این ویدیو گفتوگوی دو نسل است.
کودک: عاشق شدی؟ عشق شبیه چی بود؟
پیرمرد: بله، برای من متفاوت با بقیه بود. من دیر عاشق شدم.
کودک: باهاش ازدواج کردی؟
پیرمرد: نه متاسفانه، کسی که دوستاش داشتم فوت کرد. او بیمار شد.
کودک: میخواهم گریه کنم.
پیرمرد: نه نه، گریه نکن، میبینی این اتفاقا پیش میاد، زندگی اینجوریه، اما ما، من خاطرات خیلی خوبی هم دارم، خاطرات خیلی خوب و آدم خیلی وقتها با این خاطرات در ذهنش زندگی میکنه تو میتونی تمام چیزهای خوب رو به یاد داشته باشی و این مهمه