سه سال پیش از این مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا که یکی از سازمانهای غیردولتی در زمینه امور کودکان است، جزوهای با نام «اقدام برای پیشگیری از حوادث جادهای» منتشر کرد که برگرفتی از دهه جهانی جادههای امن بود که در سال ٢٠١٠ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و از ابتدای سال ٢٠١١ تا ١٠ سال بعد از آن ادامه خواهد داشت. اکنون سال ٢٠١٦ است.
نیمی از این دهه گذشت. در ابتدای این دهه، مرگومیر ناشی از تصادفهای جادهای در جهان، سالانه بیش از یک میلیون نفر بوده است که ٩٠ درصد آن هم در کشورهای درحالتوسعه مانند کشور ما رخ میدهد و پیشبینی میشود اگر این فراخوان، جدی گرفته نشود، در پایان این دهه آمار مرگومیر جادهای به بیش از دو میلیون نفر برسد.
متأسفانه در ایران مانند همه کارها و بهویژه کمپینهای بینالمللی که جدی گرفته نمیشوند، نه این کار جدی گرفته شد و نه این دفتر ارزشمند که راهکارهای ایمنسازی جادهها برای عموم و بهویژه کودکان در آن آمده است، به گستردگی در جامعه پخش شد. در حقیقت یک سازمان غیردولتی کوچک، خود وارد این کمپین شد تا این خطر را به همه ما گوشزد کند. اما کدام نهاد دولتی دست یاری داد که این کمپین در سطح جامعه، در هر خانه و مدرسهای پیش برده شود؟
در بخشی از این دفتر آمده است: «یک دهه فعالیت برای ایمنسازی خیابانها و جادهها یک فرصت تاریخی است. فرصتی که کشورها میتوانند به نجات جان میلیونها انسان و شهروندان خود کمک کنند».
اما چرا ما از این فرصت تاریخی بهره نمیبریم و با کمی اختلاف، رتبه دوم در مرگبارترین جادههای جهان را از آن خود کردهایم؟ کار جادهسازی و زیرساختها که اصل مهمی در ایمنسازی است، وظیفه دولت است، اما آیا ما خودمان نمیتوانیم در خانه و مدرسه، در اداره و محل کار آگاهسازی کنیم؟
بخش بزرگ تصادفهای جادهای و مرگومیر کودکان در ایران ناشی از نیروی انسانی یا رانندگان است. شرایط رانندگی ایمن را میشود به کودکان آموخت؛ نه برای اینکه رانندگی کنند، بلکه از بزرگترها بخواهند درست رانندگی کنند و جان آنها را در این جادههای مرگبار حفظ کنند.
برای مدیران مدرسهها یا مهدکودکها و نهادهای دیگر این کار چندان هزینهبر نیست. میتوانند این دفتر را از این نهاد تهیه کنند و خود به این کمپین بپیوندند. برای پیوستن به این کمپین نیز تنها کافی است لوگوی آن را متناسب با فرهنگ و زبان ملی و ارتباطی، بازسازی کرد و در هرجا، خانه، مدرسه و خودروها چسباند تا همگان هوشیار شوند این سطح از مرگومیر جادهای برازنده جامعهای نیست که در همه زمانها، از همه تریبونها و بلندگوها دم از اخلاقیزیستن زده میشود.
زیست اخلاقی یعنی مسئولیتداشتن در برابر دیگری و بهویژه در برابر کودکان. تا زمانی که این مسئولیت در وجود ما نهادینه نشود، مرگومیر ناشی از تصادفهای جادهای در این سرزمین کاهش پیدا نمیکند. این مسئولیت در فرایند یادگیری در خانه و مدرسه به دست میآید. اما اگر والدین بخواهند به کودکانشان این اصول را آموزش دهند، باید خود آن را آموخته و به کار برده باشند. یا اگر آموزگار بخواهد سر کلاس درس آن را به کودکان آموزش دهد، خود باید این آگاهی را داشته باشد که بسیاری از آسیبها و ناهنجاریها را در جهان امروز میتوان از راه آگاهسازی و گفتوگوهای مؤثر کاهش داد. به گفته این دفتر «تصادفهای جادهای سلامت عمومی یک جامعه را تهدید میکند» و البته سلامت جامعه ما با این تصادفها دهههاست که آسیب جدی دیده است، آیا گوش شنوایی پیدا میشود؟