- نام کتاب: آنجا که وحشیها هستند
- نویسنده: موریس سنداک
- تعداد کودکان: ۱۸ نفر
- نام مرکز: تهران- دروازه غار- مرکز توانمندسازی آوای ماندگار
- نام مربی: خانم استیلایی
بلندخوانی را با تصاویر قایقی در اقیانوس، پسرکی که لباس گرگی به تن و تاجی بر سر دارد و تصاویر وحشیهای بامزه آغاز کردیم ... در این داستان چه خبر است؟
«آنجا که وحشیها هستند» اثر موریس سنداک کتاب تصویری شگفتانگیزی است که هر صفحهی آن لذت کشفی تازه را به کودکان و نوجوانان میدهد. از همه شگفتتر تصاویر وحشیها هستند! وحشیهایی که برخلاف ظاهر ترسناکشان به هیچوجه ترسناک نیستند و میتوانند به نوعی دوستان خیالی زمان شیطنت هر کدام از بچهها باشند. این کتاب لذتبخش ظرفیتهای گوناگونی برای درگیر کردن کودکان دارد و فرصت خوبیست که کودکان پرخاشگر و پرشر و شور را مجذوب بلندخوانی کنیم.
هنگام بلندخوانی کتاب، شادی و شیطنت و بیحوصلگیهایی که در داستان به تصویر کشیده شده برای کودکان و نوجوانان کاملاً آشنا بود؛ با شنیدن داستان و دیدن تصاویر میخندیدند و مثالهای مشابهای از تجربههای خود تعریف میکردند.
فعالیت پس از بلندخوانی
در فعالیت پس از بلندخوانی ماسک وحشیها و پسرک را که پادشاه وحشیها و وحشیترین وحشی بود درست کردیم، قایق کاغذی ساختیم و برای تقویت مهارت دستورزی به نقاشی درختها پرداختیم و سپس نمایش وحشیها را اجرا کردیم.
نمایش کاملاً بداهه اجرا شد. در این نمایش ما یک عالمه وحشی داشتیم: وحشیهای صورتی، سبز، زیبا، مهربان، شاد، شلوغ، پرشروشور، حتی وحشی کتابخوان! ما حتی یک وحشی کوچک داشتیم که خیلی ساکت و مهربان بود و لبخندی زیبا بر لب داشت؛ وحشیهایی در این نمایش داشتیم که با هم حرف میزدند و میخندیدند و یا کنارهم میایستادند و ژست میگرفتند تا از آنها عکس بگیرم! یا وحشیهایی که میچرخیدند و میخندیدند و چنگالهای تیزشان را به هم نشان می دادند.
در این نمایش حتی خانم معلمی داشتیم که نقش یک وحشی بسیار خوشحال را بر عهده داشت و همراه بقیه بالا و پایین میپرید و میخندید و با عکس گرفتن، لحظههای خوب و شاد را ثبت می کرد! در نمایش وحشیها همکاری و ارتباط دوستانهای میان کودکان برقرار شد.
و در انتها پس از پایان نمایش همگی باید به خانه خود برمیگشتند. درست همانطور که داستان تأکید میکند هیچ جا امنیت و آرامش خانهی خودمان را ندارد، جایی که امیدواریم همیشه افرادی مهربان و غذایی گرم در انتظارمان باشند.
صدای بچهها در راهپله ادامه داشت که همچنان در حال اجرای نمایش وحشیها بودند...