دوران کودکی دوره خندیدنهای از روی بیغمی و دویدنهای از سر شوق، بازیهای بیریا و دوستیهای بیمنت است. روزهایی که پاره شدن لباس عروسکها و شکستن چرخهای دوچرخه بزرگترین غم ما بودند. روزهایی که با خواندن یک کتاب زیبا دنیایی به رویمان گشوده میشد و ما را به عالم خیال میبرد.
موزه کودکی ایرانک توانست، هر چند کوتاه، آن خاطرات شیرین و آن روزهای خوش را پیش چشمانم زنده کند و دقایقی از زندگی پرمشغلهٔ روزمره دورم کند.
به واسطه دوست عزیزم خانم طاهری قندهاری و از طریق صفحه اینستاگرام موزه شاهد فعالیتهای خستگیناپذیر گروه موزه بودم. در لحظه ورود به موزه تلاشهای همکاران و پختگی کار مشهود بود و میدانستم با هر قدمی که پیش روم، به زیبایی آن افزوده خواهد شد و به واقع چنین هم بود. بخشها به زیبایی در کنار هم قرار گرفته بودند و چیدمان آنها بسیار چشمنواز بود. نور سالن و ویترینها، طراحیها و انتخاب رنگها همه بسیار عالی بودند.
جای جای موزه نشان از دل عاشق بود و حقا که چنین کاری جز از دل عاشق برنمیآید. واقعاً دست مریزاد. تلاش همکاران موزه بسیار قابلتقدیر است.
خوشبختانه فضای اختصاص گرفته به موزه هم با شان موزه و همکاران آن هماهنگ بود و امیدوارم به عنوان محل دائمی برای موزه باقی بماند.