کتاب «هرجا میرم یک هیولا است!» با موضوع اصلی مقابله با ترس، کتابی سرگرمکننده و جذاب است که به مفاهیم دیگری از جمله مهارت حل مسئله، افزایش اعتمادبهنفس و شجاعت نیز اشاره میکند.
همهی ما در بچگی و بهخصوص در تنهایی، ترس از موجودات خیالی همچون هیولاها را تجربه کردهایم. کتاب «هرجا میرم یک هیولا هست!» دربارهی همین ترس است. داستان از زبان پسربچهای است که خیال میکند هیولاها در هر گوشهای قایم شدهاند، و هروقت مامان و بابا آن دور و اطراف نباشند پیدایشان میشود: در زیرزمین، حمام، پشت سطل آشغالهای کنار در و مهمتر از همه داخل اتاق خواب، زیر تخت. بابا به او گفته هیولاها میترسند از پلههای تختخواب بالا بیایند، به همین دلیل، پسرک در طبقهی دوم تخت میخوابد. تا اینکه یک روز در مدرسه آگهیای مربوط به کلاس کاراته میبیند و همه چیز عوض میشود. در کلاس کاراته او کلی حرکت ترسناک یاد میگیرد، خب حالا نوبت هیولاهاست که از او بترسند. او برای گذاشتن آشغالها تنهایی دم در میرود و با یک فریاد کاراتهای، ضربهای کاری به سطل آشغال میزند، خبری از هیولاها نیست! در حمام و اتاق خواب هم دیگر اوضاع مثل سابق نیست و موقع تمرین کاراته، سروکلهی هیچ هیولایی پیدا نمیشود. اما قرار نیست هیولاها فکر کنند که هنوز میتوانند در زیرزمین برای خودشان ول بچرخند؛ چون پسربچه به سراغ آنها هم میرود!
«مرسر مایر»، نویسنده و تصویرگر مشهور، که بیشتر با مجموعه کتابهای «کریتر کوچولو» در ایران معروف شده است، با لحنی شیرین و طنزآلود و تصاویر بینظیر و درخشانش، داستانی خلق کرده که به شکلی خلاقانه ترس رایج کودکان از هیولاها را کمرنگ میکند.
خرید کتاب کودک درباره انواع ترس و غلبه بر آنها
هیولاهای کتاب جثهی بزرگ و دندانهای ترسناکی دارند، اما تصویرگر با اضافه کردن جزئیاتی مثل ساعت، عینک، سیم دندان، پاپیون یا کفشهای کتانی، از جنبهی ترسناک آنها کم کرده و جلوهای ناقص و گاه احمقانه به آنها بخشیده است. چهرهی گیج و ترسیدهی هیولاها در ادامهی داستان بهوضوح نشان میدهد که مغلوب اعتمادبهنفس پسربچه شدهاند. شوخیهای پنهان در تصاویر کتاب، از جمله حضور سگ پسربچه در صحنههای گوناگون، تصاویر تمرین کاراته و البته زمین خوردن قهرمان داستان و... بر جذابیت کتاب افزوده است.