می‌بینم که مردم کتاب‌های من را می‌خوانند، از ته قلبم خوشحال می‌شوم؛ اما نه زمانی که هیچ قراردادی با من بسته نشده‌است. من امروز هفتادوهفت ساله هستم و نمی‌توانم شغل دیگری برای خودم انتخاب کنم. تحسین خشک و خالی دیگران برای آب و نان نمی‌شود. بنابراین مجبورم در این سن نگران تأمین هزینه‌های مسکن و غذایم باشم. از آن گذشته، اگر بچه‌ها و نوه‌هایم از من کمک مالی بخواهند نمی‌توانم به آنها کمک کنم. گرچه عاشق نویسندگی هستم، اما به آن به عنوان منبع درآمد هم به آن نگاه می‌کنم.

خیلی اهل سفر هستید اما ایران را ندیده‌اید. درباره ایران و طبیعت و فرهنگ آن نظری ندارید؟

من به جاهای مختلفی سفر کرده‌ام و در شهرهای عجیب و غریب و گوناگونی زندگی کردم. چون ایران را ندیده‌ام نمی‌توانم درباره آن نظر بدهم اما همه مردم را دوست دارم همیشه سعی می‌کنم زیبایی‌های وجودی دیگران را ببینم.

یک سؤال هست که معمولاً از همه نویسنده‌ها می‌پرسم. نویسنده و کتاب مورد علاقه شما چیست؟

نمی‌توانم تنها از یک نویسنده و یک کتاب یاد کنم. حتی نام‌هایی که امروز به شما خواهم گفت، متفاوت از نام‌هایی است که ممکن است فردا به شما بدهم. در بین نویسنده‌ها به آثار کارن بلیکسن، جیمز تربر، اورسولالوگویین، امیلی دیکنسون، ویلیام باتلرییتس علاقه دارم. این فهرست مربوط به امروز است و تا فردا منقضی خواهد شد.

بعد از این همه تجربه در نوشتن کتاب‌های کودک، فکر می‌کنید، مشخصات یک کتاب کودک جذاب و موفق چیست؟

شخصیت‌های جذاب، طرح سرگرم‌کننده، لحن قوی، منظم و در عین حال سرگرم‌کننده. این‌ها عموماً ویژگی‌های یک کتاب خواندنی هستند و یک کتاب کودک خوب، باید علاوه بر همه اینها، تصاویری خیره‌کننده نیز داشته باشد.

در بین تمام شخصیت‌ها و آثاری که تا به‌حال خلق کرده‌اید، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟

باید بگویم شخصیت «رکس» در کتاب «دایسناسورها چطور شب به‌خیر می‌گویند؟»، شخصیت‌های کودک و پدر کودک در کتاب «به هوای دیدن جغد»، شخصیت مرلین در کتاب «گروه سه نفره مرلین» و شخصیت «سالی جین» در کتاب «بگذار رودخانه‌ها حرکت کنند». البته این فهرست هم ممکن است فردا تغییر کند. (دو کتاب آخر در ایران چاپ نشده‌اند.)

ایده نوشتن کتاب‌ها چگونه و از کجا به ذهنتان می‌رسد؟

از همه‌جا، مجله، روزنامه یا کتاب، گوش دادن به موسیقی، قدم زدن روی چمنزار، گوش دادن به مکالمه میان دو نفر، صحبت کردن با دوستانم و یا حتی تماشای شنای اردک‌ها. همه این‌ها می‌توانند برایم الهام بخش باشند. از وقتی به یاد دارم، تمامی عوامل در دنیا در خدمت من بودند تا از آنها ایده بگیرم.

چگونه تصمیم می‌گیرید که در کتاب از شخصیت‌های انسانی استفاده کنید و یا شخصیت‌های غیر انسانی؟

تا به امروز بیشتر از سیصد و پنجاه جلد کتاب نوشته‌ام و شخصیت‌های اصلی در این کتاب‌ها را گاهی از میان انسان‌ها، گاهی از میان حیوانات و گاهی از میان اجسام غیرزنده (مانند کتاب رقص مترسک) انتخاب کرده‌ام. منشأ این انتخاب‌ها به داستان کلی کتاب برمی‌گردد. درواقع نوع شخصیت، به تناسب واقع‌گرایانه‌بودن، فانتزی بودن و یا استعاری بودن داستان، انتخاب می‌شود.

قطعاً در حال حاضر مشغول کار روی پروژه‌های متعددی هستید، می‌شود کمی درباره آنها برایمان توضیح دهید؟

البته. به تازگی رمانی را که نوشتنش سال ۱۹۴۳ توسط نویسندگان دیگر آغاز شده بود به پایان بردم. به زودی نوشتن یک کتاب شعر کودکان و یک کتاب تصویری را آغاز خواهم کرد که پسرم، آدام، نیز در نوشتن آن به من کمک خواهد کرد. گذشته از این‌ها، من و فرزندانم در حال کار روی کتابی برای نشنال جغرافی (National Geographic) هستیم که در آن همه پرندگان شناخته شده دنیا معرفی شده‌اند.

منبع
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
Submitted by editor on