«انتظار عروسکی» درباره عروسکهای پشت پنجره است. هرکدامشان منتظر چیزی هستند. آنها شاهد دوستیها و احساسها وتغییرات آب و هوا هستند.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسشهای زیر با کودک گفتوگو کنید:
- انتظار کشیدن یعنی چه؟ تا بهحال انتظار چیزی را کشیدهای؟ چه حسی داشتی؟
- تو در خلوت و تنهایی چه کارهایی میکنی؟
- چه اسم دیگری میتوانی روی داستان کتاب بگذاری؟
- چه عروسکهایی پشت پنجره منتظر بودند؟
- عروسکهای داستان با نگاه کردن به بیرون پنجره چه احساسی پیدا میکردند؟
- تو عروسکهایت را کجا میگذاری؟
- میتوانی بگویی در تصویرهای کتاب چه چیزهایی میبینی؟ آنها چه رنگی هستند؟
- هر کدام از عروسکهایت داستانی دارند، میتوانی آن را بگویی؟
- تو وقتی به پشت پنجره میروی، دوست داری چه ببینی و منتظر چه هستی؟
- دوست داری برای عکسهای کتاب داستان بگویی؟
- اگر یک تازه وارد در جمع دوستانت داشته باشید با او چهگونه رفتار میکنی؟
- اگر تصویرگر باشی، داستان کتاب را چهگونه به تصویر میکشی؟
- درباره فصلها چه میدانی؟ هر فصل چه شکلی است؟
- باران را دوست داری؟ باران از کجا میآید؟
- ابرها در آسمان چه شکلی هستند؟
- وقتی شب به ماه نگاه میکنی، چه شکلی است؟
- رنگینکمان چند رنگ دارد؟
- وقتی باد میآید چه اتفاقی میافتد؟ تا به حال باد به صورتت خورده؟ دستت را در باد گرفتهای؟
- برفبازی چه حسی دارد؟
- تو اگر به جای باران / برف / باد / رنگینکمان باشی، به کجاها میروی؟
- میدانی چرا برگها در فصل پاییز از درختها جدا میشوند؟
- وقتی برف / باد / باران / رنگینکمان را میبینی چه احساسی داری؟
- چندتا عروسک در تصویر میبینی؟
- تو چند عروسک داری؟
- درباره جانورانی که عروسکشان در داستان هست، چه میدانی؟
2- نقاشی کنید.
از کودک بخواهید نقاشیهایی درباره حسهایی که در ادامه میآید، بکشد. نقاشیهایی جداگانه که برداشت خود او از این مفهومها است؛ درباره انتظار و بردباری، خلوت و تنهایی به معنای مثبت، دوستی و همراهی، آشنا شدن با تازهواردها و مفهومهایی مانند اینها که در کتاب آمده است.
3- به گردش بروید.
به همراه کودک به گردش بروید. کتاب را در گردش برای او بخوانید و سپس از او بخواهید چیزهایی از طبیعت که در داستان هست را در اطرافش بیابد و درباره آنها گفتوگو کنید.
4- بازی کنید.
کودک به همراه دوستان یا خانواده این بازی را انجام دهد. یک نفر را به عنوان خورشید انتخاب کنید. چند نفر کنار او بنشینند. برای توضیح طبیعت و تفاوتهای فصلی از حرکتهای او کمک بگیرید. یک نفر داستان هر فصل و طبیعت را براساس تصویرهای کتاب بگوید. در پاییز برگها در باد تکان میخورند. در فصل زمستان خورشید کمتر میتابد و هوا سردتر شده و برف میبارد. رنگینکمان پس از باران با تابش خورشید پیدایش میشود؛ همینطور داستان طبیعت را بگوید و دیگران هم نقش خورشید و گیاهان و یا حتی جانوران را بازی کنند.
5- داستان بگویید.
از کودک بخواهید داستان هر یک از عروسکهای لب پنجره را از دید خودش بگوید. هر کدامشان به چه فکر میکنند از چه چیزهایی خوششان میآید و چه کارهایی انجام میدهند و چه احساسی دارند. چهگونه با یکدیگر ارتباط میگیرند و غیره.
6- از پنجره چه میبینید؟
از کودک بخواهید در ساعتهای مختلف روز از پنجره به بیرون نگاه کند و تغییرات شبانهروز و آب و هوا مانند تاریک و روشن شدن هوا یا باد و بارانی بودن یا حرکت ابرها را برای شما توصیف کند.
7- نمایش بازی کنید.
به همراه کودک یک پنجره بسازید و رو به دیوار بگذارید به شکلی که منبع نور پشت سرش باشد و بتواند روی دیوار سایه درست کند. از او بخواهید عروسکهایش را روبهروی پنجره بنشاند و سپس با سایهبازی برایشان چیزهای گوناگونی را بازی کند. میتواند مانند کتاب تغییر آب و هوا را به عروسکها نشان دهد و آنها هرکدام علاقهمند به آب و هوایی خاص باشند یا هر موضوع دیگری که خود کودک دوست دارد. به غیر از سایهبازی اجزای نمایش مانند ابر و خورشید و رنگینکمان را با کاردستی نیز میتواند بسازد.
8- بشمارید.
از کودک بخواهید تعداد چیزهای گوناگون در داستان را بشمارد. تعداد عروسکها، اجسام و موجودات مختلف، اجسام با رنگهای مشخص شده و غیره.
9- جانوران را بشناسید.
به همراه کودک درباره جانورانی که عروسکشان در داستان هست، پژوهش کنید. سپس از ویژگیهای زندگی آن جانور کارت بسازید. کودک نقاشی آن جانور را بکشد. روی دیگر کارت یک بزرگتر ویژگیهای جانور را بنویسد. کودک به طور تصادفی یک کارت را بدون دیدن شکل آن انتخاب کند. بزرگتر ویژگیها را بخواند تا کودک حدس بزند. یکبار هم تصویر را ببیند و ویژگیها را بگوید.