هنگامی که نوشته‌ای را می‌خوانیم

هنگامی که نوشته‌ای را میخوانیم، واژه‌ها را مانند تصویر شناسایی میکنیم و آنها را در ذهن با صدای بلند میشنویم. واژه‌ها در مغز ما بهجای آن که با معنیشان کُدگذاری شوند، با ویژگیهای سادهتری مانند صدا و یا شکلشان کُدگذاری میشوند.

ما واژه‌ها را مانند تصویر شناسایی میکنیم

هنگامی که چشم شما این کلمه‌ها را می‌بیند، مغز شما بی‌درنگ معنی آن‌ها را درمی‌یابد. اما چگونه  نوشته‌های روی صفحه را به این سرعت می‌توانیم بشناسیم و تعبیر کنیم؟

یک پژوهش تازه نشان می‌دهد ناحیه‌ای ویژه در مغز هست که واژه‌های نوشته شده را با تصویرشان شناسایی می‌کند نه با معنی آن‌ها.

گروهی از پژوهشگران به سرپرستی عصب‌شناس «ماکسیمیلیان ریسنهوبر» از «مرکز پزشکی دانشگاه جرجتون»1، مغز دوازده  آزمایش شونده را با «ام آر آی کارکردی» FMRI 2 اسکن کردند. آن‌ها برروی بخش بسیار کوچکی در مغز به نام «ناحیه تشکیل تصویر کلمه»the visual word form area (VWFA) تمرکز کردند. این ناحیه که ناحیه فعّال در شناسایی کلمه‌ها در مغز شناخته شده است، بر سطح مغز، پشت گوش چپ قرار دارد. روبه‌روی این ناحیه و در نیمکره راست مغز، ناحیه دوکی شکلی است که شناسایی چهره افراد را برای ما فراهم می‌کند. در کودکان کم‌سن و افراد بی‌سواد، هردو «ناحیه تشکیل تصویر کلمه» و ناحیه دوکی شکل شناسایی چهره، به چهره‌ی افراد واکنش نشان می‌دهند. هنگامی که افراد خواندن را فرامی‌گیرند، ناحیه تشکیل تصویر کلمه برای شناسایی واژه‌ها به‌کار گرفته می‌شود.

پژوهشگران برای آزمایش‌شوندگان مجموعه‌ای از واژه‌های واقعی و کلمه‌های ساختگی فراهم کردند. به کلمه‌های بی‌معنا حجم انبوهی از «نورون‌ها»3 درناحیه تشکیل تصویر کلمه، واکنش نشان دادند، در حالی که به واژه‌های واقعی، زیرمجموعه معینی از نورون‌ها واکنش داشتند. اگرچه پس از آن که آزمایش‌شوندگان آموختند کلمه‌های ساختگی را شناسایی کنند، نورون‌ها چنان که به کلمه‌های واقعی واکنش داشتند، به آن‌ها نیز واکنش نشان دادند )برپایه مقاله منتشر شده در مارس2015  در مجله عصب‌شناسی(. چون کلمه‌های ساختگی معنایی نداشتند، ریسنهوبر نتیجه گرفت نورون‌های مغز ما به نگارش واژه‌ها (آن‌چنان که دیده می‌شوند) واکنش دارند، نه به معنی آن‌ها.

هنگامی که ما در خواندن توانمندتر می‌شویم، یک فرهنگ واژگان تصویری در ناحیه تشکیل تصویر کلمه (در نیمکره چپ مغزمان) می‌سازیم، همان‌طور که یک آلبوم از چهره‌های آشنا در سمت مخالف مغز (در نیمکره راست)، گردآوری می‌کنیم.

ما واژه‌های نوشته شده را در ذهنمان میشنویم

شاید صدا ابزار اصلی زبان بوده‌است، اما نوشتار به ما امکان داده تا کلمه‌ها را بدون صدا بیافرینیم و بشناسیم. با این‌حال، یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که صدا همچنان عنصر مهم و بنیادی خواندن باقی مانده است.

  1. هنگامی که سخنی را گوش می‌دهند، فعالیت سلول‌های عصبی آن‌ها با منحنی صوتی هر واژه متناسب می‌شود – نوسان سیگنال صوتی در طول زمان با نوسان فعالیت رشته اعصاب در طول زمان متناسب می‌شود. در بررسی تازه‌ی «لورنزو ماگراسی»4 جراح اعصاب در «دانشگاه پاویای ایتالیا»، و همکارانش فعالیت مغزی شانزده نفر را با روش «الکتروکوتیکوگرافی»5 ثبت کردند. این پژوهشگران هنگامی که آزمایش‌شوندگان متنی را یک‌بار بی‌صدا و بار دوم باصدای بلند می‌خواندند، فعالیت عصبی آن‌ها را مستقیم از سطح ساختار زبانزایی مغز معروف به ناحیه «بروکا» اندازه‌گیری کردند. (این اندازه گیری در حین جراحی مغز، در حالت هوشیاری آزمایش شوندگان انجام شد)

برپایه گزارش منتشر شده در شماره ماه فوریه «مجله وقایع آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا»6، فعالیت سلول‌های عصبی این آزمایش‌شوندگان با منحنی صوتی متنی که می‌خواندند متناسب بود. این منحنی صوتی پیش از آن که آن‌ها سخنی بگویند و حتی هنگامی که قصد سخن گفتن نداشتند، تولید شده‌بود.

به‌عبارت دیگر، واکنش ناحیه بروکا هنگام مطالعه در سکوت، بسیار مانند هنگامی است که نورون‌های صوتی به متنی که بلند خوانده می‌شود، واکنش نشان می‌دهند. گویی ناحیه بروکا، صوت کلمه‌ها را تولید می‌کرده است تا خواننده، آن‌ها را در ذهنش بتواند بشنود. این یافته به این موضوع می‌پردازد که آیا کلمه‌ها در مغز با یک الگوی عصبی که نماد معنی آن‌هاست، کدگذاری می‌شوند، یا با ویژگی‌های ساده‌تری مانند این که چگونه به گوش می‌رسند. نتایج این بررسی‌ها به شواهد رو به افزایشی می‌پیوندد که ثابت می‌کنند واژه‌ها با شکل و صدای اصلی‌شان پردازش و فهرست می‌شوند.

1.Maximilian Riesenhuber of Georgetown University Medical Center  

2. FMRI یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی نام روشی تصویربرداری در ام ار آی است. در این روش از مغز هنگام فعالیت و هنگام استراحت، تصویرهای پیاپی گرفته می‌شود و دیجیتالی ا(به کمک نرم‌افزارهایی همانند FSL) از هم جداسازی می‌شوند. دستاورد این پردازش، کارکرد مغز به سبب تغییر جریان خونی در مغز را از لحاظ فیزیولوژیکی نشان می‌دهد.

3. سلول‌های عصبیNeurons

4. Lorenzo Magrassi

5. Electrocorticography (ECoG) ثبت مستقیم پتانسیل‌های الکتریکی فعالیت مغز که از الکتردهایی به‌کار می‌رو‌د که برای ثبت فعالیت الکتریکی قشای مغزی بر سطح مغز باز شده، قرار می‌گیرند.

6. the Proceedings of the National Academy of Sciences USA

برگردان:
نرگس لاجوردی
نویسنده
Stephani Sutherland
Submitted by admin on