چون حوزه فعالیت سایت کتابک فرهنگ و ادبیات کودکان است، پرسش نخست این است. در دوره کودکیتان، چه رابطهای با پرندگان داشتید؟
اگر در یک کلمه بخواهم آن را خلاصه کنم باید بگویم، نسبت به پرندگان آزاد و وحشی «کنجکاو» بودم. در ذهن من پرندگان به دو گروه اهلی ( خانگی) و وحشی تقسیم شده بودند. در مورد پرندگان اهلی، در کودکی که فضای مناسبی در حیاط داشتیم، در دورهای تعدادی از پرندگان خانگی و اهلی نظیر مرغ و خروس، بوقلمون، غاز و اردک داشتم و نگهداری میکردم. مسئولیت غذادهی، آمادهسازی و نگهداری لانه، بهداشت و نظافت و ... همه با خودم بود و از اینکه مسئولیت محافظت از موجودی را داشتم لذت میبردم و البته برایم سازنده بود.
در مورد پرندگان وحشی بسیار کنجکاو بودم که چرا گاهی پرندگانی میبینی که با گنجشک متفاوتند. حتی برای برخی خودم اسم گذاشته بودم مثلاً به چکاوک کاکلی میگفتم گنجشک تاجدار! یا چرا گاهی پرندگانی هستند و گاهی نیستند و وقتی نیستند کجا میروند. چرا زمانهایی حیاط و کوچه پر از جوجه میشود؟ لانههای آنها لابلای این دیوارها چگونه است؟ این عقاب که میگویند سلطان آسمانهاست کجاست؟
در آن زمان برای آن کنجکاویها دستیابی به پاسخ، ساده نبود و آنچه که این کنجکاویها را درمان بود شاید شیطنتهای کودکی بود برای دستیابی به پرنده به هر طریقی، که در آن زمان بیشتر باب بود.
همین کنجکاویها و علاقهها اگر هدایت شوند، زمینهساز کسب دانش و یادگیری پرندهنگری خواهند بود. امروزه خوشبختانه اطلاعات، کتابها و ابزار مناسب برای آموزش به خوبی وجود دارند و تا حدودی در دسترس هستند. به همین منظور ما در کارگروه کودک و نوجوان باشگاه پرندهنگری ایرانیان تلاش میکنیم تسهیلگر این موارد باشیم.
در سایت کتابک بخوانید: پرندهنگری، راهی برای افزایش ارتباط کودکان و طبیعت
از میان پرندگان کدام را بیشتر دوست داشتید و به چه علت؟
از میان پرندگان بیشتر عقاب را دوست داشتم. یادم هست زمانی که خیلی کوچک بودم، کتاب مصوری داشتم که در آن خیلی مختصر راجعبه تعدادی از حیات وحش با ادبیات و اشعار ساده کودکانه توضیح داده بود. تنها چیزی که از آن کتاب اکنون به خوبی یادم هست تصویر عقاب در حال پرواز و جمله «عقاب سلطان آسمانهاست» است. خیلی ذوق داشتم روزی عقاب را بیینم. خیال میکردم خیلی دور است از ما و برای دیدنش باید به اعماق جنگل رفت. هرگز تصور نمیکردم در فصول مهاجرت شاید بالای پشتبام در حالی که مهاجرت میکنند بتوان آنها را دید.
دوستی با پرندگان و توجه به زندگی آنها چه طور به سراغتان آمد؟
من کلاً از کودکی به حیات وحش بسیار علاقمند بودم. البته این را بگویم که علاقه به پرندگان، عکاسی از آنها و پرندهنگری ریشه در همان علاقهمندی به طبیعت و حیات وحش دارد. برخی آن را به علاقه به پرندگان اهلی اشتباه میگیرند. به عکس من و امثال من شاید به پرندگان اهلی، نگهداری آنها و مشاهده پرندگان وحشی در اسارت خیلی علاقهای نداشته باشیم.
به هر روی برای من اینگونه بود زمانی که مشغول تحصیل در دوره اکوتوریسم بودم با موضوع پرندهنگری آشنا شدم و آن را بسیار هیجانانگیز و دوست داشتنی دیدم. این آشنایی نقطه عطفی شد تا بیشتر و جدیتر آن را دنبال کنم.
خرید کتاب درباره شناخت محیطزیست
از چه زمانی وارد کار پرندهنگری شدید؟
بعد از سپری کردن دوره راهنمایان گردشگری به حیات وحش بیش از پیش علاقه مند شدم و رویاهایم در مورد مشاهده حیات وحش در زیستگاهشان را بیشتر به خودم نزدیک میدیدم. در خلال آن دوره با پرندهنگری آشنا شدم و تصمیم گرفتم بیشتر آن را دنبال کنم. بنابراین دوره تخصصی پرندهنگری را نیز سپری کردم. پس از آن دوره خیلی نیاز داشتیم با افراد با تجربه بیشتر آشنا شویم و همراه آنها به فیلد (جایی که برای پرندهنگری میشود رفت مثل کوه، بیابان، پارک، تالاب و ...) برویم و از تجربه آنها برای پیدا کردن و شناسایی پرندگان استفاده کنیم. این اتفاق معمولاً در باشگاهها میافتد. در آن زمان هیچ باشگاهی نبود و شبکههای اجتماعی به این سهلالوصولی نبود که بتوان راحت با آدمها ارتباط برقرار کرد و عکس فرستاد و بحث کرد و ...تنها ابزار در اختیار ایمیل بود و برای ما کارا و کافی نبود.
به هر حال با همدورهای ها فکر کردیم که چرا خودمان یک باشگاه ایجاد نکنیم؟ این میتواند عامل گرد آمدن آدمها با علاقه مشترک دور هم شود و هم هدف ما تأمین میشود و هم یک بستر ارزشمند ایجاد میشود. این بود که باشگاه پرندهنگری ایرانیان را ایجاد کردیم و من سفرهایی که به صورت طبیعتگردی عمومی راهنمایی میکردم متمرکز شد روی پرندگان و حیات وحش و رسیدن به امور باشگاه که میتوان گفت دیگر بخشی از زندگی من و همسرم شد.
کسانی که وارد این حوزه میشوند باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟
اگر منظور از حوزه در این سؤال پرندهنگر شدن است، هر کسی با هر سطح دانش و تحصیلاتی میتواند وارد شود و از دنیای پرندگان لذت ببرد. شرط اصلی برای ورود علاقه است.
پرندهنگری به چه ابزارهایی نیاز دارد؟
پرندهنگری یعنی مشاهده پرندگان آزاد در طبیعت و زیستگاههای آزاد خودشان. برای این مشاهده با توجه به عموماً کوچکجثه بودن پرندگان، نیاز به ابزاری داریم که بتوانیم آنها را از فاصله دور ببینیم بنابرین دوربین دوچشمی یک ابزار مفید برای این کار است. ابزار دیگری که کمک میکند اسپاتینگ اسکوپیه یا تلسکوپ پرندهنگری است. این ابزار مناسب مشاهده پرندگان در تالابها و نقاطی است که کمتحرک هستند و در فاصله دورتری از ما قرار دارند. ابزار بعدی کتاب راهنمای میدانی یا فیلدگاید است. بعد از مشاهده پرنده، باید تشخیص بدهیم چه گونهای را دیدهایم. فیلدگایدها مصور هستند و ویژگیهایی دارند که میتوانیم با کمک آنها پرندگان را شناسایی کنیم.
ابزار بعدی قلم و دفتر یادداشت است برای ثبت آنچه که دیدهایم. اگرچه این روزها اپلیکیشنهای ثبت مشاهدات طرفداران زیادی پیدا کرده، اما با توجه به محدودیتهایی که تلفنهای همراه در محیطهایی مثل بیابان و کوه و ... دارند هنوز باعث میشود دفترچه و مداد همراه پرندهنگران باشد.
لوازم دیگری میتواند مطرح باشد که بر حسب نیاز و علاقه مورد استفاده قرار میگیرد که عدم وجود آنها مانع پرندهنگری نمیشود؛ مثل لباس استتار که خوب برای محیطهای طبیعی خارج از شهر توصیه میشود. یا ابزار ضبط صدا که ابزار مناسبی برای ثبت صدا و شناسایی پرندگانی است که یا آنها را نمیبینیم و فقط صدایشان را میشنویم یا شناسایی آنها از طریق ظاهرشان دشوار است.
ابزار بعدی که کمک کننده است دوربین عکاسی است برای ثبت مشاهدات. که ابزار اصلی نیست اما کمک میکند. باید بدانیم ژانر عکاسی از پرندگان و حیات وحش از ژانر پرندهنگری متفاوت است، اگرچه همپوشانی جدی دارند.
خرید کتاب کودک درباره آشنایی با حیوانات
لذتها و دشواریهای پرندهنگری در چیست؟
اجازه بدهید راجعبه لذت پرندهنگری چند مورد را لیستوار بگویم.
- هنگام پرندهنگری همواره در یک محیط طبیعی هستی و با طبیعت سر و کار داری که خوب بر کسی پوشیده نیست که حضور در طبیعت یکی از نیازهای زیستی ماست. چون پرندهنگری ناخودآگاه تمام هوای و تمرکز انسان را به خودش مشغول میکند بنابراین به طور مثبت و ناخواستهای حواست از مشکلات و روزمرگیها پرت میشود و ساعتها مشغول کاری میشوی که عاشقش هستی. گویی مدیتیشن میکنی.
- پرندهنگری همواره در خود ماجراجوییهایی دارد. همیشه دنبال یک چیزی هستی که غافلگیرت کند و این هیجانانگیز است و جالب اینجاست که عمدتاً آن را پیدا میکنی.
- آسان است و سخت نیست و میتوانی با خانواده آن را انجام دهی. همسر، فرزند، والدین و حتی پدر بزرگ و مادر بزرگ. همه را ذوقزده میکند.
- در آن حس پیشرفت، یادگیری، رقابت مثبت یا خود و حتی دیگران وجود دارد.
- فعالیت هدفمندی است و این هدفمندی برای روح انسان یک نیاز است.
- دشواریهای پرندهنگری خوب شاید این باشد که باید صبح زود پاشی، در سرما و گرما و نور آفتاب و... حضور داشته باشی که البته همینها هم به نظر من جذاب است.
- شاید دشواری دیگر حفظ سکوت و صبر است که باز خود این هم فایدههایی دارد.
- شناسایی پرندگان گاهی بسیار دشوار است و این یک مهارت فوقالعاده است و شاید بهتر شدن در این مهارت سختترین کاری باشد که به نظر من آن را انتهایی نیست.
خرید کتاب به تماشای پرندگان برویم!
تصویری از صفحههای داخلی کتاب «به تماشای پرندگان برویم!»
پرندهنگری با پرندهشناسی چه تفاوتهایی دارد؟
پرندهنگری یک تفریح علمی است که لازمه آن تخصص و دانش آکادمیک نیست بلکه مهارت و دانش تجربی است. اما پرندهشناسی یک علم تخصصی است و برای پرندهشناس بودن احتمالاً تحصیلات دانشگاهی یا دستکم مطالعات و مشاهدات تخصصی و هدفمندی نیاز است.
پرندهشناسی دو بخش کلی پرندهشناسی میدانی و پرندهشناسی آزمایشگاهی دارد. در پرندهشناسی آزمایشگاهی متخصصان معمولاً با اجزای بدن پرنده، داخل بدن، ژن، ساختار و... سر و کار دارند و پیرامون آنها به مطالعه میپردازند. در پرندهشناسی میدانی مطالعات هدفمند، آماری و ساختار یافته روی گونه یا گونهها یا جمعیتی خاص در زیستگاه و طبیعت انجام میشود. این بخش پرندهشناسی اتفاقاً یا پرندهنگری همپوشانی دارد و اطلاعات کسب شده در هر کدام به آن دیگری کمک میکند.
آیا میان پرندهنگری و عکاسی ارتباطی هست؟ یعنی بدون عکاسی هم پرندهنگری معنای خود را دارد؟
بله بالاتر عرض کردم عکاسی از پرندگان در ژانر عکاسی حیات وحش قرار میگیرد و شاخهای جدا از پرندهنگری است. اما برای پرندهنگری هیچ الزامی به داشتن دوربین و عکاسی از پرندگان نیست و اتفاقاً بسیاری از پرندهنگرها با مهارت بالا بدون ثبت عکس از پرنده آن را شناسایی میکنند که خیلی مهم است. اگرچه همچنان این دو (عکاسی و پرندهنگری) از هم جدا هستند, اما به هم کمک میکنند و هر چه پرندهنگر بهتری باشی و رفتارشناسی پرندگان را بدانی مسلماً عکسهای بهتری ثبت میکنی. و هر چه بتوانی عکسهای بهتر و در حالات گوناگون از پرنده ثبت نمایی به شناسایی دقیقتر آن کمک خواهد نمود. ثبت پرندگان با عکس نیز البته موضوع جداگانهای از ژانر عکاسی حیات وحش و پرندگان است. در عکاسی حیات وحش که معمولاً با دوربینهای DSLR و لنزهای زوم و تله انجام میشود بیشتر جنبه زیبایی عکس اهمیت پیدا میکند و در آن کومه نشینی، ستآپ و... اولویت عکاس است. اما در ثبت پرندگان با عکس که میتواند با دوربینهای PS یا سوپر زوم نیز انجام شود ثبت پرنده برای شناسایی اهمیت دارد و عکسها به صورت اسنپشات ثبت میشوند. این استفاده از دوربین عکاسی در پرندهنگری به ویژه در مواقعی که موضوع ثبت گونهای کمیاب یا جدید مطرح باشد دارای اهمیت ویژه است.
عکاسی حرفهای از پرندهنگری چه ویژگیهای میخواهد؟
عکاسی از پرندگان علاقه میخواهد، کمی ذوق و صبر. این سهویژگی را که داشته باشی، کمکم رفتار آنها را نیز میشناسی. و هر چه بیشتر رفتار آنها را بشناسی مسلما بهتر میتوانی بیآنکه به آنها آسیب بزنی و در زندگی طبیعی آنها خللی وارد کنی از آنها عکس بگیری و به نظر من هنر در این است.
شما خودتان یکی از پایهگذاران یا پایهگذار باشگاه پرندهنگری ایرانیان هستید. این باشگاه یکی از باشگاههای پرندهنگری در ایران است. چهقدر عضو دارید و ویژگیهای عضویت در این باشگاه چیست؟
فکر میکنم حدود ١۵٠ عضو در این لحظه داشته باشیم که در مقیاس با جمعیت، عدد بسیار پایینی است. عضویت در باشگاه پرندهنگری ایرانیان پیچیده نیست. نیازمند پر کردن فرم عضویت در سایت و پرداخت حق عضویت سالانه که عدد زیادی نیست. عضویت برای خانوادهها، نوجوانان و... شامل تحقیقاتی نیز میشود.
قبل از توسعه شبکههای اجتماعی مجازی وجود باشگاهها بسیار الزامی بود. اما با توسعه این شبکهها و ساده شدن دسترسی به افراد و گروهها، کارکردهای شبکهسازی کمی کاهش یافته است. اگر چه کارکردهای دیگری مثل برگزاری رویدادها، آموزشها، تولید محتوی و... فعالیتهای ارزشمند پیگیری است که در باشگاه ما انجام میشود. حضور و عضویت افراد در باشگاه به این نهاد کمک میکند تا سر پا بایستید.
خرید مجموعهی سه جلدی تماشای پرندگان
جایگاه پرندهنگری در ایران در سنجش با کشورهای همسایه و به طورکلی در سطح جهانی کجاست؟
پرندهنگری در کشور ما خیلی نوپا اما در حال توسعه است. نسبت به کشورهای همسایه خیلی آمار دقیقی ندارم، اما این را میدانم که کشور ما به عنوان یک مقصد پرندهنگری بسیار جذاب و با پتانسیل است. اگرچه توسعه در این صنعت وابسته به توسعه گردشگری در کشور و توجه به آموزهای محیط زیستی دارد که هر دو متاسفانه وضع خوبی در کشور ما ندارند. اما در جهان از میانگین کشورهای با پتانسیل، قطعاً بدون بررسی آماری و تنها با مشاهدات موردی میتوان گفت خیلی عقب هستیم و به عنوان یک شاخه جذاب اکوتوریسم جا برای توسعه و کار نکرده بسیار داریم.
ارتباط باشگاه با کودکان و نوجوانان به چه شکلی است؟
ما در باشگاه یک کارگروه داریم به نام کارگروه کودک و نوجوان که تمرکزش آموزش به کودکان و نوجوانان علاقهمند و ایجاد ارتباط بین ایشان است. این کارگروه با افراد متخصص و آموزشدیده در حوزه کودک و نوجوان اداره میشود. عضویت در باشگاه برای نوجوانان نصف قیمت است. نمیدانید چقدر فوقالعاده هستند این بچهها و چه فضای یادگیرندهای خودشان بین خودشان ایجاد کردهاند. در این کارگروه آموزشهای ما کمتر مستقیم و کلاسیک و بیشتر با شیوه تسهیلگری است. بچهها پایهاش میشوند و خودشان به طور پویا از هم یاد میگیرند.
از نگاه شما به عنوان یک متخصص، خانوادههای چهگونه میتوانند کودکان خود را به پرندهنگری علاقهمند کنند؟
کودکان از طریق مشاهده رفتار افراد پیرامون خود و به ویژه والدین، از آنها میآموزند. بنابراین بهترین راه آموزش پرندهنگری به بچهها آن است که آنها را با خود همراه کنیم و هر چه بیشتر امکان مشاهده به آنها بدهیم. ذهن کنجکاو آنها سؤال میکند و دنبال جواب است و میآموزد.
سن آغاز پرندهنگری برای کودکان خردسال از چه زمانی میتواند مناسب آنها باشد؟
بچهها از وقتی با کتاب آشنا میشوند میتوانند با پرندهنگری آشنا شوند. میتوان کتابهای مرتبط با پرندگان و متناسب با سن آنها برایشان تهیه کرد از سن ۴-۵ سالگی میتوانند به فیلد بروند و کمکم تجربه کنند این فیلد میتواند یک پارک درون شهر باشد.
نقش مدرسهها و آموزش و پرورش در ترویج پرندهنگری و حفاظت از پرندگان تا چه میزان است؟
نقش مدارس بسیار بسیار مهم و متاسفانه فعالیت آنها در حد صفر است. در یک جامعه برای آن که موضوعی علاقهمندان خود را پیدا کند، یا بهتر بگویم علاقهمندان بالقوه آن موضوع فرصت آشنایی با آن را داشته باشند حداقل دو کار میتوان انجام داد: نخست معرفی آن در سطح کلان و بخش فرهنگ (آموزش غیر مستقیم) است و دوم آموزش ( آموزش مستقیم). متولی بخش اول صدا و سیما و شهرداریها و سازمانهایی چون گردشگری و محیط زیست هستند که نقش کلان دارند. متولی بخش آموزش، آموزش و پرورش است که در این زمینه نه تنها در حد صفر عمل کرده که گاهی همین بچههای کارگروه کودک و نوجوان باشگاه از کتابهایشان -که استثناً در مورد پرندهای مطلبی نوشته است- عکسی میفرستند و ایرادش را میگیرند و ایرادها فاحش است. داخل پرانتز بگویم که مؤسسات و ان.جی.اوهایی مثل ما به تنهایی نقشمان بسیار کم است. ما باید بخشی از برنامه کلان باشیم و به مدارس، مؤسسات، سازمانها و ... خدمات آموزشی بدهیم.
زمان ما کلاسهای فوق برنامه با عناوینی مثل پرورشی وجود داشت. نمیدانم الان وجود دارد یا نه. بخشی از آن ساعتها میتواند به موضوعاتی مثل طبیعت، سفر، حیات وحش و محیطزیست اختصاص یابد.
کلاسهای جغرافیا زمان ما خیلی خشک بود و پر از حفظیات، نمیدانم الان چگونه است. اما ایدههایی دارم که این کلاسها میتوانند به جذابترین و شیرینترین کلاسها تبدیل شوند و بچهها فرای کتابهایشان بیاموزند.
آیا پرندهنگری در شهرها هم ممکن است؟
بله. جمله معروفی هست که میگوید «پرندگان همیشه و همه جا هستند.» پارکهای شهری، به ویژه اگر درست برنامهریزی شده باشند و درختهای مناسب و متنوعی داشته باشند مامن گونههای بسیاری از پرندگان هستند. من خودم بهترین و کمیابترین پرندگانی که میشود در کشور دید را در پارک شهر تهران دیدهام. فکرش را بکنید! در قلب تهران. در این پارک سالانه بیش از ١٠٠ گونه پرنده مهاجر و بومی میتوان دید. اتفاقاً پارکها برای پرندهنگری خانوادگی و همراهی با کودکان بسیار مناسب هستند.
چهگونه میتوان به کودکان حریمهای زندگی پرندگان را در هنگام پرندهنگری آموزش داد؟
فکر کنم به نوعی به این سؤال پیشتر پاسخ دادهام. کودکان با تقلید از رفتار ما و به ویژه از هم سن وسالان خود میآموزند. والدین بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که یا خودشان همراه کودکان پرندهنگری کنند یا آنها را در محیطهایی مثل همین کارگروه کودک و نوجوان باشگاه قرار دهند تا از هم بیاموزند. البته کشف این که اصلاً فرزندشان به این شاخه علاقهمند است یا خیر نیز خودش خیلی اهمیت دارد. همه افراد قاعدتاً نمیتوانند به آن شاخه علاقهمند باشند. اما آنهایی که پتانسیلاش را دارند، در صورت آشنایی زندگیشان متحول میشود.
اگر بخواهید ویژگیها و تفاوتهای پرندگان ایران را در سنجش با کشورهایی دیگر بگویید، این ویژگیها و تفاوتها در چیست؟
بگذارید این سؤال را به دو بخش تقسیم کنم. یکی ویژگیهای پرندگان ایران، یکی ویژگی جغرافیای ایران.
ایران کشوری نیست که پرندگان آن چنان ویژهای داشته باشد که در کشورهای دیگر نباشد. اگرچه ما یک گونه اندمیک به نام زاغ بور داریم که خوب فقط در کشور ما قابل مشاهده است اما در مقایسه با کشورهایی که چندصد گونه اندمیک دارند چیز ویژهای نیست. یا گونههایی داریم که اگرچه اندمیک نیستند اما در کشور ما امکان مشاهده خوبی دارند و برای پرندهنگری کشور ما فرصت محسوب میشوند مثل چرخ ریسک هیرکانی، سسک خوزی و...
آنچه کشور ما را به لحاظ پرندهنگری جذاب میکند اینها هستند: ١- تنوع اقلیم در یک مساحت نسبتاً کوچک (در مقایسه با کشور آمریکا مثلاً)
٢- وجود سه جغرافیای زیستی گوناگون ( پالئارکتیک، ایندومالایا و آفروتروپیکال) در مرزهای سیاسی کشور ماست. یک توریست با صرف ١۵ روز زمان میتواند به خوبی این تنوع را با قیمت بسیار مناسب ببیند و لذت ببرد. حالا در کنار اینها جاذبههای طبیعی و متنوع فراوان، جاذبههای فرهنگی و مردمشناسی گوناگون و فوقالعاده جذاب، تنوع آب و هوا و اقلیم همه به ویژه بودن این جغرافیا کمک میکند.
یکی از مشکلات بزرگ پرندگان در ایران تغییرات اقلیمی است. خشک شدن دریاچههای فصلی یا دائمی، برکهها و آبگیرها، مناطق جنگلی یا دشتها و کوهها که هر کدام دستخوش پدیدهای هستند. یکی خشکسالی، یکی سدسازی، یکی دستکاری صنعتی و غیره. به نظر شما نقش و نگاه محیط زیستی به حفاظت از پرندگان در یک جغرافیای خاص مانند ایران چه میتواند باشد؟
حفظ زیستگاه مهمترین اقدام است. رعایت حق آبه تالابها نه تنها برای پرندگان که برای زیست انسانها نیز مهم است.
تمام آنچه نیاز است اتفاق بیافتد تغییر دیدگاه است. تغییر دیدگاه مسوولین و مردم. حفاظت از زیستگاه لزوماً یک اقدام هزینهبر نیست. با خلاقیت و رعایت اصول اکوتوریسم نه تنها میتوان یک زیستگاه را حفظ کرد که میتوان اشتغالزایی برای مردم محلی ایجاد کرد. برای تغییر دیدگاه آموزش و آگاهی بخشی نیاز است و فکر میکنم کار و رسالت ما و شما همین باشد.