نمایش ”هملت شازده كوچولوی دانمارك“ به كارگردانی رضا بابك شامگاه 2 بهمن ماه آخرین اجرای خود را به صحنه برد. جمعی از بازیگران و دستاندركاران این نمایش در گفتوگوهایی با ایسنا از اهمیت توجه به تئاتر كودك و نوجوان گفتند.
به گزارش سایت انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر، لیلی رشیدی كه در این نمایش نقش "هملت" را بازی میكند، اهمیت جایگاه تئاتر كودك در هر كشور را یادآوری کرد و گفت:"فرهنگ هر ممكلت را با تئاتر كودك آن باید شناخت، اما این گونه هنری در كشور ما بسیار مظلوم است چرا كه متولیان بهای لازم را به آن نمیدهند و ظاهرا از رشد و پیشرفت تئاتر كودك میترسند."
او كه با بازی در این نمایش دومین تجربه خود در نمایشهای مربوط به كودكان و نوجوانان پشت سر میگذارد، بازی در این ژانر را بسیار لذت بخش دانست و افزود:"من در كار كودك و نوجوان چندان حرفهای نیستم اما این تجربهها برایم بسیار شیرین است، زیرا كودكان واكنشهای لحظهای و صادقانه دارند و امیدوارم بتوانم كاردر این زمینه را ادامه بدهم، همچنان كه همواره بین یك كار بزرگسال عالی و یك كار كودك خوب، كار كودك را ترجیح میدهم."
او در پایان سخنانش یادآورشد:"بچههای ما عادت كردهاند فیلمهای مبتذل بزرگسالان یا تئاترهای خندهدار كم ارزش را ببینند، در حالی كه ما باید تئاتر و فیلم درست و مناسب برای این رده سنی داشته باشیم. تا كی میخواهیم بچهها را از واقعیـت ها بترسانیم و وقایع را از آنان پنهان كنیم؟"
همچنین پرستو گلستانی كه در این نمایش نقش "اوفلیا" را بازی میكند، می گوید:"در این سالها متنهای جدی برای كار كودك و نوجوان نداشتهایم و متاسفانه این نگاه بر مردم، مسئولان و حتی دستاندركاران این گونه نمایشی حاكم بوده كه تصور میكنند كار كودك یعنی دست زدن و آواز خواندن و بالا و پایین پریدن. كمتر متنی وجود دارد كه به موضوعات جدی پرداخته باشد. در این نگاه، دچار نوعی سادهانگاری در حیطه تئاتر كودكان هستیم و فراموش كردهایم كه كودكان امروز حتی در مقایسه با نسل قبلی تفاوتهای بسیاری دارند."
به گفته او یكی از ویژگیهای مهم این نمایش بازنویسی یك متن كلاسیك برای كودكان و نوجوانان و اجرای نمایش با گروهی كاملا حرفهای در سالنی خارج از سالنهای تعریف شده تائتر كودك و نوجوان است.
گلستانی در ادامه با گفت:"همان گونه كه مردم ما از تئاتر واقعی دور هستند و بسیاری از آنان تئاتر را در حد تئاترهای آزاد میشناسند، در مورد تئاتركودك هم همین موضوع صدق میكند. تصور عام بر این است كه تئاتر كودك حتما باید شاد باشد در حالی كه رسالت تئاتر كودك بسیار والاتر از تئاتر بزرگسال است چرا كه فرهنگ سازی با تئاتر كودك آغاز میشود و این گونه نمایشی، زمینهای است برای پرورش روح و روان و استعداد كودكان."
این كارگردان تئاتر كودك توجه به مفاهیم جدی در آثار مربوط به كودكان، در ارزیابی عملكرد انجمنهای مربوط به تئاتر كودك را بسیار مهم دانست و گفت:"هیچ صنف و انجمنی به تنهایی و به صورت مستقل كار نمیكند و تمام این اصناف زیر مجموعه مركز هنرهای نمایشی یا نهادهای دیگری هستند. متاسفانه بسیاری از دوستان حاضر در این اصناف هم همان نگاه رایج بر تئاتر كودك را دارند مگر این كه اتفاقی جمعی و همگانی در این حیطه بیفتد."
این بازیگر تئاتر در ادامه سخنان خود خواستار مشاركت همه جانبه همه دستگاهها و نهادهای مربوط به كودكان و نوجوانان، برای حل مشكلات این رده سنی شد و افزود:"برای ارتقای تئاتر كودك همه اعم ازهنرمندان، مسئولان و مردم باید درست به دست هم بدهیم تا بتوانیم تئاتر كودك را تعالی ببخشیم."
حسن دادشكر، دیگر بازیگر این نمایش كه جز هنرمندان با سابقه تئاتر كودك ونوجوان به شمار میآید، با ابراز خرسندی از همكاریاش با رضا بابك به ایسنا گفت: "هنگامی كه متن این نمایش را خواندم دریافتم این متن همان اثری است كه سالها دنبال آن بودهام و از سوی دیگر به دلیل دوستی دیرینه با آقای بابك، پذیرفتم كه در این نمایش بازی كنم."
این كارگردان تئاتر، نمایش "هملت شازده كوچولوی دانمارك" را نقطه عطفی درتئاتر كودكان و نوجوانان در ایران دانست و افزود:"این نمایش به لحاظ محتوایی و اجرایی كار بینظیری است و چنین آثاری در كشور ما كمتر اجرا شده است."
دادشكر افزود:"این نمایش، اثری كلاسیك است كه بر اساس شرایط امروز بازنویسی شده است. در این نمایش حرف دل بچهها زده می شود. در این متن ضمن حفظ قالب كلاسیك متن «هملت»، با كودكانی رو به رو میشویم كه دچار دو گانگی هستند. آنان میخواهند دنیای كودكانه خود را داشته باشند، اما بزرگترها تلاش میكنند آنان را به دنیای دیگری وارد كنند."
او گفت:"نمایش كودك باید از مدرسه آغاز شود و از سوی دیگر نوعی سادهانگاری نسبت به تئاتر كودك وجود دارد كه افراد آماتور تصور میكنند میتوانند با كار كودك وارد عرصه تئاتر شوند، در حالی كه تئاتر كودك بسیار پیچیده تر از تئاتر بزرگسالان است. زیرا در این حیطه با دنیایی پر از تخیل، پرسش، ابهام، صداقت و ... رو به رو هستیم. بنابراین پاسخ درست دادن به این دنیا بسیار مشكل است."
دادشکر افزود:"بازی كردن برای كودكان اصلا ساده نیست، نوشتن نمایشنامه و اجرای نمایش هم برای كودكان بسیار دشوار است چرا كه كودك در هر سن و سالی، هر چیزی را به آسانی نمیپذیرد. او بلافاصله نسبت به اتفاقات نادرستی كه روی صحنه رخ میدهد، واكنش نشان میدهد."
دادشكر در بخش دیگری از سخنان خود یكی از دلایل افت كیفی آثار مربوط به كودكان را اجرای نمایشهای سطحی در فرهنگسراها دانست و افزود:"آن چه در فرهنسگراها اجرا شده، لطمه بسیاری به تئاتر كودك زده است. از سوی دیگر ما در حیطه مربوط به تئاتر نوجوانان هم ضعیف عمل كردهایم. اما اجرای نمایش "هملت..." نشان داد با بازگشت به ادبیات كلاسیك میتوانیم به خلق آثار كیفی دست بزنیم. البته همه این ها نیازمند حمایت است. دولت نباید سرمایه گذاری مربوط به فرهنگ سازی را جزو هزینههای امور جاری خود محسوب كند، بلكه فرهنگ سازی هم مانند ساخت پالایشگاه نیازمند سرمایهگذاری طولانی مدت است."
محمد عاقبتی، مدیر برنامه ریزی و مجری طرح این پروژه یكی از دلایل بی توجهی به تئاتر كودك را كم بها شمردن زحمات هنرمندان این عرصه برشمرد و توضیح داد:"هر چند مدیران تلاش میكنند نسبت به این شاخه توجه داشته باشند، اما به اندازه كافی به تلاش هنرمندان این عرصه بها نمیدهند. در حالی كه هر سال شاهد رشد نسلهای گوناگون هستیم و این نسلها نیازمند خوراكفرهنگی هستند. چگونه است كه مدام به تماشاگران جوان و دانشجوی تئاتر افتخار میكنیم اما تماشاگران كودك را موجب افتخار خود نمیدانیم؟! در حالی كه اینها جدای از هم نیستند."
او با اشاره به تلاش كشورهای دیگر در ساخت آثار فرهنگی مربوط به كودكان افزود:"ما در مقابل این جریان چه كردهایم؟ آیا برای كودكان مان خوراك فرهنگی تدارك دیدهایم؟ ممكن است در گام اول دچار همان كلیشههای رایج شویم و اندكی به بیراهه برویم، اما پس از یكی دو سال راه درست را پیدا خواهیم كرد."
عاقبتی، در پایان سخنانش گفت:"همه تصورشان این است كه كار كودك خرس و خرگوش و روباه است! بنابراین در بسیاری از موارد، باورهای ما بهعنوان هنرمندان، مدیران و متولیان درباره مخاطب تئاتر كودك نادرست است. بنابراین ما هستیم كه جا مانده ایم در حالی که مخاطب سر جای خود است و راه خود را می رود، ما باید كنار او راه برویم تا از او عقب نمانیم."