۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین روز جهانی تئاتر عروسکی است. یونیما، اتحادیه بین المللی نمایشگران عروسکی هر سال پیام یکی از هنرمندان این رشته را به این مناسبت منتشر می کند. به درخواست یونیمای جهانی پیام روز جهانی تئاتر عروسکی امسال را بهروز غریبپور؛ نمایشنامهنویس و کارگردان شناخته شده ایرانی نوشته است.
او در این پیام یکی از مسئولیتهای نمایشگران و دوستداران تئاتر عروسکی را یادآوری پاکی و صفای کودکی به مردم و تلاش در جهت کاستن از میزان شرارت و دشمنی خانوادهی بشری در جهان امروز دانسته است. در زیر پیام این هنرمند را می خوانید:
«ده ساله بودم که نخستین اجرای یک نمایش عروسکی سنتی را دیدم. ده ساله بودم که عاشق "مبارک" شدم. عشقی که هنوز و پس از گذشت بیش از نیم قرن است که در ذهن و جان من است.
بیست ساله بودم که بهدنبال این عشق؛ کوچهها و خیابانهای تهران را زیر پا گذاشتم تا نمایشگران قدیمی و نیمهجان و از رمق افتادهی آن روزها را پیدا کنم و آنها را از نو به محافل هنری و دانشگاه بیاورم و دیگران را عاشق معبودم کنم. آن زمان خود را تنها عاشق دنیا میپنداشتم اما بزودی پیبردم که تنها نیستم و تا توانستم به اینجا و آن جای جهان رفتم و جهان نمایش عروسکی را کشف کردم و با عاشقان نمایش عروسکی در ایتالیا و انگلیس و هند و چین و روسیه و آمریکا و فرانسه و آلمان و....روبرو شدم.
کشف اینکه نه تنها؛ تنها نیستم بلکه یکی از میلیونها عاشق نمایش عروسکیام و کشف اینکه معبودم «مبارک» یکی از دهها عروسکیست که قرنها مردم را با کنایه و طنز، جهان خشن را با خنداندن بشر وحشت زده از جنگ و فقر و خشونت و آوارگی به زندگی امیدوار کردهاند؛ چنان شادمانم کرد که حد و اندازه ندارد. اما بزودی پی بردم که خانوادهی تئاتر کشورم و سایر کشورهای دنیا بهدیدهی تحقیر به این هنر نگاه میکنند و وارد شدن در این دنیا را در شأن خود نمیدانند و آنجا بود که برای دفاع از عشقم چون رزمندهای که از گنجی دفاع میکند؛ خود را به جهان بیکران سپردم و در هر فرصتی به سراغ این گنج رفتم و هربار بیشتر پی بردم که نمایش عروسکی زبانی به ژرفا و گستردگی و دیرینگی غم و اندوه و شادی بشر است و هر عروسک نمادی از جهان پیرامونی ما و انسانهای پیش از ما بوده است و به این راز پیبردم که چرا «عمر خیام» ریاضیدان، فیلسوف و شاعر بلند آوازهی ایرانی در چند رباعی بینظیر خود؛ جهان انسانها را با جهان نمایش عروسکی یکی دانسته است:
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از بهر حقیقتی نه از روی مجاز
بازیچه همیکنیم بر نطع وجود
افتیم به صندوق عدم یک یک باز
و یا:
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
در سفرها و در نوشتهها و در گفتگو با دیگر عاشقان نمایش عروسکی بیش از پیش پی بردم که نمایش عروسکی در ذهن چیکاماتزو مونزایمون، در ذهن نمایشگران معابد، از نگاه نمایشگران سیسلی، در ذهن و زبان دالانگهای اندونزی و از منظر کارگردانها و نمایشگران جای جای جهان معانی متفاوتی دارد و باورم شد که میتوان با این زبان چندین هزار سالهی بشری به نقد جهان پرداخت و میتوان بر شمار مخاطبان و عاشقان این هنر افزود و عمیقاً باور کردم که اگر اختراع «چرخ» جهان را دگرگون کرده و راههای وصل انسانها را هموارتر و آسانتر کرده، کشف نمایش عروسکی به همان حد و اندازه در نزدیکتر کردن انسانها و برداشتن فاصلهها مؤثر بوده و هست زیرا که حتی در یک نمایش عروسکی فلسفی نیز عنصری از دنیای کودکی در مخاطب بیدار میشود و ناگهان سن و سال محو میشود و او موجودات چوبی، یا ساخته شده از هر مادهای را زنده میپندارد.
شاید بالاترین وظیفهی هر نمایشگر عروسکی در هر جای دنیا و به هر زبان و هر شکل بیدار کردن «کودکی» در میلیونها انسانی باشد که بهتدریج چهرهی جهان را به خون و خشونت آلودهاند و نمایش عروسکی و ما عاشقان هنر دیرینهی اجدادمان بایستی از میزان این شرارت و دشمنی خانوادهی بشری بکاهیم. و کودکی را و صفای کودکی و باورهای زیبای کودکی را از نو بیاد مخاطبمان بیاندازیم......
روز جهانی بیدارگران کودکی، روز جهانی نمایش عروسکی، روز عاشقان نمایش عروسکی مبارک باد»