برگردان لالایی :
برایت لالایی می گویم وقت غروب است
گهواره ات را پای درختی می بندم
گهواره ت را پای یک بید می بندم
نمیری و امیدم باشی
لالالالا می گویم تا ماه در بیاید
گلی همرنگ تو از کوه در آید
گوساله گاوکوهی به شیر آید
هر کسی به تو چشم (بد) دارد (= می نگرد) چشمش درآید
لالایی می گویم و خوابت می کنم
علی می گویم و بیدارت می کنم
لالالالا لالایت را قربان شود
گردآورنده از باختران: فریبرز مطیع پور