کتاب «دیو سیاه و موش سفید» داستانی است تصویری که روند تغییر رفتار شخصیت اصلی داستان، دیوِ سیاه، را بازگو میکند. مخاطب نیز با این روند همراه میشود و تغییر رفتار دیو سیاه برای او باورپذیر خواهد شد.
داستان دربارهی دیو سیاهی است که با حیوانهایی که برای استراحت به دامان گرم و نرم او پناه میآورند با خشونت رفتار میکند. موش، گربه، سگ و شیر هر یک با رفتار خشن دیو سیاه روبهرو میشوند تا اینکه دیو سفیدی کنار او میخوابد و دیو سیاه که تحمل مزاحمت دیگران را ندارد خشمگین میشود، سنگی برمیدارد که بر سر دیو سفید بکوبد ولی وقتی به او نگاه میکند دیو سفید را زیبا میبیند و دلبستهاش میشود. پس، از علفهای خشک دشت، لحافی برایاش درست میکند و روی او میاندازد.
در کتاب «دیو سیاه و موش سفید» نقش دوستی و محبت آن چنان پررنگ است که میتواند از دیوی خشن، موجودی مهربان بسازد. شاید اگر دیو سیاه، موش سفید را هم دیده بود با او نیز میتوانست مهربان باشد و دوستش داشته باشد.
در تصویر پایانی، شخصیتهای قصه شاهد این دلبستگی و مهربانی هستند. تصویری زیبا برای پایانبندی کتاب. تصویرهای کتاب متن را بهخوبی همراهی میکنند و تصویر دیو سیاهِ داستان دوستداشتنی است و رفتاری قابل فهم برای مخاطب دارد. کتاب «دیو سیاه و موش سفید» برای بلندخوانی مناسب است و قابلیت اجرای نشستی مشارکتی و توام با گفتوگو را با خود دارد.
این کتاب از مجموعه کتابهای پروژهی بینفرهنگی تولید کتابهای تصویری باکیفیت برای برنامه با من بخوان است. این پروژه از سال ۱۳۹۴ آغاز به کار کرده و طی سه سال کارِ پیوسته تاکنون سه کتاب «دیو سیاه و موش سفید»، «هویج پالتوپوش» و «هفت اسب هفت رنگ» از این مجموعه منتشر شده است. در این پروژه تصویرگران ایرانی با نظارت ماریت تورن کویست، تصویرگر برجستهی هلندی ـ سوئدی، کار تصویرگری کتاب را انجام دادهاند. پروژهی یاد شده برای برنامه با من بخوان و با هدف تولید و نشر کتابهای تصویری باکیفیت شکل گرفته است.
دربارهی نویسنده کتاب «دیو سیاه و موش سفید»
محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان زادهی تهران ۱۳۴۰، از بیستودوسالگی بهطور حرفهای نوشتن را برای گروه سنی کودک و نوجوان و بزرگسالان آغاز کرد. در کارنامهی خود دهها کتاب برای کودکان و نوجوانان دارد. برخی از آثار او در کشورهایی مانند تایلند، کره جنوبی، ترکیه و آمریکا ترجمه و منتشر شده است. از آن میان میتوان کتاب امپراتور سیبزمینی چهارم در تایلند و ترکیه، آواره بیخورشید در کره جنوبی و کتاب افسانه درخت خرما و بزی در ترکیه و همچنین در مجموعهای به نام بهترین کتابهای کودکان دنیا در نیویورک نام برد. محمدی در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن از ایران شد.
دربارهی تصویرگر کتاب «دیو سیاه و موش سفید»
کیوان اکبری زادهی مانیل ۱۳۵۹، دورهی دبستان و دبیرستان را در تهران به پایان رساند و در کارشناسی گرافیک و کارشناسی ارشد تصویرگری از دانشگاه دانشآموخته شد. از سال ۱۳۸۶ همکاری خود را با نشر چیستا و سپس انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان آغاز کرد. کتابهای داستانکهای نخودی، داستانکهای خرگوش حکیم، شمارورزی لولوپی + ۰ و شمارورزی لولوپی + ۱، مجموعه کتابهای نخستین کتابخانه من و دانشنامه نوزاد و نوپا حاصل این همکاری است.
یک دیو سیاه سیاه بود با یک موش سفید سفید. دیو سیاه بیشتر روزها این سو یا آن سو خواب بود. یک روز موش سفید سر راهاش به دیو سیاه رسید و...
داستانی جذاب و تخیلی از یک نویسنده معروف کودکان که به خاطر طرح افسانهگونه و غافلگیرکننده آن بسیار مورد علاقه کودکان است و از خواندن آن لذت میبرند. داستانی که پایان آن نیز زیبا، غیرقابل پیشبینی وغیرمنتظره برای کودکان است.
یک دیو سیاه ولی دوست داشتنی در خواب ناز است که موش سفید و زیبایی وارد گوشش میشود وهمان جا میخوابد موش در خواب شیرین است که دیو سیاه نعرهای میکشد واو را از توی گوشش در میآورد و برای تنبیه او را میان دستانش میگیرد و فشار میدهد ولی در کمال ناباوری به جای تن لهیده موش، ناگهان گربهای از میان پنجههایش روی زمین میپرد و پا به فرار میگذارد. چی شد چی نشد؟ خوب آن روز میگذرد و یک روز دیگر از راه میرسد، باز دیو سیاه خوب و خوش کنار رودخانه خوابیده است که یک سگ سفید که از آن جا می گذشت خسته بود و خواباش میآمد روی ران دیو سیاه جای گرم و نرمی پیدا کرد. سرش را گذاشت آن جا و خوابید. این دفعه هم دیو سیاه مشت گردن سگ سفید را گرفت ومیان پاهایش فشار داد هنگامی که فکر کرد او را کشته پاهایش را شل کرد. این دفعه هم شیری از میان پاهایش فرار کرد. چی شد چی نشد؟
این طرح زنجیرهای جذاب همین طور ادامه مییابد تا....
خوب، باید بفیه داستان را که هر بارهیجانانگیزتر میشود خودتان بخوانید تازه پایان داستان را که اصلا نمیتوانید حدس بزنید
تصاویر کتاب هم زیبا، نو و خلاقانه است.