استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت: باید کودک را از زیر سلطه بزرگترها در آوریم و سعی کنیم که آنها آزادانه بیاندیشند و تفکر را بیاموزند. فلسفه صرف برای کودکان کافی نیست، بلکه آموختن اندیشه ها نیز ضروری است.
به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه سلسله نشست های ماهانه فعالین و مربیان برنامه فلسفه برای کودکان، دوازدهمین نشستِ «فبک در ترازو (نگاهی انتقادی به برنامه فلسفه برای کودکان از منظر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی)» دیروز ۷ بهمن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با سخنرانی دکتر خسرو باقری نوع پرست برگزار شد.
خسرو باقری در ابتدای سخنانش درباره نحوه آشنایی خود با فلسفه کودکان سخن گفت و سپس این نوع فلسفه را برای افزایش فهم و درک کودکان ضروری خواند.
وی گفت: فلسفه یکی از درسهایی است که شاید جز دانشجویان و دانش آموزان علوم انسانی بدان علاقه نشان ندهند اما موضوع فلسفه برای کودکان بسیار جالب و جدید است.
این استاد فلسفه از نگارش ۳ کتاب برای کودکان در زمینه فلسفه خبر داد و ابراز امیدواری کرد که تا انتهای سال این کتب به چاپ برسد.
او در ادامه گفت: ما در ابتدا باید سوال کنیم که فلسفه چیست؟ چه کاربردی برای کودکان دارد؟ و اساساً آموزش فلسفه چه ضرورتی دارد؟ هر یک از دانشمندان درباره مفهوم فلسفه به گونه ای سخن گفته اند و آن را به گونه ای تبیین کرده اند.
وی در ادامه سخنانش به این نکته نیز اشاره کرد که ما نباید گمان کنیم که فلسفه صرف برای کودکان کافی است، بلکه آموختن اندیشه ها نیز ضروری است و اساساً کار فلسفه نقد کردن و آموزش نقد کردن است. فیلسوف باید به درستی نقد کند و نقد کردن را به دیگران بیاموزد.
این استاد فلسفه فکر را دارای سه جنبه دانست که شامل تفکر محوری، اجتماع محوری و روش محوری است و تمام این موارد برای آموزش فلسفه ضرورت دارد.
وی در این سخنرانی از لیپمن سخن گفت و او را یکی از کسانی که پیشگام در امر آموزش فلسفه بودند دانست و گفت مراحل تفکر باید یکی یکی و پی در پی صورت گیرد و انسان باید هم در تنهایی و هم در اجتماع تفکر کند.
وی در ادامه گفت: دو نوع فیلسوف داریم؛ یکی مروج اندیشه است و دیگری چرخ فکری ایجاد می کند و هدف از فلسفه برای کودکان تسهیل اکتشاف از افکار و تجربه های خودشان با استفاده از فنون فلسفی برگرفته از سنت های بسیار غنی فلسفی می باشد.
دکتر باقری در ادامه گفت که باید بر اخلاق نیز در فلسفه تأکید کنیم و بدانیم که بخش مهمی از فلسفه اخلاق است و نباید به راحتی از آن گذشت و البته باید دقت کرد که باید بر روش های اخلاقی تأکید کنیم و نه قواعد اخلاقی.
وی خاطر نشان کرد که باید کودک را از زیر سلطه بزرگترها در آوریم و سعی کنیم که آنها آزادانه بیاندیشند و تفکر را بیاموزند.
وی به اندیشه های پوپر اشاره کرد و گفت: پوپر می گفت زندگی سراسر مسئله است ولی زندگی معماست چرا که مسئله قابل حل است اما معما نیست و فلسفه برای کودکان به دنبال حل معما نیست.
او در انتهای سخنان خود اشاره کرد که ما از غرب تقلید کرده ایم و این همیشه درست نیست. ما باید خود اندیشه داشته باشیم و خودمان هم برای رشد و فلسفه کوشش کنیم و البته یکی از موارد، تلاش برای غنای فلسفه برای کودکان است.