همه برای یکی

همکلاسی‌های دانش‌آموز بیمار مریوانی همدلی کردند موهایشان را تراشیدند.

ماهان که برای انجام آزمایش‌های پزشکی به تهران آمده بود، وقتی بعد از دو هفته به مریوان برگشت، با همکلاسی‌ها و دوستانی روبه‌رو شد که برای استقبال از او، موهایشان را تراشیده بودند. حالا همه دانش‌آموزان کلاس دوم مدرسه شیخ شلتوت شبیه هم شده‌اند، ۲۴ سر کچل و لب خندان که برگشت ماهان را به او خوشامد گفتند و دوستشان را در آغوش‌های کوچک خود جای دادند‌... .

این‌ بار اما ایده از «امید» بوده، بعد از کلی خواهش و التماس موهایش را به‌خاطر ماهان از ته تراشیده و به مدرسه‌ آمده، آقای محمدیان، معلم کلاس می‌گوید: «امید را که دیدم غافلگیر شدم، از طرفی بچه‌ها همه گریه و بهانه که آقا! چرا امید موهایش را زده، بعد شما اجازه نمی‌دهید ما موهایمان را از ته بزنیم؟» گویا حرف‌ها و درخواست‌های آقای محمدیان هم که «بچه‌ها هوا سرد است، سرما می‌خورید» به گوششان بدهکار نبوده که نبوده است.

آقای محمدیان می‌گوید: «شنبه وقتی وارد کلاس شدم، دیدم همه بچه‌ها موهایشان را تراشیده‌اند و دارند به سروکله هم می‌زنند. خب پیش‌بینی می‌کردم اما نه اینطور! قرار بود وقتی بهار شد همه با هم موهایمان را بزنیم، اما خب دیگر بچه‌ها قانع نشدند و کار خودشان را کردند؛ حالا هم احتمال می‌دهیم کل بچه‌های مدرسه موهایشان را بزنند.»ماهان وقتی بعد از دوهفته انجام آزمایش‌های مختلف به مدرسه برگشته، حسابی خوشحال شده است، او دیگر نگران موهای ریخته‌شده‌اش نیست، از صورت متفاوت خودش نمی‌ترسد و تنها و بی‌حرف گوشه کلاس نمی‌نشیند. او می‌داند که حالا دوستانی دارد که همه شکل او هستند، امید، محمد، داریوش، شایان، پارسا، داژیار، پیام، دیار و... دیگر شکل ماهان شده‌اند؛ دقیقا شبیه خود او. «بچه‌ها تاثیرپذیرند. شخصیتشان شبیه خمیری است که اگر درست ورز داده شود، خوب و بجا پخته می‌شوند. نیازی هم به نصیحت، حرف و سخن ندارند، کافی است کار خوب را نشانشان بدهی خودشان مسیر درست را یاد می‌گیرند و می‌روند.»

 اینها را آقای محمدیان گفت و اضافه کرد: «این‌روزها بچه‌ها حسابی هوای ماهان را دارند. هر کدامشان می‌خواهند کاری برای بهبود حال او انجام بدهند، در درس‌ها کمکش می‌کنند و با او بازی می‌کنند. ماهان هم این‌روزها بد نیست و منتظریم ببینیم پزشکان با توجه به آزمایش‌هایش چه تصمیمی می‌گیرند.» بچه‌هایی که تا دیروز شکل و قیافه ماهان برایشان نه‌تنها تعجب‌انگیز بود که حتی از او دوری می‌کردند، کودکانی که از نیمکت ماهان فاصله می‌گرفتند و صورت بی‌موی او را دستمایه خنده‌ها و شوخی‌های خود کرده بودند، امروز به‌واسطه ایده ناب معلم خوش‌فکرشان، همه ماهان شده‌اند. آن ها این‌روزها کلمه «همدردی» را به‌ خوبی هجی می‌کنند و معنای آن را خیلی بیشتر از هم‌سن‌و‌سالانشان یا حتی خیلی از بزرگ‌ترها می‌فهمند. این را می‌شود در سرهای بی‌مویشان دید.
 

Submitted by editor3 on