دیبا میرزاپور سرپرست کتابخانه کودک، خانه کتابدار کودک و ترویج خواندن، وابسته به شورای کتاب کودک است. در این گفت و گو نظر او را درباره ی کتابداری کودک و نوجوان و ویژگی های کتابدار اینگونه کتابخانه ها جویا می شویم.
خانم میرزا پور شما فارغ التحصیل رشته کتابداری و علوم اطلاع رسانی از دانشگاه هستید. آیا ورود شما به این رشته با شناخت از محتوای رشته بود؟
من رشته ام ریاضی-فیزیک بود. به صورت تصادفی در رشته کتابداری دانشگاه سراسری پذیرفته شدم.
با توجه به اینکه با شناخت وارد این رشته نشده اید، چه اتفاقی افتاد که بعد از پایان تحصیل در همین رشته مشغول به کار شدید و در حال حاضر هم در مقطع کارشناسی ارشد این رشته تحصیل می کنید؟
ترم اول خیلی علاقه نداشتم. مدام تصمیم به انصراف می گرفتم. ولی به تدریج که با محتوای رشته و استادان خیلی خوب و با انگیزه بیشتر آشنا شدم احساس خیلی خوبی پیدا کردم. اما فکر می کنم چیزی که باعث شد که ادامه تحصیل بدهم، علاقه و ایمانی بود که به رشته ام داشتم و آن را در راه اندازی کتابخانه عمومی یکی از مناطق محروم اصفهان که شهرداری آن را در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد قرارداده بودندبه کار بردم. اما این موقعیت خیلی کمکم کرد که هم رشته ام را بشناسم و هم به آن علاقه مندتر شوم. بعد از یک سال این کتابخانه راه افتادو تمام امور کتابخانه چه فنی و غیرفنی بر عهده خودم بود.و من برای جذب اعضای کتابخانه ، به مدرسه ها می رفتم و با معلم و ناظم صحبت می کردم و نشانی کتابخانه را می دادم، فهرست کتاب می بردم و درِ تک تک خانه ها را می زدم. کم کم هم دانش آموزان و هم مادرها را جمع می کردم و کتابخانه را به آنها معرفی می کردم و آنها را تشویق می کردم که به کتابخانه مراجعه کنند. بعد درمقطع کارشناسی کتابداری ادامه تحصیل دادم و پس از فارغ التحصیلی در یک شرکت خدمات کتابداری و اطلاع رسانی فعالیت کردم و سپس به خانه کتابدار کودک و نوجوان آمدم .
ظاهراً بیشتر کتابدار کودکان و نوجوانان بوده اید و حوزه های مختلف کار در یک کتابخانه را تجربه کرده اید، به کدام بخش از کار های کتابخانه ای بیشتر علاقه دارید؟
زمانی که دانشجو بودم، عطشم برای کار فنی کتابداری خیلی زیاد بود چون احساس می کردم یک کار کاملا" تخصصی انجام می دهم . تجربه اول که راه اندازی یک کتابخانه بود، تجربه بزرگی برای من بود، دانش فنی مرا تقویت کرد. وقتی به خانه کتابدار آمدم این امکان فراهم بود که بتوانم تمام فعالیت ها و هر آنچه را که به صورت تئوری خوانده بودم، به مرور زمان به عمل تبدیل کنم و به تدریج دیدگاهم نسبت به منابع تغییر کرد. اگر تا قبل از این روی اصول فنی کتابداری تمرکز بیشتری داشتم، حالا با حضور استادانی چون سرکار خانم انصاری، خانم عماد و خانم مرتضایی فرد و...، در عین اینکه اصلا" کار کتابداری کودک و نوجوان را ساده نمی انگارم و حتی بسیار سخت تر و دقیق تر از کار کتابخانه های بزرگسال می دانم، با همان درجه از اهمیت روی خدمات عمومی کتابخانه که در واقع رسالت اصلی کتابخانه ها و کتابداران است، تاکید و فکر می کنم ما توانستیم در کتابخانه ی خانه کتابدار هر دو قطب را موازی حرکت بدهیم. هر دو بازوی خدمات فنی و خدمات عمومی در این کتابخانه قوی و فعال هستند.
فکر می کنید یک کتابدار خوب باید چه ویژگی های اخلاقی داشته باشد ودر چه حد از دانش فنی باشد؟
من فکر می کنم یک کتابدار باید خلاق باشد و با علاقه کارش را انتخاب کند. بعضی ها می گویند که کتابخانه های مدارس حتماً باید منابع مناسب و مکان زیبا داشته باشند. ولی به نظر من اگر آموزش و پرورش نمی تواند منابع زیادی را تهیه کند، برای هر مدرسه یک کتابدار خلاق یا متخصص بفرستد، نیمی از مشکلات حل می شود.
خلاق به چه مفهوم ؟
خیلی ها معتقدند خلاق بودن یک چیز ذاتی است ولی من فکر می کنم ذاتی نیست. اگر به تجربیات دیگران خوب گوش بدهیم و بتوانیم برای تغییرات در راستای بهتر شدن ، تلاش کنیم ، بیش از نیمی از راههای خلاق بودن را طی کرده ایم . خلاقیت این نیست که الزاما" یک چیزی ابداع شود. خلاق کسی است که از چیزهایی که در اطرافش اتفاق می افتد یا از ایده های جدید که هر لحظه به ذهن هر کسی می رسد، به راحتی عبور نکند و در جهت اجرایی کردن آنها تلاش کند. یک کتابدار لازم نیست که همه فکرهای خلاق را خودش داشته باشد کافی است که یک گوش شنوا داشته باشد و بداند که در اطرافش چه می گذرد و مخاطبش چه نیازی دارد و چه کاری می تواند بکند و مدام در پی یافتن راه جدید و کاری نو و مشاوره با افراد متخصص و با سابقه باشد.
برای یک کتابدار، آموزش های دانشگاهی را مهم ترمی دانید یا آموزش های حین خدمت را ؟
من فکر می کنم اول آموزش های دانشگاهی مهم است. چرا که آموزش دانشگاهی پایه ی علمی کار یک کتابدار است، در حالی که اگر کسی آموزش دانشگاهی نبیند و کتابدار بشود و تنها به آموزش های حین خدمت اکتفا کند، نه خودش حرفه اش را باور می کند و نه مراجعه کنندگان. زیرا این طور تصور می شود که هر کسی با هر تحصیلات و حتی تخصص دیگری می تواند کتابدار شود. در حالی که به نظر من باید کسی که می خواهد کتابدار بشود اول تحصیلات دانشگاهی را بگذراند و پس از آن برای به روز شدن ، آموزش حین خدمت هم ببیند.
دلایل عدم موفقیت یک کتابخانه کودک و نوجوان را در جذب مخاطب در چه می بینید: نداشتن کتابدار متخصص ، نداشتن سابقه کار در بخش کودک و نوجوان، کافی نبودن وسایل و تجهیزات، نبود یک مجموعه خوب، نداشتن استانداردهای کتابداری خاص اینگونه کتابخانه ها در سازماندهی و ساماندهی، نبود یک کتابدار خلاق یا همه اینها ؟
همه این ها نقش دارند ولی فکر می کنم در درجه اول اگر کتابدار از بالا به مخاطبش نگاه کند، کتابخانه را ازآن خویش نمی داند ، با آن احساس صمیمیت نمی کند و به صورت سازمانی به آن نگاه می کند و در چنین فضایی ، پویایی ایجاد نمی شود. من فکر می کنم ابتدا ،کتابخانه باید طوری طراحی بشود که کودک در آن احساس آرامش و لذت بکند و صاحب اختیار باشد. در مرحله دوم، وجود یک کتابدار متخصص کودک ونوجوان ضروری است. کتابداری که موقعیت ها را می شناسد. یعنی در زمان خود لبخند می زند و در زمان خود بچه ها را با قوانین موجود آشنا می کند و آنها را تشویق به رعایت آنها می کند. و سوم، کتاب مناسب بسیار تاثیرگذار است . چرا که اگر من به عنوان یک کتابدار خوب، کتابی مناسب به بچه بدهم، او حتما" برمی گردد تا دومی را بگیرد. اما اگر به او کتابی بدهم که مناسب او نباشد، دیگر برنخواهد گشت.
از تجربه های موفق و ناموفق تان در این حوزه بگویید.
ناموفق ها را نمی دانم، شاید به دلیل این است که هر تجربه نا موفق برایم گامی برای نیل به یک تجربه موفق بوده است. ولی درمورد تجربه های موفق می توانم به کارگاه آموزش کتابداری اشاره کنم. ایده ای بود که از کمک های داوطلبانه بعضی از اعضای کودک و نوجوان در کتابخانه شروع شد. من مجبور بودم برای اینکه کمکشان مفید باشد برخی آموزش های عملی را بدهم. بعد از آن به ذهنم رسید که می توانم برای بچه ها کارگاه کتابداری بگذارم و در آن کمی از مباحث کتابداری را بگویم. این کارگاه نتیجه ی بسیار خوبی داشت، تا جایی که بعضی از آنها کتابخانه های تعطیل مدارسشان را گشوده اند و با مشاوره های من عملا کتابخانه را راه اندازی و تجهیز کرده اند .
ویژگی های گروه های سنی و جنسیتی مخاطب بر شیوه ی کار کتابخانه و کتابدار چه تأثیری دارد؟
این موضوع که مربوط به بحث مخاطب شناسی است، هم در جریان مجموعه سازی و هم در جریان خدمات عمومی تأثیر بسیار زیادی دارد.
فکر می کنید در کدام گروه سنی و جنسی نیاز به کسب تجربه و راه کارهای جدید وجود دارد؟
من فکر می کنم برای گروه سنی نوجوان. زیرا بچه های تا پایان دبستان حسب نیاز سنی خودش جذب کتابخوانی و قصه گویی می شوند و اگر همت مادران نیز باشد می توانند کودکان خود را برای آینده بهتر پرورش دهند.ولی نوجوان چون درحال گذر از سن کودکی به سن جوانی است و استقلال طلبی خاصی دارد و نیازهایش طیف خاصی ندارد، از طرفی نیاز کودکانه دارند از طرفی هم نیاز استقلال طلبی و گرایش به جوانی باید کمی بیشتر با آنها کار کرد.
به کار گیری فن آوری های جدید اطلاع رسانی چقدر روی کمیت و کیفیت کارتان اثر دارد ؟
اگر از این فن آوری ها، هردو گروه(کتابدار و کاربر) بتوانند استفاده کنند کیفیت و کمیت کار بالا می رود. امروز سواد اطلاعاتی مطرح است، فقط بحث کتاب نیست. خیلی از بچه های ما نسبت به پدر و مادرشان سواد اطلاعاتی بالاتری دارند و به راحتی می توانند از منابع اطلاعاتی جدید استفاده کنند. من فکر می کنم که اگر یک کتابخانه مجهز به فن آوری های جدید باشد، می تواند تأثیر گذار نیز باشد.
خود شما برای رشد و پیشرفت کارتان از چه منابع مطالعاتی استفاده می کنید؟
من خوشبختانه در محضر اساتیدی چون خانم انصاری، خانم عماد خراسانی و خانم مرتضایی فرد هستم و هرروزِ کاری برایم یک روزِ درسی است .البته مطالعه منابع مرتبط کتابداران و کودک ونوجوان هم برایم بسیار مهم است .
به عنوان یک کتابدار کودک و نوجوان به چه منابع مطالعاتی و چه حوزه های موضوعی نیاز دارید؟
دوست دارم از کارهایی که در کشورهای دیگر در دنیای کودک و نوجوان می شود اطلاعاتی کسب کنم، از خدمات عمومی گرفته تا نوع طبقه بندی منابع که در کتابخانه ها می شود. مقاله های تخصصی و فنی در زمینه کتابداری و مصاحبه با کسانی که در حوزه کتابداری کودک و نوجوان کارهای تجربی کرده اند، چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور، تا با دیدگاه های آنها در این زمینه آشنا شوم.
چه تجربه های ویژه ی مؤثر و سازنده ای در مجموعه سازی، ساماندهی، سازماندهی، ارائه خدمات عمومی کتابخانه، برخورد با مخاطب، برخورد با نهادهای مشابه و ... داشتید؟
در بخش مجموعه سازی، تجربه های گوناگونی داشتم ولی مجموعه سازی برای کتابخانه آموزشگاهی در مشهد که باید برای یک مجموعه مادر در تمام موضوعات تهیه می کردم، تجربه بسیار خوب و موفقی بود. در سازماندهی و ساماندهی، راه اندازی کتابخانه دبستان جعفری را می توانم نام ببرم. در بخش خدمات عمومی نیز برنامه ریزی دوره ای کتابخانه خانه کتابدار برایم تجربه ای بسیار وسیع و گسترده ای رابه ارمغان آورده است .
چه برنامه هایی برای آینده دارید یا می خواهید داشته باشید؟
ایجاد بخش بازی در کتابخانه ، ارائه خدمات به روز اطلاع رسانی برای کودکان ونوجوانان .
حالا که دوباره به دوره های دانشگاهی برای تحصیلات تکمیلی برگشتید بازهم محور اصلی پژوهش های دانشجویی خود را در حوزه کتابخانه کودک و نوجوان می گذرانید؟
بله . برای اینکه احساس می کنم دلایلی که باعث شد من ادامه تحصیل بدهم دغدغه های مربوط به کتابخوانی وترویج خواندن کودکان و نوجوانان بوده است، احساس می کنم بتوانم در وضعیت کتابخانه های آموزشگاهی به نوبه خودم تلاش کنم .