به استناد پژوهشها و منابع علمی معتبر
مقدمه
کودکان، پیش از آنکه خواندن را بیاموزند، رفتار خواندن را میبینند. والدینی که کتاب میخوانند، نهتنها آگاهی و تخیل خود را گسترش میدهند، بلکه ناخواسته برای فرزندشان الگوی فرهنگی میشوند.
بر اساس نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا (Bandura, 1977)، بیشتر رفتارهای انسانی از طریق مشاهده و تقلید شکل میگیرد. به همین سبب، رفتار کتابخوانی والدین در خانه یکی از قویترین عوامل پیشبینیکنندهی گرایش کودک به مطالعه در آینده است.
مطالعات OECD (2022) و National Literacy Trust (2020) نشان میدهد کودکانی که والدینشان در خانه میخوانند یا دربارهی کتاب گفتوگو میکنند، بهطور معناداری مهارت زبانی و نگرش مثبتتری به مطالعه دارند. در واقع، پدر و مادر کتابخوان نه از راه توصیه، بلکه از راه رفتار، کودکی کتابخوان پرورش میدهند.
۱. رفتار، نه گفتار؛ نقش دیداری پدر و مادر
کودکان به توصیهها کمتر از رفتارها اعتماد میکنند. وقتی میبینند پدر یا مادر در زمان استراحت به جای تلفن همراه، کتابی در دست دارد، پیام روشن و بیکلامی دریافت میکنند: کتاب بخشی از زندگی است.
پژوهش Clark & Rumbold (2006) نشان میدهد دیدن رفتار خواندن والدین، حتی بدون مشارکت مستقیم کودک، تأثیری عمیق بر نگرش او نسبت به کتاب دارد.
۲. کتاب به عنوان «عضو خانه»
در خانوادهی کتابخوان، کتاب فقط وسیلهای آموزشی نیست؛ حضوری زنده دارد. قرار داشتن کتاب روی میز نهار، در کیف سفر یا در کنار تختخواب، نشان میدهد کتاب بخشی از جریان زندگی است.
گزارش OECD (2022) تأکید میکند که تعداد و حضور فیزیکی کتابها در خانه با میزان سواد عملکردی کودک رابطهی مستقیم دارد. در خانههایی که والدین کتاب را در زندگی روزمره خود میگنجانند، کودکان زودتر و عمیقتر به سواد خواندن دست مییابند.
۳. گفتوگو دربارهی کتاب؛ از تجربه تا تأثیر
والدین کتابخوان نهفقط مطالعه میکنند، بلکه دربارهی آن حرف میزنند. گفتوگو دربارهی کتاب، تجربهی شخصی را به تجربهای اجتماعی و الهامبخش تبدیل میکند.
پژوهش Clark & Douglas (2011) نشان داده است کودکانی که در خانه دربارهی کتاب گفتوگو میکنند، سه برابر بیش از دیگران از خواندن لذت میبرند. وقتی والدین از داستانها، نویسندهها یا ایدههای کتابی سخن میگویند، خواندن برای کودک معنای زنده پیدا میکند.
۴. حضور مشترک در فعالیتهای کتابمحور
والدین میتوانند با حضور در نمایشگاههای کتاب، جشنوارههای ادبی یا نشستهای کتابخانهای همراه با کودک، نشان دهند کتابخوانی فعالیتی خانوادگی و فرهنگی است.
مطابق با راهنمای IFLA (2020)، مشارکت والدین در برنامههای کتابخانهای، انگیزهی مطالعه و حس تعلق فرهنگی کودک را تقویت میکند.
۵. پدر کتابخوان؛ نقشی کمتر دیدهشده اما مؤثر
پژوهشهای جهانی نشان میدهند که مشارکت پدران در خواندن با فرزندان، تأثیر چشمگیری بر نگرش مثبت پسران نسبت به مطالعه دارد. مطالعهای در National Literacy Trust (2019) نشان داد حضور فعال پدران در بلندخوانی و گفتگوهای کتابی، به شکل خاصی بر خودباوری خواندن در پسران مؤثر است.
وقتی پدر، کتاب را نه به عنوان وظیفهی آموزشی، بلکه به عنوان بخشی از زندگی خود نشان میدهد، تعادل الگوهای جنسیتی در ذهن کودک برقرار میشود و خواندن از «کار دخترانه یا مدرسهای» فراتر میرود.
۶. مادر کتابخوان؛ پیوند عاطفی و نخستین تجربهی خواندن
در سالهای نخست زندگی، تجربهی خواندن بیشتر از طریق مادر رخ میدهد. بلندخوانی پیش از خواب، مرور تصاویر کتاب یا گفتوگو دربارهی داستانها، پایهی زبانی و عاطفی علاقه به کتاب را میگذارد.
پژوهش Bus et al. (1995) نشان داد ارتباط زبانی و عاطفی در هنگام بلندخوانی، تأثیر مستقیمی بر رشد سواد شکوفایی (Emergent Literacy) دارد.
۷. پیوند خواندن با احساسات و زندگی واقعی
وقتی والدین دربارهی احساسات شخصیتهای کتاب حرف میزنند یا از کتاب برای توضیح مسائل روزمره استفاده میکنند، کتاب به ابزاری برای همدلی و تفکر تبدیل میشود.
Rosenblatt (1994) در نظریهی پاسخ خواننده تأکید دارد که معنا از تعامل میان متن و تجربهی زندگی خواننده شکل میگیرد؛ والدین میتوانند این تعامل را در خانه بازآفرینی کنند.
۸. استمرار و اصالت در رفتار
تأثیر الگو تنها زمانی ماندگار است که رفتار والدین پایدار و واقعی باشد. کودک به سرعت درمییابد که خواندن والدین نمایشی است یا از علاقهای درونی سرچشمه میگیرد.
مطالعهی Guthrie & Wigfield (2000) دربارهی انگیزش خواندن نشان میدهد که صداقت و اصالت در رفتار الگو، مهمترین عامل در انتقال انگیزه به نسل بعد است.
جمعبندی
پدر و مادر، نخستین معلمان و الهامبخشترین الگوهای خواندن در زندگی کودکاند. رفتار آنها در خانه، زبان بدنشان هنگام خواندن، گفتوگوهایشان دربارهی کتاب، و حتی اشیایی که در اطرافشان قرار میگیرد، همه پیامهایی تربیتی و فرهنگی به کودک منتقل میکند.
خانهای که در آن پدر و مادر اهل مطالعهاند، کتاب نه وسیلهای آموزشی بلکه جزئی از زندگی روزمره است؛ در چنین خانهای، کودک میآموزد که خواندن یعنی اندیشیدن، احساس کردن و زیستن.
منابع
-
Bandura, A. (1977). Social Learning Theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall.
-
Bus, A. G., van Ijzendoorn, M. H., & Pellegrini, A. D. (1995). Joint Book Reading Makes for Success in Learning to Read. Review of Educational Research, 65(1), 1–21.
-
Clark, C., & Douglas, J. (2011). Young People’s Reading: The Importance of the Home Environment and Family Support. National Literacy Trust.
-
Clark, C., & Rumbold, K. (2006). Reading for Pleasure: A Research Overview. National Literacy Trust.
-
Guthrie, J. T., & Wigfield, A. (2000). Engagement and Motivation in Reading. In Handbook of Reading Research, Vol. III. Lawrence Erlbaum Associates.
-
IFLA. (2020). Guidelines for Library Services to Children. The Hague: IFLA.
-
OECD. (2022). PISA Reading Literacy Framework. Paris: OECD Publishing.
-
Rosenblatt, L. M. (1994). The Reader, the Text, the Poem: The Transactional Theory of the Literary Work. Southern Illinois University Press.
-
National Literacy Trust. (2019). Father Figures: The Impact of Dads on Children’s Reading.
